پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

خیال به مثابه ظرف تحقق صورت اثر هنری

چکیده: کیفیت ظرف خیال هنرمند در دریافت این صور مثالی اثر دارد و در ضمن دریافت این صور در اختیار و کنترل هنرمند نیست. نوعی شهود و الهام است.

 خیال، از دید مولانا یک جنبه هستی‌شناسی دارد که مرتبه‌ای از مراتب وجود است و مانند عالمی میانه است که عالم اجسام و ماده را از عالم ارواح و مجردات جدا می‌کند. نه از جنس عالم حس است و نه از مقولة مجردات روحانی. این عالم خیال مستقل از وجود انسان و عالم طبیعت وجود دارد و آن را خیال منفصل می‌خوانند. دیگری جنبه معرفت‌شناختی خیال است که قوه‌ای است در انسان که صور محسوسات را حفظ می‌کند. این خیال با نفس انسان اتصال دارد و آن را از لحاظ ارتباط دائم با نفس و ذهن، خیال متّصل می‌خوانند. خیال منفصل، برزخ میان عالم ماده و مجردات است و خیال متًصل برزخ میان حس و عقل است.

از آنجا که افلاطون میان عالم مثال و عالم طبیعت و ماده، عالمی واسطه و میانه را چون عالم خیال در نظر نگرفته بود، چگونگی ارتباط این دو عالم و نزول معانی مجرًد در صورت‌های مادی و چگونگی بازگشت از عالم صورت به عالم مثال تبیین نشده بود. به همین دلیل به تدریج متافیزیک در غرب نادیده گرفته شد.

مولوی و نقد هنری

قوة خیال در آدمی خود آفرینندة صورت و ایده‌هایی که می‌بیند نیست- و این نکتة مهمی است- از این رو بر آمدن و رفتن آنها تسلطی ندارد. صورت‌هایی که در خیال متًصل و برگرفته از صورت‌های طبیعت توسط حواس حاصل می‌شوند، به سبب تجرًدی که از ماده دارند و فراخی و آزادی عالم خیال نسبت به محدودیت عالم ماده، می‌توانند توسط ذهن تجزیه و ترکیب شوند و صورتی تازه پدید آورند. مثلاً با ترکیب بال و بدن انسان صورتی از فرشته را خیال کرد که مصداق واقعی در جهان ندارد. نکتة مهمی که مولانا تذکر می‌دهد این است که همه خیالات قابل تحقق در عالم ماده نیستند، زیرا هر طرح خیالی اگر بخواهد در عالم بیرون از تحقق یابد، لازم است قوانین و محدودیت‌های جهان ماده در آن لحاظ شده باشد و این محاسبات را انجام می‌دهد. مانند نقشه و طرح خانه‌ای در ذهن معمار که تا محاسبه و اندازه‌گیری نشود و از نظر قوانین ایستایی و غیره بررسی نگردد، قابل ساخته‌شدن نیست. همین عمل در مورد ایجاد یک اثر هنری هم انجام می‌شود. پس همکاری عقل و خیال لازم است. انسان با کمک خیال، حقیقت را از طریق تشبیه می‌شناسد و با کمک عقل از طریق تنزیه و انتزاع. عقل بدون مددگرفتن از خیال نمی‌تواند کار کند و خیال نیز هیچگاه مجزای از عقل نیست. توازن و تعادل پیوسته‌ای باید میان این دو چشم درونی انسان برقرار باشد.

به طور کلی می‌توان گفت که خیال، ظرف صورت‌هاست و صورت‌ها در عالم خیال تحقق پیدا می‌کنند. صورت‌های هنری پدید آمده در عالم خیال، مبدأ آثار هنری‌اند. مولانا آن خیالی را حقیقت می‌نامد که از عالم خیال منفصل یا عالم مثال بر دل انسان و بر خیال متًصل تجلی کرده‌اند. این صورت‌های لطیف که از جنس معانی‌اند، چون بر خیال متًصل باز می‌تابند، می‌‌توانند دارای بُعد و اندازه شوند و به صورت فرم یک اثر درآمده و بر مبنای این فرم ذهنی و خیالی، عین مادی در بیرون ساخته شود. این نوع آثار، ناب، نقد و جاودانه‌اند.

 بنابراین، کیفیت ظرف خیال هنرمند در دریافت این صور مثالی اثر دارد و در ضمن دریافت این صور در اختیار و کنترل هنرمند نیست. نوعی شهود و الهام است. این‌گونه فرم‌های خیالی چون در اثر هنری تحقق بیرونی یابند، از آنجا که از منشأ معانی عالی و ناب پدید آمده‌اند، در تاثیرگذاری و القای معانی بر دل مخاطب موفق‌ترند و تأثیر آنها وابسته به زمان و مکان نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

میزان مطالعه مطلب