پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

تعهدی برای حیات سرزمین

چکیده: تعهد و پذیرش تبعات منفی حاصل از شیوه های رایج برخورد با محیط زیست و نیاز به دگرگونی نگرش مدیران نسبت به مقوله توسعه یک ضرورت برای بقای حیات در ایران است.

ایران بر اثر بحران جهانی تغییرات اقلیمی، چه آسیب هایی را متحمل شده است؟ آیا ایران توان مواجهه با بحران جهانی تغییرات اقلیمی را دارد و می تواند با دیگر کشورها در جهت کاهش گرمایش زمین و انتشار گازهای گلخانه ای همگام شود؟

تعهدی برای جوامع در مقابله با تغییرات اقلیمی

همزمان با کنفرانس تغییرات اقلیمی در گلاسکو (COP 26)، توافق بر سر موضوعات حفاظت از جنگل ها، کاهش تولید متان و مهار انتشار گازهای گلخانه ای به عنوان اهداف اصلی این اجلاس برای بالابردن سطح تعهدات کشورها صورت گرفته است. همچنین سرعت بخشیدن به تولید خودروهای برقی، تسریع حذف نیروگاه های ذغال سنگی، پایان دادن به جنگل ‌زدایی، تغییر رژیم غذایی و ایمن سازی و تاب آوری در برابر صدمات ناشی از تغییرات اقلیمی تا سال ۲۰۳۰ نیز از دیگر برنامه های مطرح شده در این کنفرانس است.

دلیل اهمیت این موضوع برای همه کشورهای جهان را می توان در گزارش مجمع جهانی اقتصاد جستجو کرد. از میان ۵ ریسک اصلی برای حیات بشر، ۴ ریسک مربوط به حوزه محیط‌ زیست و تغییرات اقلیمی است. این درحالیست که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، متحمل بیشترین خسارت و صدمات اقتصادی از گرمایش جهانی خواهند بود.

لذا تغییرات شدید اقلیمی در این کشورها، نه فقط یک مقوله زیست محیطی بلکه گونه ‌ای نوین از یک چالش بزرگ بوده که با تهدید توسعه پایدار در ابعاد سلامت، امنیت غذایی، فعالیت های اقتصادی، منابع طبیعی و ساختارهای زیربنایی، پیامدهایی نیز بر مسائل سیاسی و حکمرانی و سیاست گذاری این کشورها داشته است.

سهم ایران در ایجاد این معضل جهانی کم نیست. ایران در حال حاضر بیش از ۶۰۰ میلیون تن در سال گاز گلخانه ای وارد اتمسفر زمین می‌کند و رتبه هفتم در تولید آلاینده ها در جهان را دارد؛ هم ردیف کشورهای صنعتی بسیار پیشرفته اما با بازدهی بسیار کمتر از آنها. علل مهم این امر تولید قابل توجه نفت و گاز، افزایش جمعیت، اثرات جانبی توسعه شهرها، آلودگی آب و جنگل زدایی و بطور کلی سوءمدیریت منابع طبیعی خوانده می شود.

در عین حال سیاست های توسعه ناپایدار، ایران را در قبال تغییرات اقلیمی به یکی از آسیب پذیرترین مناطق جهان بدل کرده است. نوسانات شدید آب و هوایی همچون بالا بودن میانگین افزایش حرارت نسبت به میانگین جهانی، بارش کم و تشدید کم آبی، در مقابل آن بارندگی های ناگهانی و وقوع سیلاب های مخرب، تبدیل تالاب ها به کانون ‏ریزگردها و … تنها بخشی از عوامل نشات گرفته از گرمایش زمین هستند.

علاوه بر افزایش تعدد و شدت حوادث زیست ‌محیطی، بروز پیامدهای اجتماعی و اقتصادی همانند حاشیه ‌نشینی، گسترش فقر، مهاجرت و از دست رفتن سرمایه ‌های روستایی، آسیب به زیرساخت ها، نابودی کشاورزی و در پی آن نارضایتی های اجتماعی از دیگر تبعات ملموس تغییر اقلیم بر کشور است.

