گردشگری و توسعه آموزش
الگوی سنتی نظام آموزش عالی مبتنی بر پاره پاره کردن ساختار دانش و تعریف دیسیپلین (رشته) با محتواهای خاص هر رشته، دانش آموختگانی پرورش داده که قادر به مسئله یابی و حل مسائل واقعی جامعه و زندگی نیستند و ضرورت دارد تا برنامه های درسی و نظام جذب دانشجویان تحصیلات تکمیلی مورد بازنگری قرار گرفته تا گامی آغازین و موثر در تحول و توسعه برداشته شود. در این خصوص ضرورت دارد تا رشته گردشگری بدلیل ماهیت آن مورد توجه مضاعف قرارگیرد.
تخصصی شدن، به مطلق گرايي و تقليل گرايي انجامیده است و تا مرزهاي بسته و مصنوعي علوم مختلف به روي يکديگر باز نشود خودمداري علمی به همکاري علمی تبدیل نمی شود.
در گذشته فیلسوفان بزرگ تمامی موضوعات را مورد توجه و بررسی قرار می دادند، به تدریج شاخههای علمی پدید آمد که هر کدام بر حوزهای خاص متمرکز شدند. علم یک کارکرد شناختی تصنعی و جزیی نگر برای ما ایجاد نمود و لذا علیرغم افزایش قدرت در جزئیات، توان پاسخگویی آن کاهش یافت. تا سال هاي قبل از 1850 میلادي تنها تفکر مطرح در حوزه علم اندیشه سنتی بود.
پیچیدگی و چند وجهی شدن مسائل در حوزه های سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و فناوری سبب شد تا در یک رویکرد جهانی، نظام های آموزشی و دانشگاهی به سیستم توسعه علومی چند وجهی و پیچیده روی آوردند و بشریت در این مسیر رنسانس های زیادی را تجربه کرد. امروزه بر خلاف گذشته که جامعيت علوم در فرد فرد انديشمندان محقق می شد، در جمع اندیشمندان تحقق می یابد.
این مسیر را می توان به پیوستاری تشبیه کرد که از گونه های متعادل تر به سوی گونه هاي رادیکال تر سوق پیدا می کند. یا با بیانی دیگر در یکسو گونه های سنتی تر و در سوی دیگر گونه های مدرن تر و پست مدرن را می توان دید.
در سوي متعادل تر و سنتی تر پیوستار، مطالعات دو دیسیپلین یا بیشتر، دانش دیسیپلینی خاص خود را در یک موضوع مشترك به کار می گیرند. در ادامه این پیوستار، ضمن حفظ استحکام مرزهاي دیسیپلینی، جاي نقد دیالکتیکی باز می شود. با حرکت بیشتر در امتداد پیوستار، شاهد فروپاشی مرزهاي دیسیپلینی هستیم. این پیوستاربه شرح زیر است:
- رشته علمی (Discipline): تنظیم محتوای علمی، فرایند و روش پژوهش حول محور و ساختار یک حوزه از دانش و معرفت بشری.
- دو رشته ای (Cross disciplinary): بررسی و مطالعه یک پدیده یا موضوع علمی مرتبط با یک رشته خاص با استفاده از مبانی تجارب و مهارت های آموزشی و آزمایشگاهی یک رشته علمی و یا حوزه پژوهشی دیگر. یک رشته نقش محوری و زمینه ای دارد و رشته دیگر نقش روشی و ابزاری مثل نورو مارکتینگ که نورولوژی به یک ابزار تبدیل شده و در خدمت مارکتینگ قرار گرفته است. اگر در ترکیب دو دانش، بتوان «بارِ ابزار بودن» را از شانه یکی برداشت و بر شانه دیگری نهاد، معمولاً می توان به یک حوزه علمی کاملاً متفاوت رسید.
- چند رشته ای (Multidisciplinary): گرد هم آوردن متخصصان رشتههای مختلف برای مطالعه یک مساله، بطوری که هریک از نظرگاه معرفتی و روشی رشته خاص خود ورود می کنند. ماهیت و استقلال هر رشته حفظ می شود و رابطه آشکار بین رشته ها دیده نمی شود.
- بین رشته ای یا میان رشته ای (Interdisciplinarity): تلفیق دانش، روش و تجارب دو یا چند حوزه علمی و تخصصی برای شناخت و حل یک مسئله پیچیده یا معضل اجتماعی چندوجهی؛ تعامل آگاهانه و روشمند متخصصان رشته های مختلف، نزدیکی هدفمند به مرزهای معرفتی و روشی هر تخصص تا با توجه به نیازها و ضرورت های جدید اقلیم های معرفتی را توسعه دهند و به شناخت و فهم مسایل دست یابند. به بیان دیگر از طریق همان دیوارهایی که آن ها را از هم جدا می کرد با هم تعامل می کنند و بر مرزهای میان رشته ها حرکت می کنند. بسط نگاه، رشد مهارت های حرفه ای، تفکر انتقادی، انعطاف پذیری، تقویت نگرش های اجتماعی و عاطفی از دستاوردهای این حوزه است.
