در روند تحقیق درباره شهرهای اسلامی به این نتیجه رسیدم که به طور کلی دو دسته منابع را میتوان برای شهرهای اسلامی یافت. دسته اول منابعی که توسط مستشرقین نوشته شده و دسته دوم منابعی که توسط خود مسلمانان از احادیث و سنت پیامبر بیان شده است.
تنها سند باستانشناسیای که به صورت دقیق میتوانیم مدینه را توسط آن بررسی کنیم اسنادی است که مربوط به مسجدالنبی است. نقشهها و پلانهای دقیق این مسجد به صورت کامل از زمان پیامبر ثبت شده است. از طرف دیگر در سورۀ احزاب آیه 21 از پیامبر به عنوان اسوه حسنه یاد شده است و بیان میکند که میتوانیم در همۀ زمینهها به پیامبر به عنوان یک منبع و اسوه حسنه رجوع کنیم. اگر بخواهیم شهر اسلامی اصیل را بررسی کنیم، مدینه بهترین منبعی است که پیامبر به مدت 10 سال در آنجا اقامت داشته و ما میتوانیم روش ایشان در این شهر را به عنوان اسوه مورد بررسی قرار دهیم. در این پژوهش فقط منابع مستشرقین استفاده شد. در میان سندهای موجود، یکی پلان مسجد پیامبر است و سند دیگری به نام قانون اساسی مدینه موجود است. پیامبر وقتی به یثرب میروند پیمانی با سران یثرب منعقد میکنند که از آن به عنوان قانون اساسی یثرب یاد شده است.
اما این قانون اساسی چه بود و مبنای چه تحولی در یثرب شد، که یثرب را به مدینهالنبی تبدیل کرد؟ در مورد یثرب قبل از هجرت پیامبر، اسناد خیلی کمی وجود دارد، ساکنین یثرب قبایل عرب و یهود و اقلیتی هم مسیحی بودند. زندگی در یثرب تا زمان ورود پیامبر به صورت قبیلهای و فاقد چارچوب زندگی اجتماعی بوده است. در زمان هجرت پیامبر در یثرب، دو قبیله عرب به نامهای «اوس» و «خزرج» و سه قبیله یهود به نامهای «قینقاع»، «بنی قریظه» و «بنی نضیر» زندگی میکردند. بازار مهمی در یثرب وجود داشته که این بازار از آن قبیله «قینقاع» بوده است. یهودیان چون سابقۀ حضور تاریخی بیشتری داشتند، دارای قلعههای محکم و بزرگی بودند و بنیقریظه و بنینضیر بیشتر در صنعت کشاورزی یپیشرو بودند. بعد از سلطه دو قبیله عرب در یثرب بین این دو قبیله جنگها و درگیریهای زیادی درگرفت. پیامبر بعد از اینکه تصمیم به مهاجرت از مکه گرفتند به دلیل بعد مسافت و نزدیکی شهر طائف به مکه، این شهر را به عنوان مقصد انتخاب کردند اما بعد دریافتند که مشکلات طائف هم از مکه کمتر نیست. از طرفی در جنگ بین دو قبیله عرب، سران قبیله کشته شده بودند و سران قبایل در یثرب از پیامبر درخواست کردند به عنوان حکم وارد یثرب شود. در نهایت توافقی بین پیامبر و پیروانشان و قبایل یثرب در چارچوب قانون اساسی یثرب نوشته شد.