تعهدی برای حیات سرزمین
تصویر 1: وقوع بلایای طبیعی ناشی از تغییرات اقلیمی هرساله خسارات جانی و مالی فراوانی را برای ایران در پی دارد. سیل مهاباد 1400. منبع: خبرگزاری کرد پرس.

با وجود این حجم از پیامدهای منفی ناشی از تغییرات اقلیمی، ایران یکی از از معدود کشورهای دنیاست که علیرغم امضای معاهده پاریس در سال 2015، هرگز آن را به مرحله اجرا نرسانید. رئیس گروه‌ تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست بر این عقیده است که تحریم ‌ها و تأمین اعتبار مالی مانع اصلی تحقق برنامه ‌های کاهش انتشار گازهای گلخانه ‌ای بوده است. اما باید توجه داشت که حتی در صورت امضای تعهدنامه اجلاس COP 26، ایران چالش های جدی در پیاده سازی برنامه های پیش رو خواهد داشت؛ از جمله:

  • وابستگی صنایع مادر به انرژی فسیلی
  • فرسودگی زیرساخت ها (بویژه در حوزه نفت و گاز)
  • عدم سرمایه گذاری و تخصیص اعتبارات مالی کافی برای بهبود شرایط
  • شیوه نادرست مصرف انرژی و پایین بودن بهره وری
  • فقدان بستر مناسب برای انتقال فناوری های نوین و پاک
  • موانع اطلاعاتی و شناختی که تأثیر مستقیم بر کار با اطلاعات در مورد تغییرات اقلیمی دارند
  • لابی گری های صنایع آلاینده در اجرایی نشدن قوانین زیست محیطی مصوب
  • تأکید سیاست های کلان کشور بر کسب منافع اقتصادی حداکثری از منابع طبیعی بدون توجه به آسیب های بعدی آن
  • موانع سیاسی داخلی همچون تایید نشدن توافق نامه های جهانی از سوی نهادهای تصمیم گیر بالادست و جلوگیری از قانون گذاری های مؤثر.

 

هرچند که دلایل آسیب های نامطلوب و عدم توفیق در سازگاری با تغییرات اقلیمی معمولاً در قالب معیارهای تکنولوژیک، اقتصادی و یا سیاسی تحلیل می شود، اما شاید بتوان مهم ترین چالش را عدم باور مدیریت کلان و جامعه به بحران تغییرات اقلیمی دانست. چالش ها و محدودیت هایی که وابستگی های بسیار زیادی به اخلاق، دانش، نوع نگرش و فرهنگ محیط زیستی دارند؛ ارزش هایی که باید به صورت ذهنی برای تعریف و مواجهه با مسئله ساخته شوند.

بنابراین پذیرش تبعات منفی حاصل از شیوه های رایج برخورد با محیط زیست و نیاز به دگرگونی نگرش مدیران و رهبران نسبت به مقوله توسعه، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت گریز ناپذیر برای بقای حیات در ایران است. موضوع تغییرات اقلیمی با سیاست، اقتصاد و جامعه گره خورده و نمی توان بدون در نظرگیری دیگر جوانب مانع از انتشار گازهای گلخانه ای شد. راهکارهای زیر به صورت طرح های میان مدت می تواند گام مؤثری در این زمینه باشد:

  • تلاش برای نوسازی زیرساخت های آلاینده، جلوگیری از کاهش تلفات انرژی در شبکه های انتقال و توزیع، زیرساخت های صنعتی، شهری، حمل و نقل، سرمایه گذاری بر روی منابع تجدیدپذیر و پاک مثل انرژی خورشیدی و باد.
  • طرح های جنگل زایی برای کاهش گازهای گلخانه ای، کاشت گونه های تاب آور و مقاوم به کم آبی در مناطق خشک و نیمه خشک.
  • تغییر سیاست های مدیریت کلان در شهرها از طریق سبزسازی شهرها، ایجاد مشاغل سبز، حمل و نقل های سبز شهری، بازنگری در برنامه فضایی شهر و کاربری اراضی همانند افزایش محورهای پیاده و مسیرهای دوچرخه سواری.
  • آگاهی بخشی جامعه، افزایش مسئولیت پذیری، شفافیت در ارائه اطلاعات مرتبط با محیط زیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *