پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

کدام زیبایی در مجسمه برازنده منظر شهری است؟

چکیده: دو شیوۀ روایت مجسمه ها در میدان شهرداری رشت، برآمده از دو رویکرد زیبایی‌شناسی است که در عرصه تخصصی هنر جای تمرکز و مطالعه دارد.

میدان شهرداری رشت، احتمالاً بزرگترین و موفق‌ترین فضای جمعی در شهرهای ایران است که به سیاق روش‌های ابداعی شهرهای اروپایی برای زندگی پیاده، طراحی و اجرا شده است. خیابان‌های اطراف ساختمان قدیم شهرداری به پیاده‌راه‌هایی بدل شده‌اند که به دلیل مکان‌یابی در مرکز تاریخی شهر، وجود مراکز تجاری، تلفیق با بازار سنتی و میوه و تره‌بار، حذف مزاحمت ماشین و پیش‌بینی تسهیلات لازم برای حضور مردم با استقبال خوبی از سوی شهروندان مواجه شده‌اند.

جالب آنکه در دو خیابان از این مجموعه دو ردیف مجسمه با موضوع زندگی مردم بومی گیلان نصب شده که از دو زیبایی‌شناسی متفاوت بهره برده‌اند؛ یکی با مجسمه‌های واقع‌گرا و دیگری با فرم‌های تجریدی و خلاصه‌شده.

یکسان‌بودن شیوه مجسمه‌‌های هریک از دو خیابان، وحدت سبکی آنها و پرهیز از تنوع شیوه هنری به کارگرفته شده در هر مسیر هم حکایت از سناریوی عرضه هنر شهری در خیابان می‌کند و هم کیفیت خالص و بدون التقاط به وجه هنری فضا می‌بخشد.

کدام زیبایی در مجسمه برازنده منظر شهری است؟

حضور مجسمه در فضای شهری ایران، تا نمونه رشت و سوای نمونه‌های پراکنده و موقت، معمولاً تابع رویه‌ای است که در زمان پیدایش آن در پیش گرفته شد. نخستین مجسمه‌های شهری ایران، شخصیت‌های سیاسی باشد یا مشاهیر و اسطوره‌های تمدن ایران، به صورت «بیانیه» بی‌نیاز از متن شهر، با روش «خطابه» بی‌نیاز از تفسیر و به صورت «قاهر» مسلط بر مخاطب بر فراز سکویی در مرکزیت فضا ایجاد شدند.

سه‌گانه «بیانیه و خطابه قاهر» ماهیت فرهنگی مجسمه‌های شهری ایران را چنان تحت تأثیر قرار داد و به آن سبک و شیوه واحد بخشید که حتی در سال‌های پس از انقلاب اسلامی و تغییر همه مناسبات حاکم بر مجسمه شهری، ساختار باقی‌مانده از سه‌گانه مذکور همچنان در مجسمه ‌شهری قابل تشخیص است.

انتخاب موضوع (تم) مجسمه توسط مدیریت کلان شهری یا دولتی، تعیین مصداق (سوژه) و محل و کیفیت نصب (وسط، سکو، …) توسط دستگاه اجرایی، نقش هنرمند را به سازنده یک سفارش خصوصی تقلیل داده است. یعنی هنرمند نمی‌تواند تجربه خود از فضا را با زبان رمزآمیز و تودرتوی هنر در موقعیتی متناسب با مخاطب و فضا عرضه کند. همه‌چیز در چارچوب قواعد رسمی تعیین شده است.

در خیابان شهرداری رشت اما این قاعده در مقیاس یک اقدام برنامه‌ریزی‌شده دگرگون شد. دو خیابان به روایت زندگی بومی اختصاص داده شدند. صحنه‌های زندگی تاریخی و اغلب روستایی (؟!) با جاذبه‌های خاطره‌ای (نوستالژیک) به دست هنرمند انتخاب شد تا روایت زندگی گذشته آن دیار باشد. هنرمند در انتخاب شیوه هنری، که خطابۀ یک رویه و غیر قابل تفسیر باشد، آزاد بود و نوع و کیفیت استقرار مجسمه هم در اختیار او بود.

دو خیابان با دو شیوه روایت از یک موضوع (تم) پذیرای مصداق‌های (سوژه) گوناگون از زندگی تاریخی گیلان است که هنرمند مجسمه‌ها را در ارتباطی خودخواسته با مخاطب قرار داده است؛ ارتباطی که فارغ از رویکرد «قاهر» سکومحور در مرکز قدرت فضاست. مجسمه‌ها در میان زندگی عادی خیابان جا گرفته‌اند.

کدام زیبایی در مجسمه برازنده منظر شهری است؟

دو شیوۀ روایت، برآمده از دو رویکرد زیبایی‌شناسی است که در عرصه تخصصی هنر جای تمرکز و مطالعه دارد؛ شیوه واقع‌گرا که صورت مجسمه را به تقلید عین به عین واقعیتی که در تاریخ پدیدآمده هدایت می‌کند، و شیوه تجربه‌گرا، به انتخاب از میان اجزای واقعیت تاریخی دست می‌زند و بی‌آنکه خود را ملزم به استفاده «عینی» مشخصات امر واقع کند، روایتی نوظهور از «امر واقع» را با حذف بخش‌هایی از آن و صورت‌بخشی جدید به بخش‌های باقی‌مانده ارائه می‌کند.

زیبایی‌شناسی مبتنی بر تفسیر، نسبت به زیبایی‌شناسی تحسین‌گرای واقع‌گرا، صورت جدیدی از «امر واقع» را در نسبت با زمینه و فهم هنرمند از سوژه به دست می‌دهد که به نظر می‌رسد پایدارتر و ماندگارتر از رویکرد دیگر است. این رویکرد البته، به تعداد هنرمندان، صورتهای جدیدی به دست می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سید امیر منصوری

سید امیر منصوری

رئیس پژوهشکده نظر
میزان مطالعه مطلب