«وزارتخانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری؛ سازمان یا وزارت؟» عنوان نشستی است که با سخنرانی ناصر مشهدیزاده، فعال حوزۀ میراث فرهنگی و گردشگری و منوچهر جهانیان رئیس دانشکدۀ گردشگری دانشگاه علم و فرهنگ، به دبیری سعید شفیعا، عضو هیأت علمی پژوهشکدۀ نظر در گالری نظرگاه برگزارشد، در این نشست موضوع سیاسیترشدن یا استقلال حوزۀ گردشگری با تشکیل وزارتخانه و معیارهای انتخاب وزیر مربوطه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این نشست سعید شفیعا در طرح مسألۀ این نشست گفت: «امروز میخواهیم بررسی کنیم که تبدیل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به وزارتخانه منجر به تغییرات مثبتی در این حوزه میشود یا خیر؟ یعنی با این تغییر به سمت کارایی میرود و یا مدیریت این حوزه سختترمیشود؟ ما تا کنون سازمانی داشتیم که بدون یکسری نظارتها سرعت عمل بیشتری داشت و اکنون بنا به ضرورت هایی به سمت تشکیل وزارتخانه رفته است، که دارای الزامات قانونی است و وزیر آن توسط مجلس انتخاب میشود. اکنون سوال اصلی این است که آیا حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با وزارتخانه شدن به سمت کارایی میرود؟ و چه پیش نیازهایی را باید برای آن لحاظ کرد؟».
منوچهر جهانیان به عنوان اولین سخنران با اشاره به تاریخچۀ سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: «در سال ۱۳۱۴، برای اولینبار ادارۀ جلب سیاحان با یک نگاه بخشی و به منظور اطلاع رسانی در خصوص جاذبههای گردشگری و فراهم کردن امکانات و تسهیلات برای گردشگران و جهانگردان شکل گرفت. در سال ۱۳۳۲ موضوع تشکیل شورای عالی گردشگری و در دهه ۴۰ موضوع ارتقا اداره جلب سیاحان به اداره کل مطرح شد و در سال ۵۱ وزارت اطلاعات و جهانگردی تشکیل و سپس سازمان ایرانگردی و جهانگردی از آن منفک شد و سازمان میراث فرهنگی به عنوان یکی از سازمانهای زیر مجموعه وزارت آموزش عالی به فعالیت خود ادامه داد».
وی ادامه داد: «اکنون نیز بعد از تایید شورای نگهبان، تشکیل وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قانونی شد و مجلس آن را به دولت ابلاغ کرد و دولت نیز در کمترین زمان، وزیر مربوطه را به مجلس معرفی کرد و این جای امیدواری دارد، به عقیده من، به عنوان یک متخصص حوزه گردشگری، این موضوع به دنبال تعامل، هماهنگی و همکاری بین مجلس و دولت و ذینفعان هر سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است».
این استاد دانشگاه با اشاره به سؤال مطرحشده در این نشست اظهار داشت: «با بررسی تجربیات کشورهای مختلف از جمله کشورهای همسایه مانند ترکیه یا مالزی به عنوان کشورهای پیشرو در حوزه گردشگری و به نوعی میراث فرهنگی مشاهده میکنیم که هم در حوزه درآمد ارزی ، هم حوزه اقتصادی و نیز ایجاد اشتغال بسیار موفق بوده اند و توانسته اند پتانسیلها و جذابیتهای حوزههای مختلف گردشگری، فرهنگ و آداب و رسومشان را بهخوبی معرفی کردهاند».
ضرورت تشکیل کمیسیون تخصصی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در مجلس
وی افزود: «جای امیدواری دارد که با تشکیل وزارتخانه جدید، اتفاقات خوب و خوشایندی برای ما رقم بخورد و به دنبال آن، مجلس نیز باید کمیسیون تخصصی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را تشکیل دهد. از طرفی نگاه ما نباید نگاهی بخشی باشد و اینگونه نباشد که در وزارتخانه یک بخش پررنگتردیده شود و بخشهای دیگر مورد غفلت قرار گیرند. هر سه بخش میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به صورت متوازن باید مورد توجه قرار گیرد».