- تکثر رشته ای (Pluridisciplinary): گفتگو، تعامل و همکاری میان نظریه ها، تخصص ها، ابزارها، شیوه ها و تجارب متعدد از حوزه های مختلف علمی به منظور بررسی، شناسایی و حل موضوع و مسئله کلانی که اجتماع وسیعی را دربر می گیرد (مثل بحران آب یا گرمایش زمین). با این فرض مبنایی که همکاری رشته ای ایده ای متکثر است.
- فرا رشته ای (Transdisciplinary): نوعی همگرایی در نظرگاههای علمی، فلسفی و معرفتی؛ دستیابی به مجموعه مشترکی از قوانین، روش ها و یکپارچگی و همکاری در تمامی سطوح دانش در راستای یک هدف مشترک. فرا رشته ای مرزهای موجود میانِ رشته ها را از بین می برد تا از طریق دیالوگ میان آن ها بهترین نتیجه که همان ایجاد دانش جدید است، حاصل شود. فهم روابط و پیچیدگی ها با به عقب راندن و محو کردن مرزهای رشته ها و ایجاد پیوند بین رشته های علمی در درون یك نظام کامل معرفتی با هدف درك جهان کنونی که یکی از لوازم آن وحدت شناخت است. در فرا رشته ای نمایندگان رشته های مختلف از گرایش های روش شناسی، نظری و مفهومی اختصاصی شان یك چارچوب مفهومی مشترك بنا می کنند. گرایش در حل مسائل مربوط به جامعه، فرا رفتن و تلفیق پارادایم های رشته ای، پژوهش مشارکتی، جستجو برای دانش فراتر از رشته ها مورد تاکید است.
- پسا رشته ای، پاد رشته ای یا ضدرشته ای (Post disciplinary or anti-disciplinary): به طور کلی رشته و حتی میانرشته ای را نفی می کند و پا را فراتر مینهد. این رویکرد به نوعی یک رویکرد رادیکال پست مدرن است. تقسیم بندی و مقوله بندی معرفتی و روشی دانش را مردود و نا روا می داند و خواستار برچیده شدن ساختارها و بافتارهای رشته ای است. تفکر در حال تدوین هزاره جدید است با شعار «آن گونه پژوهش کن که می توانی و یاد بگیر چنانچه می خواهی».
با این تعاریف امروزه واقعا گردشگری در کجای این پیوستار قابل جانمایی است؟
آیا رهيافت هاي چند رشته ای یا ميان رشته اي مي تواند با استفاده از يافته هاي حوزه هاي مختلف دانش و معرفت و کاربرد مفاهيم، اصطلاحات و روش شناسي آن ها به نتايج جامع و موجهي در این حوزه دست يابد؟
آیا رسيدن به درکي موجه و همه جانبه از گردشگری با تعامل با گستره اي از رشته های گوناگون به ويژه جامعه شناسی، انسان شناسی، اسطوره شناسی، ادیان، اقتصاد، اقتصاد دیجیتال، بازاریابی، مدیریت اجرایی، مدیریت فناوری، روان شناسی، هنر، فلسفه، باستان شناسی، زبان شناسي، اقوام، مطالعات فرهنگی، مطالعات و مدیریت شهری، مطالعات و برنامه ریزی روستایی و … محقق مي شود؟
یا لازم است نگاه هستی شناختی و فرا رشته ای به گردشگری صورت گیرد و به عنوان یک واقعیت چند وجهی فراتر از چارچوب های رشته ای و مرزهای قراردادی دانش مورد پژوهش قرار گیرد.
آیا نباید نشریات، همایش هاي علمی، انجمن ها و پروژه های اجرایی میان رشته ای و یا فرا رشته ای در حوزه گردشگری ایجاد شود؟ آیا نباید دست کم در گزینش دانشجویان تحصیلات تکمیلی این حوزه بر پذیرش دانش آموختگان سایر رشته ها تاکید داشت؟
8 پاسخ
همانطور که اشاره شد توجه به رشته گردشگری به عنوان رشته ای که از جهات مختلف و گوناگونی با رشته های دیگر در تعامل است و به عنوان یک سرمایه گذاری، به عنوان یک عنصر اقتصادی و یک وسیله برای اشتراک فرهنگ ایرانی و یاری دهنده ای به پیشرفت مردم و کشور توجه کافی نشده است.
نظر به چند وجهی و شناور بودن این رشته و ارتباط با موج گسترده ای از دانش ها و امکان جانمایی آن تقریبا در همه موضوعات این پیوستار، نیاز به دید وسیع تری به موضوع داریم.
بعد از دید کلی ای که از این پیوستار درک کردیم،لازم استنگاه هستی شناختی و فرا رشته ای به گردشگری داشته باشیم، ضمن اینکه در چند سال اخیر تلاش برای قراردادی و سنتی نگاه کردن به این رشته پاسخگوی تمام وجوه آن نبوده و حتی کارمان را تا حدودی سخت تر می کند.
ما به اندازه کافی نشریات و همایش هایی که به گردشگری تک بعدی نگاه کنند داشتیم و فرصت برای آن است که فراتر رفته و فرا رشته ای به موضوعات گردشگری بپردازیم.