مسألۀ مهم تاریخ نوشتن این قانون اساسی است که گروهی از مستشرقین میگویند سه بند از این قانون به نبرد کفر و ایمان اشاره میکند یعنی جنگ بدر. این گروه معتقدند که این قانون بعد از جنگ بدر که بین اسلام و مشرکین روی داده یعنی دو سال بعد از ورود پیامبر به یثرب نوشته شده و گروه بیشتری از مستشرقین هم گفتند این قانون بعد از ورود پیامبر به یثرب نوشته شده و پیامبر زمانی که وارد یثرب شدند توانایی جنگ نداشتند. این قانون شامل 47 بند است. در ابتدای سند نوشته شده است: «نوشتاری است از محمد پیامبر، درباره مومنان، مسلمانان قریشی، مسلمانان یثرب، کسانی که بعد از آنها میآیند، به آنها وابسته هستند». نکته مهم در این جمله این است که از نقل قولهای پیامبر است و وحی نیست و یک سند عینی و واقع گرا است. جمله مهم بعدی بند یک سند است، که در آن به «جمع واحد به مثابه یک امت» اشاره دارد. بندهای دیگر در مورد قرض میان آنها، یا اینکه اگر یهودیان این سند را بپذیرند میتوانند از بندها و مفاد آن استفاده کنند است. بند 39 هم بند مهمی است که پیامبر در این سند قید میکنند که دره یثرب برای مردم پیرو این سند مقدس و به مثابه یک عبادتگاه است. بند 40 در مورد همسایه است و بندهای خیلی مهمی از این سند به موضوع همسایگی پرداخته است.
در اسناد تاریخی کلمات طیبه، مدینه، یثرب محبوبه و ینداد برای شهر یثرب آورده شده است. ریشهشناسی مدینه از دین میآید، مدینه جایی است که محل اجرای عدالت است. نخست تعاملات انسانی در شهر پیامبر مطرح و در سند یثرب درباره آن بحث شده است و بعد فضای کالبدی مورد توجه قرار گرفته است. به نظر میرسد این سند بستر شکل گیری احادیث نیز باشد.
من بندهای سند را به سه دسته کلی تقسیم کردهام، بخشی از این بندها به زندگی جمعی اشاره دارد، آنجایی که پیامبر در مورد مفهوم امت صحبت میکنند، به غلبه ابعاد اجتماعی بر مذهبی تاکید دارند. به عنوان یک جمع واحد همه قبایل یهودی را هم که از دستورات و قوانین این سند پیروی میکردند را به نوعی در کلمه امت وارد میکنند. واژه شناسی واژه امت از کلمه امم یا ام میآید که ریشههای سومری، عبری و آرامی دارد و الزاما کلمهای عربی نیست و بر خلاف آن زمان، در این واژه، نسبتهای قبیلهای اهمیتی ندارد. امت، جمع کسانی که از این سند اطاعت میکنند و یک قانون جمعی را رعایت میکنند را شامل میشود. به اضافه اینکه تنوع مذاهب هم مورد توجه قرار گرفته است و این زندگی جمعی شامل همه این افراد میشود.
بخش دیگری از این بندها به قواعد شهرنشینی اشاره دارد و اینکه در صورتی که یهود و عرب و مسلمان این سند را بپذیرند همگی میتوانند یک زندگی جمعی در کنار هم داشته باشند. به نظر میرسد این سند مبنای شکلگیری یک سازمان مشخص در مدینه است که در آن بخش حرم که قداست را تعیین میکند مسجد مدینه را تشکیل میدهد. 4 بازار مهم در یثرب بوده است که بعد از اختلافات بین مسلمانان و یهودیان یثرب شکل میگیرد، پیامبر دستور ساخت بازار مخصوص مسلمانان را میدهند که با معماری خاص خود و احداث چادرهایی برای ایجاد سایه همراه بوده است. محلهها هم از طریق همین قانون اساسی و بندهایی که مربوط به همسایه است، شکل میگیرند.
این سند به دو دلیل یک سند واقع گرا است و نه یک سند معنوی: 1- وحی نیست و 2- برای شرایط واقعی نگاشته شده است. خطاب سند به، قریش، اهالی یثرب، آیندگان و وابستگان آنها است. بسیاری از مستشرقین گفتهاند که قانون اساسی یثرب سندی برای تشکیل حکومت اسلامی است اما من این نظر را نفی کردم. به نظر من قانون اساسی مدینه، قانونی برای تولد یک شهر است.