جهانیان تصریح کرد: «استفاده از نیروهای علمی، متخصص، کارآمد و آموزش دیده نیز از دیگر ضروریات این وزارتخانه است. در کنار این موارد باید بودجه و اعتبارات نیز متناسب با فعالیتها در نظر گرفته شود و مجلس در این خصوص باید کمک کند تا اعتبارات مورد نیاز هر بخش تامین شود. مقوله دیگری که میتوان به آن اشاره کرد موضوع ساختارمند شدن و ضابطه مند شدن این تشکیلات است تا بر اساس اهداف و برنامههای کلان و چشم اندازی که برای آن ترسیم میشود زمینهساز موفقیتهای جدید باشد».
وی با اشاره به دستاوردهایی که وزارتخانه میتواند داشته باشد گفت: «اگر تمام موارد مطرحشده در تشکیل این وزارتخانه مورد توجه قرار گیرد، میتواند منجر به اشتغالزایی و کارآفرینی پایدار در مناطق مختلف، بستر سازی برای ایجاد قطبهای گردشگری، صنایع دستی و میراث فرهنگی و حفاظت و صیانت و احیای آنها و کمک به اقتصاد کشور باشد. البته تمام این موارد باید در تمام مناطق کشور مورد توجه قرار گیرد. قطعا انتظارات از وزارتخانه بیشتر است و امیدواریم با همکاری تمامی ذینفعان، اتفاقات خوبی رخ دهد».
ناصر مشهدیزاده نیز با بیان اینکه سازمان بودن یا وزارتخانهبودن برای انتظارات موجود فرقی نمیکند، گفت: «اگر قرار است وزارتخانه باشد و وظایفش را بهتر انجام دهد، باید ناظری برای آن مشخص شود. باید بررسی شود که پشت پرده وزارتخانهشدن سازمان میراث فرهنگی، گردشگری چیست؟آیا صرفا به این دلیل که سازمان تبدیل به حیاط خلوت شده چنین تصمیمی اتخاذ شده یا قرار است واقعا اتفاقات بهتری رخ دهد؟ سازمان باید از ثبات مدیریتی بیشتری برخوردار باشد اما متاسفانه دراین سازمان تغییرات بسیار وحشتناک بوده و ثبات مدیریتی وجود نداشت و تعاملاتی که انتظار میرفت در حوزه ریاست جمهور اتفاق بیافتد، عملی نشد».
گردشگری سرمایۀ معنوی کشور است
وی در خصوص آسيبشناسی وضعیت فعلی سازمان اظهار داشت: «سازمان میراث فرهنگی دارای چهار معاونت صنایع دستی، گردشگری، میراث فرهنگی و سرمایهگذاری است که باید با هم کار کنند، اما متاسفانه هیچ ارتباط و تعاملی با هم ندارند. معاونت سرمایهگذاری عملاً در خدمت گردشگری است و نفعی برای دو بخش دیگر ندارد. وقتی تعاملات ضعیف است و معاونتها و مدیریت شخصمحور باشند، سرمایه اصلی میراث فرهنگی تبدیل به کالامحوری میشود در حالی که گردشگری سرمایه معنوی کشور است. این تقابل و عدم تعامل در معاونتها وجود داشت و حتی استانها هیچ ارتباطی با سازمان نداشتند و جداگانه اقدام میکردند. سازمان میراث فرهنگی باید با سایر سازمانها از جمله سازمان منابع طبیعی، جنگلها و مراتع، پلیس راهور، نیروی انتظامی، وزارت امور خارجه، وزارت فرهنگ و ارشاد و… تعامل داشته باشد تا بتواند به اهداف خود برسد، اما متاسفانه این رابطه تعریف نشده و تعاملات ملی ضعیف است و وقتی تعاملات ملی ضعیف باشد، تعاملات بین المللی نیز بسیار ضعیف است».
