فضای میانی ساختمان ها و مطلوبین سکونت
راه حل مناسب جهت ارتقاء کیفیتِ سکونت در ساختمان هایِ مسکونیِ میان مرتبه (5 تا 7 طبقه) در کلان شهر تهران چیست؟
مسکن یکی از مهم ترین فضاهای زیستی انسان در شهر از گذشته تا کنون بوده است و هر فرد بیشترین زمان خود در طول شبانه روز را در خانه می گذراند. این مکان باید محلی جهت بازیابی خویش، آسودن از استرس ها و فشار روزانه باشد. با این وجود در عصر حاضر و به خصوص در کلان شهرهایی چون تهران با رشد گونه آپارتمانیِ مسکن که به صورت غالب در تیپ ساختمان های پنج تا هفت طبقه ساخته می شوند، این فضا به یکی از بی کیفیت ترین فضاها تبدیل شده است.
گاهاً به جای این که مأمنی برای بازیابی فرد، آسایش و رشد و تعالی وی در فضای شهریِ پر هیاهو و پر استرس امروزی باشد، به زندانی تبدیل شده است که هر کس باید به نحوی خود را با آن وفق دهد و شرایط نا مطلوب آن را تحمل کند. از جمله معضلاتِ کیفیِ مسکن آپارتمانی در کلان شهرها، عدم ارتباط آنها با طبیعت و اجتماع است که آنها را به چهار دیواری هایی عاری از کیفیت زیست و غیر قابل تحمل تبدیل کرده و این نوع مسکن را برای اقامت طولانی مدت نامناسب ساخته است.
نگاه مسؤلین امر در کشور در طی چند دهه گذشته در غالب موارد، معطوف به آمار و ارقام بوده است و هدف را تنها افزایش تعداد مسکن تولیدی در هر دولت قرار داده اند. این امر موجب شده است به کلی از مسئله کیفیتِ سکونت و تبعات اجتماعی و روانی آن غافل شوند. طرف دیگر، منتقدینی هستند که بدون توجه به وضعیت اقتصادی کشور، راهکارهایی ایده آل، پر هزینه و غیر عملی در شرایط کنونی ارائه می دهند. هیج یک از این دو دیدگاه تا کنون راه گشای ارتقاء کیفیت مسکن در کشور نبوده است.
با این وجود به نظر می رسد می توان با استفاده از ظرفیت فضاهای میانی در ساختمان های مسکونی، بخش قابل توجهی از ضعف در کیفیت سکونت در مسکن آپارتمانی را جبران کرد. از جمله عوامل کیفیت بخش به زندگی و سکونت در آپارتمان ها، که نشانه های آن را در خانه های سنتی ایرانی نیز می توان یافت، قابیلت آنها در ارتباط بی واسطه ساکنین با طبیعت و اجتماع، به عنوان دو منبع اصلی شناخت انسان از جهان پیرامون، است که از خانه های امروزی به کلی خذف شده است.
لذا در این راستا می توان با توجه دوباره به ظرفیت فضاهای میانی ساختمان های مسکونی، همچون بام ساختمان ها، تراس ها، مشاعات ساختمانی و استفاده بهینه از آنها، مجدداً این فضاها را در اختیارِ ساکنین (جهت برقراری اراتباطات همسایگی با هم و پیوند بیشتر با طبیعت) و نه در سیطره تأسیسات و اضافات ساختمانی قرار داد و بخش قابل توجهی از عدم مطلوبیت فضای بسته آپارتمانی را جبران نمود.