ضمن اینکه نیاز امروز جامعه ی ما در موضوع گردشگری بسیار وابسته به ارتباط آن به رشته های دیگر می باشد.
خب به نظرم گردشگری یه رشته ای هست که از علوم خیلی مختلفی توی خودش برخورداره و نیاز داره به بررسی ابعاد خیلی مختلف اما هر علمی هم به صورت تخصصی به بخش خودش میپردازه که این خوبه! ولی نه در حدی که مرزبندی خیلی شدید وجود داشته باشه تعامل همیشه نیازه. چون یه مسعله ابعاد خیلی مختلفی داره چیزی که خوبه اینه که هر بعد متخصص به خودش رو داشته باشه اما یه سری علوم مثل گردشگری شامل علوم خیلی متفاوتی میشن که نیاز داره که باهم تعامل داشته باشن و یه نفر بتونه همه ابعاد رو یاد بگیره و درک کنه، گردشگری شامل اطلاعات خیلی مختلفی میشه و اون هارو باهم پیوند میده و بعد های خیلی زیادی داره و نیاز هست که این ابعاد در تعامل باهمدیگه جلو برن و به همشون توجه کافی بشه
با درود فراوان و تشکر از طرح این سوال قابل گفتگو و تامل که گام در مسیر پیشرفت علوم گردشگری هم در زمینهی آکادمیک و هم غیر دارد.
هرچند که به عنوان یک نوآموز در این زمینه، شرح تفاوت و مقایسه میان آیتمهای این طیف و پیوستار، ضمن در همتنیدگی مرزهای آن، سهولت نتیجهگیری را حاصل میداشت.
گردشگری رشته ای است که مربوط به یک موضوع خاص نیست و درش موضوعات مختلفی جای گرفته از همین رو آن را باید نوعی فرا رشته دانست از آنجا که فقط مختص به یک مسئله نیست. همچنین این رشته محدود به یک مکان و مرز مشخص نیست و جهانی است و به همین سبب دیدگاهی وسیع تر آگاهانه تری میطلبد
با درود فراوان و تشکر از طرح این موضوع با با اهمیت و قابل تحسین: اما بعد باید گفت که گردشگری یک رشته یا یک مضمون خاص نیست بلکه همه موضوعات را در بر دارد که زیادتر بر موضوعات انسان شناسی، روانشناسی
اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، اقتصادی، هنری، طبیعت شناسی و بوم شناسی پیچیدگی دارد و به یک مکان یا یک مرز مشخص نیست بلکه این علوم جهانی است که به انسان های عصر این زمان خیلی مهم و اساسی بوده و باید بر ارتقاء این رشته خیلی کار کرد تا این علوم را جهانی تر و جهانی تر کرد تا بر اقتصاد دنیا افزایش داد.
با توجه به مطالب گفته شده در این پیوستار از دیدگاه شخص من نه تنها رشته گردشگری بلکه تمامی رشته ها به یکدیگر مرتبط و تکمیل کننده هم هستند.با وجود این مهم به سادگی میتوان درک کرد رشته گردشگری با علوم متعدد و متفاوتی سروکار دارد و دائم با آنها در حال تعامل است برای تعریف و درکی ساده از این رشته مرتبط سازی تمامی این علوم با یکدیگر در دل رشته گردشگری منطقی و عقلانی ولی ناکافی است .
در مورد رشته گردشگری به طور مجزا باید گفت این رشته در حال حاضر به رشته میان رشته ای معروف است از آن جهت که با رشته های متفاوتی همچون مواردی که به آن اشاره شد در ارتباط و تعامل است و همه آنها را در خود جای داده ولی از دیدگاهی دیگر میتوان بیان داشت گردشگری یک رشته فرا رشته ای و هستی شناختی میباشد و نه تنها با جسم فیزیکی و بعد مادیات در ارتباط است بلکه بعد معنوی و روح انسان را درگیر میسازد از آن جهت نگاهی نو و دیدی وسیع تر و پرداختن به این موارد به طور گسترده توسط متخصصان و بزرگان این حیطه برای رشد و دوام این رشته حیاتی است.و همچنین برگذاری همایش ها و انجمن های علمی تحقیقاتی برای رسیدن به این مهم و شفاف سازی آن، چه برای متخصصان چه برای عموم تاثیر گذار خواهد بود.
همانطور که اشاره شد با وجود چند وجهی بودن رشته گردشگری و با توجه به اینکه این رشته با تمامی علوم مرتبط است و جزو رشته های منعطف میباشد فعالیت در این رشته به فرد این امکان را داده تا از ذوق و دانش خود در مسیر پیشرفت به راحتی استفاده کند؛علاوه بر این گردشگری از سری فعالیت هایی است که دخالت هوش مصنوعی در آن به صورت مستقیم امکان پذیر نیست به همین دلیل نیروی انسانی و هوش انسانی در این زمینه آینده بهتری دارد و برای رونق اقتصادی کشور ها نیز امنیت کاری بهتری میتواند داشته باشد.