در نیم قرن اخیر، با تسهیل مقررات در حوزه تجارت خارجی، توجه به مزیت نسبی کشور در تولید و صادرات کالاها بیشتر شده و شهرهای بندری به عنوان درگاه های ورود و خروج کالا از رشد زیادی برخوردار شده اند.
بنادر به طور سنتی مرکز فعالیت های تجاری، اجتماعی و فرهنگی شهرها بوده و رابطه مثبتی میان فعالیت های بندری با شهرهای همجوار با آن برقرار بوده است (Zhang & Lam). این ارتباط تقریباً تا دهه 1960 تداوم داشت و وابستگی شهر به بندر به واسطه ایجاد اشتغال محلی، گسترش فعالیتهای اقتصادی و تأمین مالیات برای مقامات شهری بیشتر بوده است.
اما با ظهور کانتینر از سال 1958 و ورود تکنولوژی های مدرن در حمل و نقل، جابجایی کالا و تغییر کارکرد محیط صنعتی بندر از محلی به ملی و منطقهای، نیاز به اشتغال محلی را کاهش داده (Cambpell, 1993) و بنادر برای پاسخگویی به تقاضای وارده از طریق کشتی متردد از سمت دریا و بازارهای بین المللی فشار مضاعفی برای توسعه محدوده بنادر و عقب راندن محیط شهر از حوزه پیرامونی خود داشته اند. که نتیجه آن رشد محیط صنعتی در لبه های ساحلی شهر، ورود و به کارگیری ماشین آلات و تجهیزات سرمایهبر در بنادر، کاهش نیروی انسانی ساده و اشتغال محلی، جذب متخصصین فراملی و بین المللی در بنادر، افزایش ترافیک بندری ناشی از رشد ورود و خروج کالا از بنادر و آلودگی های صوتی و هوا و در نهایت کاهش وابستگی بندر به شهر همجوار خود و «جدایی شهر از بندر» بوده است.
شواهد موجود گویای این واقعیت است که؛ تحولاتی که در عرصه فعالیت های بندری در سطح جهان اتفاق افتاده و شهرهای همجوار خود را متأثر ساخته است در کشور ما نیز با وقفه 30 تا 40 ساله به وقوع پیوسته و این فاصله زمانی، در نیم قرن اخیر در ارتباط با تحولات شهرهای بندری پیشگام جهان و ایران برقرار بوده است.
در طی چهار دهه اخیر از تحولات شهرهای بندری ایران، شهروندان به ویژه آنهایی که ارتباط مستقیمی با فعالیت های بندری ندارند، سعی کرده اند محیط آرام و دلنشینی برای زندگی در شهرهای بندری انتخاب نمایند و رفته رفته فاصله خود را از بندر و پیامدهای خارجی منفی آن دور سازند. متروکه و خالی از سکنه شدن لبه های همجوار با محدوده های بندری و تفکیک فضای بندر از شهر در شهر-بندرهای انزلی، نوشهر، بوشهر و آبادان بر این موضوع تأکید دارند که در تصاویر زیر این محدوده ها به رنگ قرمز نمایش داده شده است.(تصویر 1)
کاهش سهم فعالیت های شهری از فعالیت های بندری، تمرکز مقامات شهری به توسعه فعالیت های مورد نیاز جمعیت شهری، تأمین اشتغال و توسعه کسب و کار، افزایش درآمد سرانه خانوارها و افزایش رفاه شهری از جمله مواردی است که با جدایی تدریجی شهر از بندر، دغدغه مدیران شهری قرار می گیرد. این در حالی است که در سایه مدیریت متمرکز و بروکراتیک اداری، موارد یاد شده در چارچوب وظایف و مأموریت های مدیران بندری و سایر سازمان های هم عرض آن نظیر گمرکات و نیروی انتظامی و دریابانی قرار نگرفته و عمدتا در بنادر به کارکرد ملی و منطقه ای توجه شده است.
بنابراین بنادر که زمانی به عنوان منبع اشتغال، پویایی، نشاط و اشتیاق در فعالیت های شهری محسوب می شدند، رفته رفته با پیامدهای منفی همچون ترافیک، آلودگی هوا و صوتی، کاهش منظر و حق دسترسی مردم به آب و ساحل مواجه شده و با حداقل تعامل شهری به عامل پرقدرت اقتصادی و نامطلوب از نظر نظام سکونتی، آرامش و رفاه شهری مبدل شده اند. در این دوران مدیریت شهری و بندری در حد فاصل شهر با بندر (Port-City Interface) با یکدیگر به رقابت می پردازند و با تهیه برنامه های توسعه ای جداگانه، اعم از طرح های جامع، تفصیلی و موضعی، جدایی شهر از بندر تشدید می شود.