در حوزه مسایل توسعه شهری بخصوص حمل و نقل شهری «مهندسان» و «تفکر مهندسی» نقش کلیدی و دیگاه حاکم بر تصمیم گیری و سیاست گذاری و اجرا هستند. به نحوی که توسعه شهری در ساخت بزرگراه ها، مراكز خرید، ساختمان ها و روان بودن و در دسترس بودن حمل و نقل عمومی، گسترش، توسعه و بهبود این امور تعریف می شود.
در سیستم شهر، حمل و نقل یکی از مولفه های شهری با تامین هدف جابجایی شهروندان در شهر است که یک هدف کارکردی در منظر شهری محسوب می شود. دیدگاه مهندسی «کیفیت» جابجایی یا حرکت در شهر را با معیار روان بودن جریان ترافیك و جمعیت از یك نقطه به نقطه دیگر تعریف می كند و كمتر مرادش حركت اجتماعات انسانی در شهر است. در این دیدگاه «حرکت بین دو نقطه» جایگزین «ادراک» مخاطب منظر شهری از شهر است.
از ويژگي هاي دیدگاه مهندسی در مسایل شهری، نگاه مكانيكي به شهر است. به عبارت ديگر نگاه مهندسي به شهر مثل نگاه مهندسي به ماشين است. ماشيني كه اجزاي گوناگون دارد و در ارتباط با يكديگر تعريف مي شوند و كاركرد از پيش تعيين شده اي دارند. مهندس مي تواند كليت اين ماشين را در ذهن خود طراحي كند، سپس اجزاي آن را توليد و بسازد و تحت يك مديريت كارآمد از آن بهره برداري كند. البته اين نگاه نسبت به دیدگاه جزءنگر در سطح پيشرفته تري است، چرا كه نگاه نظام مند و سيستماتيك است و به كل بيشتر از جزء اهميت مي دهد، در عين حال كه جزء را فراموش نمي كند. کل در این دیدگاه محصول همنشینی اجزاء کنار یکدیگر است که اجزاء در آن نقش یکسان دارند و مهم دست یافتن به یک ماشین سالم است.
در دیدگاه مهندسی مدیریت شهر مثل یک کارخانه است که يك سرمهندس و تعدادي تكنسين و كارگر دارد و مديريت آن سلسله مراتبي و از بالا به پايين است. مدیریت حمل و نقل شهری در این بستر به ارایه دستورالعمل های تیپ مهندسی در طراحی معابر، قانون گذاری های ترافیکی، تامین قطعات سیستم حمل و نقل و در نوع پیشرفته تر هوشمندسازی ماشین حمل و نقل می پردازد. از نظر جامعه شناسان نگاه مهندسي «نگاه مومی» است. يعني انسان و جامعه را موم فرض مي كند و دستان خود را قدرتمند و شكل دهنده به اين موم تصور مي كند!
توسعه حمل و نقل شهری براساس دیدگاه مهندسی که دیدگاهی عملکردگرایانه ای است، بهبود عملکرد حمل و نقل شهری و بصورت دقیقتر بهبود حرکت بین دو نقطه و جابجایی شهروندان است. این توسعه را می توان «توسعه کارکردی» و «توسعه مهندسی» شهر نامید. از طرف دیگر، شهر نیاز به توسعه با دیدگاه دیگری هم عرض و در تعامل با توسعه کارکردی نیز دارد که در آن توجه به انسان و ادراک او از شهر اصل خواهد بود. در توسعه حمل و نقل شهری با وساطت رویکردهای نوین، اجتماع، زندگی پیاده، فضاهای جمعی، خاطره شهری و در تحلیل سیستماتیک، تعریف «نقش» برای هر یک از اجزای سیستم حمل و نقل شهری اصل خواهد بود که براساس آن معیار تعیین کیفیت حمل و نقل شهری «تامین ادراک و حضور انسان» از شهر در حین حرکت خواهد بود.