در تمام نقاط دنیا فضاهایی (اعم از عمومی، نیمهعمومی تا خصوصی) وجود دارند که از نظر جنسیتی تفکیک میشوند؛ از پارکها تا واگنهای مترو، استخرها و سالنهای ورزشی یا زیبایی و نظایر آن. اما در کشور ما ایران با توجه به وجود قوانین و اصول شرعی معمولاً این تفکیکهای جنسیتی با شدت بیشتری دیده میشوند. برخی از چنین فضاهایی نسبتاً بسیار موفق عمل نموده و برخی نیز نسبت به هزینه و زمانی که برای بهرهبرداریشان صرف شده است، ناموفق محسوب میشوند. آگاهی بر جوانب مثبت یا منفی چنین سیاستهایی در برنامهریزی فضایی_مکانی کالبد شهرها میتواند بسیار اثرگذار باشد. این نقد برگرفته از تجربۀ نویسنده در برنامهریزی پروژۀ بوستان بانوان چادگان اصفهان داشته است و در خلال انجام آن بوستان مادران تهران نیز مورد مطالعه قرار گرفته و نگاشته شده است.
نقدی بر فضاهای عمومی جنسیتی
از سویی عدهای از زنان از وجود فضایی منحصر از نظر جنسیتی که به آنان امنیت ذهنی و عینی بیشتری ببخشد، استقبال میکنند. این دسته از طرفداران فضاهای منحصراً زنانه، معتقدند در فضاهای عمومی شهرهای کشور ما نظیر پارکها، خیابانها و میادین عمومی که عملکرد فضای شهری دارند، بسیاری از فرصتهای رفتاری مانند ورزش و بازیکردن، آوازخواندن و غیره با محدودیت زیادی مواجه است و برعکس در فضاهایی مانند بوستانهای بانوان ایشان آزادی عملکرد بسیار زیادی خواهند داشت.
اما مخالفان این نوع فضاهای عمومی جنسیتی معتقدند با توجه به محدودیت چنین فضاهایی در سطح کشور و حتی کلانشهرهایی مانند پایتخت و در نتیجه محدودیت دسترسی همگان، فرآیند برنامهریزی برای استفاده از چنین فضاهایی دشوار خواهد بود. به علاوه ترجیح بسیاری از زنان به عنوان یک مادر در استفاده از یک فضای عمومی و به ویژه فراغتی با همراهی فرزندان خود است که قطعاً در صورت رویکرد جنسیتی به فضا، برای مادرانی با فرزندان مذکر محدودیت سنی خواهد داشت. در مرحلۀ بعد نیز عدهای از مردان معتقدند چنین فضاهایی امکان اجتماع خانوادگی را محدود میکند و به اصطلاح فضای مجردی محسوب میشود.
نکتۀ دیگر در تأمین امنیت چنین فضاهایی است؛ جلب اعتماد زنان و تضمین به اینکه چنین فضاهایی امنیت کافی دارد و امکان اشراف و یا فیلمبرداری مخفی وجود نخواهد داشت، امر دشواری است که به عنوان دغدغۀ برخی از زنان استفادهکننده از چنین فضاهایی و همچنین برخی از مدیران چنین مجموعههایی مطرح میشود.
جمعبندی و ارائۀ پیشنهاد
بر اساس آنچه در این نقد ذکر شده است، زنان نیز مانند مردان حق دارند بتوانند از مزایای طبیعت، ورزش و بازی و شاد بودن در یک فضای باز، بدون پرداخت هزینههای گزاف بخشهای خصوصی لذت ببرند. آفتابگرفتن، دراز کشیدن بروی چمن و نظایر آنها لذتهایی است که در جامعۀ شهرنشین امروز و با وجود محیطهای کوچک و بستۀ آپارتمانی کمکم برای زنان تبدیل به یک حسرت میشود. این مشکل در کلانشهرها که دسترسی به حومهها و محیط طبیعی نیز با سختیها و هزینههای شخصی ممکن است، شدت بیشتری خواهد داشت. باید راهکارهایی اندیشید که بتوان به این نیازهای طبیعی پاسخ داد.
یکی از راهکارهای پیشنهادی میتواند توسعۀ فضاهایی مانند بوستانهای بانوان و امکان دسترسی همۀ اقشار زنان برای پاسخگویی بهتر به این حق آنان باشد. در این صورت اگر در پایان هفته و روزهای تعطیل این فضاها برای همۀ شهروندان آزاد شوند، شاید ضعفهای مذکور کمرنگتر شوند. به نظر میرسد ارتقای امنیت ذهنی و عینی زنان در فضاهای عمومی و در نهایت تخصیص پهنههایی از بوستانهای عادی کشور برای بانوان بتواند کارایی بهتری داشته باشد. بهویژه مسألۀ ارتقای احترام بین زنان و مردان که در صورت تمرکز و موفقیت میتواند در نهایت به بهبود وضعیت وسائل نقلیۀ عمومی، ورزشگاهها و کلیۀ محیطهای مختلطی که نیازمند وجود احترام و رعایت حقوق متقابل زنان و مردان است، دست یابد.