لزوم برنامهمحوری وزارتخانه میراث فرهنگی
این فعال میراث فرهنگی ادامه داد: «در این سازمان، برنامهای وجود ندارد، در گذشته برنامه ملی گردشگری وجود داشت و قرار بود، برنامه جدیدی رونمایی شود که نشد و البته اگر هم رونمایی میشد صرفا برنامۀ ملی گردشگری بود و هیچ ارتباطی با سه بخش دیگر صنایع دستی، میراث فرهنگی و سرمایه گذاری نداشت. برنامه یک فرآیند است که یک مبدا و یک مقصد دارد و خود را باز تعریف میکند، شروع دارد اما پایان ندارد، چون یک فرآیند و سازوکار است و هدف دارد، تحلیل میکند و پروژه تعریف میکند. اما امروز حتی بودجههای موجود نیز بر اساس برنامه هزینه نمیشوند. بنابراین ما در سازمان میراث فرهنگی به دو برنامه نیاز داریم، یکی برنامه از پایین به بالا یعنی استفاده از افراد بومی برای رونق گردشگری مانند بومگردی، و دیگری داشتن برنامهریزی از بالا به پایین یعنی مشخصبودن نقشۀ راه. دانشگاه جامع و مستقل سازمان میراث فرهنگی یک نیاز اساسی است چراکه اکنون خروجی دانشگاهها آکادمیک است اما در حوزۀ علمی و کاربردی ضعف دارد. بنابراین در این شرایط، اگر قرار است سازمان میراث فرهنگی، وزارتخانه باشد و امکان نقد و استیضاح برایش تعیین و قانونمند شود، باید برنامه داشته باشد».
وی با اشاره به معرفی رئیس سازمان به عنوان وزیر بیان کرد: «این موضوع یعنی هیچ اتفاق خاصی در این حوزه رخ نداده و همچنان برنامهای وجود ندارد، بنابراین بودجۀ مناسبی هم دریافت نمیکند، ارتباط آن با جوامع بینالمللی ضعیف است، بنابراین برند و شعار ملی هم نداریم، لذا سازمانبودن یا وزارتخانهبودن فرقی نمیکند».
منوچهر جهانیان در واکنش به سخنان مشهدیزاده بیان کرد: «من به عنوان یک فرد علمی و دانشگاهی به آیندۀ هر سه بخش میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری امیدوار هستم. اکنون این که چه کسی قرار است وزیر شود، مد نظر نیست. هرچند رئیس فعلی سازمان که به عنوان وزیر معرفی شده ، قطعاً از شخصی که تازه بخواهد از صفر شروع کند و در مدت باقیمانده دولت دوازدهم نسبت به حوزههای اجرایی و سه حوزه شناخت پیدا کند و برای آنها برنامهریزی کند و تیم خود را تعیین کند، بهتر است. بنابراین قطعاً نمایندگان مجلس باید از گزینۀ پیشنهادی حمایت کنند و با رأی قاطع و بالا او را انتخاب کنند».
وی ادامه داد: «ما در حوزۀ صنایع دستی بیش از ۵۰۰ رشته داریم که تقریباً نیمی از آنها به ثبت رسیده است اما برخی در حال منسوخشدن هستند و باید برای احیای آنها تلاش کرد و آموزشهای لازم نیز ارائه شود و این مربوط به ترویج و تبلیغ و توسعۀ صنایع دستی و هنرهای سنتی در اقصی نقاط کشور است. در حوزۀ میراث فرهنگی نیز ما بیش از ۳۳ هزار اثر میراثی داریم که به ثبت ملی رسیده و از این تعداد تنها ۲۳ اثر ثبت جهانی شده است که تمام آنها نیازمند بودجۀ زیادی برای حفاظت، صیانت و نگهداری هستند در حالیکه نهتنها کل بودجه این سازمان، بلکه کل بودجۀ دولت نیز کفاف نمیدهد. بنابراین باید به این موضوع بهصورت معقول و منطقی نگاه کرد».
گردشگری باید توسعۀ متوازن و مناسب داشته باشد
رئیس دانشکدۀ گردشگری افزود: «در موضوع گردشگری نیز ما فقط یکسری مسیرهای تکراری را معرفی میکنیم و خیلی نتوانستهایم برای نقاط گردشگری که در شهرهای مختلف وجود دارند، زیرساختهای مناسبی ایجاد کنیم تا گردشگری ما توسعۀ متوازن و مناسبی داشته باشد. جای امیدواری دارد که پس از تشکیل وزارتخانه هر کدام از نمایندگان مجلس در این حوزه مطالباتی را برای مناطق مختلف کشور داشته باشند تا هر کدام از شهرها بتوانند حداقل جاذبههای گردشگری خود را تبدیل به قطب گردشگری کنند».
