هر شبکۀ اجتماعی نیازمند «هدفی مشترک» برای تشکیل است. برخی از این اهداف برآمده از احساسات فطری و درونی انسانها برای پذیرش در یک «جمع» است که قدمتی تاریخی و اشارهای مستقیم به آفرینش انسان به شکل «جمعی» دارد. انسانها در طول تاریخ، زندگی فردی نداشتهاند و همواره در تشکیل اجتماعات به پیروی از فطرت خود پیشقدم بودهاند. مهمترین نیازهای درونی و فطری که موجب میشود افراد جذب هیئتهای مذهبی شوند را میتوان در نیاز به «پرستش» و «گروهگرایی» خلاصه کرد.
بدیهیترین شکل یک هیئت مذهبی برآمده از گروه دوستان، همسالان یا مجموعهای از افراد نسبتاً بیربط محلی است که در یک هدف با یکدیگر«اشتراک مبنایی» دارند و آن برپا داشتن «شعایر اسلامی» است. پس یک هیئت مذهبی دستکم بهواسطۀ یک هدف هم که شده گروههای متنوع مردمی را بدون علقهای بیرونی به یکدیگر گره میزند.
«هیئت مذهبی» ذاتاً جذاب است و به سلامت روحی و اجتماعی افراد کمکی شایان توجه میرساند. حال تصور کنید در چنین اجتماع شبکهای سایر نیازهای افراد جامعه نیز برآورده شود. قطعاً لذت و شیرینی چنین گردهمآیی مهمی چندین برابر میشود و هدف اصلی از گروهگرایی یعنی برآوردهشدن نیازهای فردی در جمع نیز حاصل خواهد شد. سادهترین شکل مشارکت اجتماعی مادی در هیئت مذهبی، در رفع گرسنگی به عنوان اولین نیاز بشری است. فقیر و ثروتمند، دارا و ندار، از هر طبقۀ اجتماعی، همگی سر یک سفره میهمان میشوند و بدون چشمداشت صاحب مجلس، از نعمات الهی سیر میشوند. بالاتر این که «غذا» با نیت الهی توزیع میشود و پس از بخشش مال، مالک چنین طعامی هیچ کدام از برگزارکنندگان مجلس یا خرجدهندگان نخواهند بود. این یکی دیگر از جذابیتهای هیئتهای مذهبی است که حقیقتاً برآمده از ساختار غیرزمینی آن است، چرا که اطعام از مواردی است که به حکم پروردگار متعال و آموزههای پیامبران و معصومین در متن ادیان توحیدی وارد شده است.
محرم و هر رویداد مذهبی برخاسته از آن پدیدهای است که ادبیات گردشگری و مفاهیم خاص آن مانند ارزشگذاری، آمارگرایی، بازده، بازار مقصد، گردشگر، اقتصاد، کالاسازی، مدیریت بازار گردشگری نمیتواند آن را به صورت کاملاً معنیداری مفهومسازی کند. به همان اندازه که نگاههای سکولار و بازارمحور میتواند برای رویداد مذهبی مشکلساز باشد، نگاههای سیاستمحور نیز میتواند رویداد مذهبی را از مسیر خود منحرف سازد و در آیندۀ آن تأثیر منفی بگذارد. در بحث مدیریت عزاداریهای دهه محرم میتوان از دو مسیر به این پدیده نگریست؛ یکی با توجه به ویژگیهای فرهنگی و ساختاری حاکم بر رویداد محرم که عموماً متکی بر عوامل فرهنگی بومی ـ سنتی و مذهبی ـ معنوی است. بدون دخالتهای مستقیم به مدیریت و پاسداری و تسهیل رویداد پرداخت و سهم بازیگران رویداد را به بازیگران اصلی آن واگذار کرد و دخالتهای خود را در بخش فرهنگسازی و جهتدهی به رویداد مذهبی به زمان قبل از برگزاری رویداد یعنی فرهنگسازی از پایه در جوامع محلی و بومی و یا اینکه با نگاه کوتاه مدتنگرانه و ابزارگرایانه مداخله خود را به حداکثر ارتقاء دهیم که در این صورت ممکن است آسیبهای وارده بر رویداد غیرقابل جبران باشد.
در بحث دینی و فرهنگی و نگاههای ابزاری در کوتاهمدت مصالح و ثمربخشیای ممکن است حاصل شود، اما این موارد برای آیندهی رویداد مذهبی محرم نمیتواند پدیدهای مبارک و کارساز باشد. آنچه که میدان پژوهش نشان میدهد، این رویدادهای مذهبی تجلّی یک فضای آزاد معنوی- مذهبی است. فرایندی که خلق معناسازی (مفهومسازی، فرهنگسازی) خودبه خودی را به وجودآورده است. رویداد های مذهبی ایرانی متعلق به همه مردم است و در حال حاضر می بینیم که هیات های مذهبی به رغم مشکلات اقتصادی، مراسم خود را برگزار می کنند.