الحاق روستاها به شهرها
آیا مدیریت شهری در حل مشکلات حاصل از الحاق نقاط روستایی به محدوده شهر نقشی اساسی دارد؟ چه عواملی در الحاق سکونتگاه های روستایی اثرگذار است؟
الحاق روستاها به شهرها یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان در دهه های اخیر است. رشد شتابان جمعیت شهری ایران در چند دهه اخیر، سبب گسترش فیزیکی شهرها و الحاق و ادغام بسیاری از سکونتگاه های روستایی پیراشهری در محدوده رسمی شهرها شده است. پیدایش سکونتگاه های غیررسمی کرمانشاه به دهه 1340 برمی گردد و یافته ها نشان می دهد که وسعت محلات حاشیه نشین از1352 تا 1390حدود 14 برابر افزایش یافته است.
الحاق و ادغام روستاهای پیرامونی در شهر، با توجه به شرایط مکانی و زمانی دارای فرایند و اثرات خاص خود است. از آنجا که رشد سریع جمعیت شهرکرمانشاه باعث به وجود آمدن مشکلاتی از قبیل حاشیه نشینی، افزایش قیمت مسکن، کمبود خدمات و امکانات، آلودگی های زیست محیطی، توسعه ناموزون شهر، اختلال در آمد و شد و .. می شود، مسئله توجه به ساختار فضایی شهرکرمانشاه و یافتن راه حل هایی برای کنترل و هدایت تحول شکل شهر دارای اهمیت فراوانی است.
خزش شهری یکی از ویژگی های شناخته شده بیشتر شهرهای کشورهای در حال توسعه است که از نظر اجتماعی و اقتصادی، چشم اندازی از فقر، اسکان غیررسمی، تغییر کاربری غیرقانونی اراضی در حاشیه شهرها، فقدان یا کمبود خدمات زیرساختی و خدمات عمومی را نشان می دهد. در پدیده خزش شهری تراکم جمعیت و کمبود زمین شهر را ناگزیر به توسعه به سمت اراضی پیرامونی هدایت می کند.
شهر نیز با رشد افقی خود به سمت روستاهای پیرامونی که در فاصله اندکی از آن واقع شده اند، حرکت کرده و اراضی روستایی را در خود حل می کند و با گذشت زمان روستاها به صورت کامل توسط شهر بلعیده می شوند. یکی از مهمترین چالش های الحاق روستاها به شهر موضوع طرح و ضوابط شهرسازی این روستاها می باشد که در بسیاری از موارد نسبت به تثبیت طرح هادی روستا و در برخی موارد ضوابط حاکم بر نزدیکترین منطقه جهت آنان ملاک عمل قرار می گیرد.
روستاهایی که در حوزه نفوذ و حاشیه شهرها قرار دارند، به سبب رشد شتابان جمعیت و گسترش فیزیکی آنها، با آسیب و تهدید بیشتری روبرو هستند و گاهی از سوی شهرها بلعیده شده و در گذر زمان در محدوده رسمی شهر الحاق و ادغام می شوند.
الحاق یا ادغام، هنگامی پدیدار می گردد که مرزهای یک حوزة شهری معین به عرصه های حاشیه ای گسترش می یابد و اجزای فضائی حاشیه ایشان را به خود ملحق می سازد در این مواقع، پدیدة الحاق یا ادغام سکونتگاه های روستایی در حوزه کلان شهری که به نوبه خود از پدیده های مرتبط با فرآیند جهانی شدن بشمار می آید به عنوان پدیدهای در نظام تقسیمات کشوری تجلی می گردد.
این پدیده به لحاظ سیاسی و اداری موجب جذب سرمایه گذاری ها، گسترش کارکردهای اداری و خدماتی و به تبع آن پذیرش مهاجرین روستایی در روستاهای پیرامون کلان شهرها شده است.
در شکل گيري هسته اوليه يک روستا عوامل متعددي دخيل هستند. اين عوامل بايد به حدي تأثير گذار باشند که انگيزه ايجاد سکونتگاه هاي جديد و توسعه و گسترش کالبد روستا را براي توسعه آن فراهم آورند. از جملـه ایـن عوامل می توان به منـابع آبـی، منـابع اقتصـادي، عوامـل مذهبی، عوامل تاریخی، توپوگرافی زمین و… اشاره کرد.
عواملی که در الحاق روستاهای پیرامون کلان شهرها به شهر دخالت دارد عبارتند از :
1 – مهاجرت: مهاجرت و سرریزهای جمعیتی پس از تقسیمات سیاسی یکی از عوامل مؤثر بر الحاق روستاها به شهر می باشد. مشکلات اقتصادی، بیکاری، درآمد کم در قالب اقتصاد خرد خانوار باعث می شود تعداد زیادی از خانواده های کم درآمد شهرهای مجاور، روستاهای دوردست برای امرار معاش به حاشیه شهر و روستاهای واقع در پیرامون آن دست به مهاجرت بزنند و این مهاجرت را پاسخ منطقی به شرایط اقتصادی بدانند.
2 – همجواری جغرافیایی: در کنار پدیده مهاجرت، زمانی که روستاهای پیرامون شهر در فواصل بسیار نزدیک به شهر قرار گرفته باشند، با توسعه شهر و گسترش حریم آن، ناخودآگاه، به عنوان جزئی از بافت شهری درآمده و نهایتاً در شهر ادغام می شوند.
