نظرگاه امکان قرائت منظر
تفاوت معماری کردن با ملاحظات منظر یا بدون آن چیست؟
نظرگاه امکان قرائت منظر را برای ناظر فراهم می کند. گاهی اوقات نظرگاه نقطه ای ساکن است در انتهای یک مسیر و گاهی می تواند خودِ مسیری باشد که ناظر، پیاده یا سواره آن را می پیماید؛ راه به مثابه نظرگاه. در مناظر طبیعی، گاهی طراح منظر با پیشنهاد مسیر حرکت پیاده می کوشد طبیعت را آن گونه که می خواهد به فهم مخاطب در می آورد. اما در منظر شهری تکثر و تعدد فوق العاده زیاد عوامل دخیل دست طراح را برای پیشنهاد آنقدرها باز نمی گذارد و لذا می بایست از پتانسیل های موجود برای کمک به ادراک شهروندان بهره ببرد.
حرکت به صورت پیاده و حرکت با انواع وسایل نقلیه از جمله اتومبیل، قطار، هواپیمای کوچک، هواپیمای مسافربری چیزی بین حداقل تحرک و حداکثر آن است که روی زمین یا بین آسمان و زمین می تواند با نظر گاه نسبتی برقرار کند. در این میان، پل های هوایی اعم از پیاده و سواره، جایی بین زمین و آسمان فرصت ادراک محدوده قابل توجهی را برای پیاده و سواره فراهم می کنند.
پل های درون شهری در مناطقی که توپوگرافی زمین چندان قابل توجه نیست یا اگر هست، حرکت در جهت کمرکش شیب انجام می شود قدرت منظرین قابل توجهی به منظر راه می دهند. در پل های سواره، حرکت با سرعت اتومبیل و بدون مکث تفاوت مهم این پل ها با پل های عابر پیاده است که امکان تماشای منظر پایین دست و در پی آن ادراک موجودیتی گسترده مثل شهر و امکان آدرس یابی در آن را فراهم می کند.
نیازهای ترافیکی سالیان درازی است که در تهران غیر قابل چشم پوشی و برای رزومه مدیریت شهری پروژه محور آن هم ساخت پل با توجیه حل معضل ترافیک خواستنی است. منظور این یادداشت مختصر، نقد دیدگاه ترافیکی حاکم نیست.
بلکه هدف، حسن استفاده از یک ویژگی منظرین از یک پل هوایی سواره است. در مسیر بزرگراه یادگار امام قبل از تقاطع با خیابان ستارخان پل یادگار خیز برداشته و مسیر قابل توجهی را بر فراز محدوده های اطراف می پیماید. به خصوص در جهت شمال به جنوب، ارتفاع گرفتن پل بر خلاف جهت شیب طبیعی تهران امکان دید خوبی را برای سواره ایجاد می کند. ارتفاع قابل توجه پل از جهتی خاص مد نظر سازندگان پروژه و مدیریت شهری هم بوده و لذا آن را به فرصتی برای ساخت یک مجموعه تجاری خطی در راستای پل تبدیل کرده اند.
در تعامل معماری تجاری با سازه پل، معمار پروژه دیوارها و در جاهایی حجم ساختمان را از طرفین پل بالا آورده است تا ناظر سواره بالای پل از کاربری زیر آن بیخبر نماند؛ اما با این کار ویژگی نظرگاهی پل را از بین برده است.
به نظر می رسد نگاهِ بخشی طراح مجموعه تجاری و بی اعتنایی به لزوم معنی دار بودن معماری در دل منظر، باعث شده استفاده کنندگان یک بزرگراه در مقیاس شهر تهران به نفع بخش کوچکی از صاحبان سرمایه از یک نظرگاه شهری محروم و مقید به حرکت بین دو دیواره بی روح شوند (تصویر1).