این که فضاهای مختلف شهری تا چه میزان توانایی پاسخ به نیاز افراد را دارند، میزان موفقیت مدیریت و برنامه ریزی، طراحی و تعامل دوجانبه میان فرد و محیط را نشان می دهد. فضاهای عمومی در شهرها محیط هایی هستند که مردم بخشی از زندگی خودشان را در آنجا می گذارنند. طبیعتاً این حضور در محیط در جایی به شکل صحیح صورت می پذیرد که تعامل دوجانبه در مواجهه فرد و فضا به خوبی برقرار شود. اقشار مختلف یک اجتماع به فراخور نیاز خودشان ساعت و اوقاتی از روز خود را در فضای شهری زندگی میکنند.
به عنوان مثال اگر در یک پارک محلی، طراحی و بهره برداری به گونه ای باشد که حضور و فعالیت مردم را افزایش دهد، امنیت پارک بالا می رود و مردم از حضور در پارک احساس امنیت بیشتری را دارند. همانطور که دیوار کشیدن دور آن می تواند حضور بزهکاران و عدم امنیت را به همراه داشته باشد.
باید این سوال را در ابتدای این یادداشت مطرح کرد که آیا می توان دستور العملی را تنظیم کرد که مردم در یک فضاهای شهری موظف به انجام یا عدم انجام فعالیت بشوند؟ آیا می توان با در نظر گرفتن یک رویکرد پیش فرض و بخش نامه کردن آن انتظار به تغییر رفتار مردم در آن فضا و در تبع آن بهبود شرایط محیط را خواستار بود؟
برخورد سلبی مدیریت شهری در مورد چگونگی حضور مردم در فضا
در این یادداشت بخشی از برخورد مدیریت شهری با چگونه باشیدن مردم در شهر و چگونه بودن فضای شهری تحت استفاده آن ها مورد نقد قرار گرفته است. جهت روشن شدن ماجرا لازم است توضیحاتی پیرامون مصداق های متعدد رخ داده در شهر مشهد بپردازیم.
در نیمه اول تابستان 1400 بخش نامه ای سلبی منتشر شد که بانوان حق استفاده از دوچرخه اشتراکی را ندارند و دستور العمل شد بانوان برای دوچرخه سواری به پارک های بانوان مراجعه کنند. دستور العملی که نه تنها همراهی بانوان در استفاده از دوچرخه در پارک بانوان را به همراه نداشت بلکه میل و رغبت مردان را نیز در استفاده از دوچرخه اشتراکی کاهش داد. (ن.ک: یادداشت “چرا دوچرخه اشتراکی در مشهد، اشتراکی نشد؟”در سایت نظر آنلاین1).
مسئله دیگری که اخیراً در راستای همین رویکرد است و در رسانه ها در اسفند ماه 1400 در حال باز نشر است: درخواست کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر مشهد جهت رسیدگی و ساماندهی به وضعیت فرهنگی-اجتماعی فضاهای شهری تحت اختیار شهرداری مشهد به ویژه کارخانه نوآوری مشهد است. اقدامی که مشابه مورد اشاره شده در بالا توسط یک نهاد غیر مرتبط، غیر متخصص و صرفاً به صورت دستور العملی ابلاغ شده و هیچ پس زمینه مطالعاتی را ندارد.
لازم به توضیح است کارخانه نوآوری مشهد در میدان پژوهش در محدوده خیابان کوثر مشهد واقع شده است که در سال های اخیر باز طراحی شده (تبدیل کارخانه کوکاکولا سابق مشهد به کارخانه نوآوری شهری) و فضاهای پیرامون آن تبدیل به فضاهای شهری برای نوجوانان جهت دوچرخه سواری، اسکیت و بازی و سایر فعالیت های مردمی است. مسئله ای که از موفقیت های این پروژه محسوب می شود و نشانگر ایجاد تعامل این فضای شهری با مخاطبان خود می باشد.
حضور نوجوانان، سرزندگی و نشاط در این فضا ظاهراً از دید کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر مشهد (مطابق با متن درخواست کمیسیون فرهنگی شورا از شهرداری مشهد) یک اقدام در تعارض با شعار جهان شهر برکت و کرامت (شعار اصلی دوره ششم مدیریت شهری مشهد) شناخته شده است.
ابلاغ دوچرخه سواری زنان در پارک بانوان، درخواست رسیدگی و ساماندهی به وضعیت رفتاری و فرهنگی پیرامون کارخانه نوآوری و خاکسپاری ضرب الاجلی شهدای گمنام در طبقه منهای یک میدان شهدای مشهد بدون مطالعه و راهبرد مشخص، گلچینی از اقدامات ایجابی و سلبی مدیریت شهری دوره ششم است که همگی ناشی از تصمیم گیری های موضعی، حزبی، و بدون بهره گیری از نظر کارشناسان امر در حوزه های مختلف شهر است.
کاملاً مشخص است که این دست از دستور العمل ها، درخواست ها و بخش نامه ها موجب بهبود عملکرد رفتار مردم در یک فضای شهری نمی شوند و نمی توان با یک دستور، رفتارهای ارگانیک شهروندان در یک فضای شهری را قبضه کرد؛ مگر با ایجاد ممنوعیت و مسدودیت. مسئله ای که در مدیریت شهری یک عقب گرد محسوب می شود و فاصله میان مدیران شهری و شهروندان را بیش از قبل می کند.
1.نطاق، محمدجواد. (1400). چرا دوچرخه اشتراکی در مشهد، اشتراکی نشد؟. تاریخ انتشار: 24 مهر 1400. سایت نظر آنلاین.
یک پاسخ
تحلیل درست و جامعی بود