3 – مدیریت ناکارآمد: آسیب ها و چالش های مدیریتی از دیگر عواملی است که در الحاق روستاهای پیرامون کلانشهرها به شهر دخالت دارد. کارایی مدیریت فضا، منوط به تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های به هنگام است که در وضعیت فعلی، درست انجام نشدن آن باعث ناکارآمدی مدیریت شده است.
4 – نظام اقتصادی متمرکز: ساختار متمرکز نظام سیاسی و به دنبال آن ضعف های مدیریت، بسترساز تمرکز انواع فعالیت های اقتصادی در مراکز شهری شده است. از آنجا که گروه های روستاییِ فاقد شرایط مناسب، به دنبال جذب در ساختار اقتصاد شهری هستند و به دلیل اقتصادی، امکان مهاجرت آنان به شهر با محدودیت هایی مواجه است، برای اقامت به سمت روستاهای پیرامون شهر که محل مناسبی برای مهاجرت آنان است، می روند.
این روستاها، در پی برخورداری از شغل، درآمد، خدمات و امکانات شهری و نزدیک بودن به مراکز شهری تا حد زیادی نیازهای مهاجران را برطرف می سازند. چنین فرایندی در کلانشهرها و روستاهای پیرامون که موجب تحول در نظام زمین و مسکن شهرها و روستاهای پیرامون می شود، می تواند متأثر از نظام اقتصادی متمرکز باشد.
با توجه به الحاق روستاها به شهر، روستاهايی که طي ساليان درازی با حفظ روابط و پيوندهای متقابل در جوار شهرها به حيات خود ادامه دادند، امروزه به محله هايي از شهر تبديل شده اند. اما اين سکونتگاه ها به دليل نداشتن همبستگی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی با شهر در عين همبستگي فيزيکي، محيط زيست تفاوتی را برای ساکنان به وجود می آورند و کيفيت محيط شهری متفاوتی دارند.
از سوي ديگر شهرها به دليل داشتن جمعيت رو به ازدیاد و تعامل فضايي و روابط عملکردی، همواره دگرگونی ها و تغييرات عمده ای را بر نواحی پيرامونی خود تحميل می کنند که کشورهای در حال توسعه از جمله ايران با اين مسئله مواجه هستند.
حال پیامدهای الحاق سکونتگاه های روستایی حاشیه کلان شهر کرمانشاه به شهر از چندین جنبه قابل بررسی است: تبدیل، ارتقا و الحاق روستا به شهر، باعث از بین رفتن سرمایه های اجتماعی، همچون حس تعلق خاطر واعتماد، حذف و تضعیف فعالیت اقتصاد مولد (کشاورزی و دامداری) در روستاها، شکل گیری تفرق مدیریتی و سوداگری در روستاهای پیرامون شهر رونق گرفته، بنیاد اقتصاد روستایی تضعیف شده و به سمت حذف شدن، جریان می یابد.
الحاق نقاط روستایی به علت تفاوت در بعضی از عوامل متعدد نظیر عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و مدیریتی، به ایجاد آسیب های متعددی در محدودة شهر و نقاط الحاقی منجر خواهد شد که برای کاهش تعارض ها نیازمند توجه بسیار است. برای نمونه: عدم پیش بینی دسترسی مناسب، وجود معضلات ترافیکی، عدم پیش بینی درست کاربری های عمومی، عدم تعیین تکلیف مالکیت رسمی آنها و صدور سند برای آنان، ساختارهای نامناسب شغلی، ناکامی اجتماعی و فقر اقتصادی و…
از آنجايی که فرآيند الحاق روستا به شهر، فرآيندی پيچيده، چند بعدی و چند مرحله ای است، فراخور شرايط مکانی زمانی در هر مرحله نيازمند برنامه و اقدامات خاص است. به طور کلي بايد گفت که برنامه ريزی در جهت الحاق روستا به شهر و ارتقای کيفيت زندگي ساکنان محلي بايد هدفمند بوده و متناسب با ميزان دسترسی به منابع محلی و نيازهای عينی و ذهنی ساکنان انجام شود تا بتواند به بهبود کيفيت زندگی آنها در فرآيند الحاق روستا به شهر کمك کند.
به عبارتی به گونه ای برنامه ريزی شود که کارکردهای توسعه روستايی از بين نرود و در عوض خدمات و امکانات رفاهی شهری با کمترين خسارت به چشم انداز روستايي در اختيار آنها قرار گيرد و ارائه خدمات شهری و رفاهی در قالب توسعه روستايی و حفظ فرهنگ روستايی انجام پذيرد.
شهر کرمانشاه به عنوان بزرگترین شهر در غرب ایران، طی سه دهه گذشته گسترش فیزیکی شهری وسیعی داشته و رشد نابسامان جمعیتی موجب تشدید و تسریع روند شکل گیری بافت های حاشیه ای در این شهر شده است. همچنین به نظر می رسد که مقوله تهیه طرح شهرسازی متناسب با شرایط و وضعیت جدید روستاها از مهمترین موضوعاتی است که می بایست مدیران شهری مورد توجه قرار دهند.