یکی از راههای برونرفت از تحریمها، توسعۀ گردشگری است
وی در پاسخ به این سوال که چرا وزارتخانهشدن در این برهۀ زمانی مطرحشده است بیان کرد: «امروز یکی از راههای برونرفت از تحریمها، توسعۀ گردشگری است. اگر ما بتوانیم بر اساس نکات مطرحشده یک نگاه علمی و تخصصی به این موضوعات داشته باشیم، میتوانیم تعامل بهتری با ذینفعان و بخشهای مختلف و سایر کشورها داشته باشیم. در کنار گردشگری، استفاده از میراث فرهنگی و صنایع دستی به عنوان محصول و منبع توسعۀ فعالیتهای گردشگری استفاده میشود. اگر این سه حوزه به صورت متوازن توسعه پیدا کنند، میتواند راهی برای برونرفت از تحریمها باشد چراکه به واسطه ورود و خروج گردشگر به کشور میتوانیم تعاملات بهتری را با سایر کشورها داشته باشیم و هر کدام از گردشگران میتوانند سفیری برای معرفی بهتر کشور ما باشند. در کنار همه اینها توجه به برنامهمحوری و عبور از منافع شخصی به توسعه کمک میکند».
در ادامه سعید شفیعا با بیان اینکه ما فردمحور هستیم و فرد هم میتواند اثرگذار باشد، گفت: «وزیر میتواند در این حوزه تأثیرگذار باشد، از آنجایی که در انتخاب وزیر تأیید صلاحیت لازم است، اولین فیلتر، فیلتر سیاسی است که ملاحظات خاص خود را به دنبال دارد، در حالی که میتواند فیلترهای دیگری در کنار آن قرار بگیرد که موجب بهبود انتخاب شود. سؤال دوم ما در نشست امروز این است که فردی که به عنوان وزیر انتخاب میشود چه شاخصهایی باید داشته باشد؟».
غفلت از ارزشآفرینی در حوزۀ میراث فرهنگی
مشهدیزاده در پاسخ به سؤال طرحشده، بیان کرد: «برنامهریزی، فرایند تفکر است و هدف آن بهبود رفاه جامعه است، وقتی صحبت از جامعه میشود، مشارکت نیز مورد توجه قرار میگیرد. فردی که به عنوان وزیر انتخاب میشود باید دارای شش ویژگی باشد: هدفمند، قانونمند، توانمند، نظاممند، ارزشمند و نهادمند باشد. در ابتدا باید به قانون احترام بگذارد و قانون را دور نزند. نظام داشته باشد یعنی طرح، برنامه و هدف داشته باشد، همچنین منعطف باشد و بتواند خود را با شرایط تطبیق دهد. توانمندبودن صرفاً مربوط به شخص وزیر نیست و باید از افرادی استفاده کند که توانایی فعالیت در این حوزه را داشته باشند و حتی روحیه توانمندسازی نیز داشته باشد. ارزشمندبودن یعنی دارای رویکرد ارزشگرا باشد و بتواند ارزشگذاری و ارزشآفرینی کند که این بخش آخر مغفول واقع شده است».
وی ادامه داد: «ما باید بدانیم که وظیفۀ ما در حوزۀ میراث فرهنگی، فقط حفاظت و حراست از میراث گذشتگان نیست، بلکه باید میراث فرهنگی نیز تولید کنیم. سرمایهای به نام دانایی، فرهنگ و اخلاق وجود دارد که ما آنها را جا گذاشته ایم و باید به عقب برگردیم و آنها را برداریم. دانایی باید تبدیل به سرمایه و به تمام وزارتخانهها تزریق شود. بنابراین مدیری که میآید، باید تحول ایجاد کند، یعنی باید دو سال باقی مانده را صرف تغییر و تحولات اساسی و زیربنایی در وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کند و این سه بخش را بهم نزدیک کند و معاونت سرمایه گذاری باید در خدمت این سه بخش باشد. باید با جامعه محلی ارتباط تنگاتنگ برقرار کند، سمنها و آحاد مردم را درگیر مشارکت کند».
مشهدیزاده با بیان اینکه میراث جهانی ما در آستانۀ خطر قرار دارند گفت: «میراث جهانی ما دارای پلان هستند اما متأسفانه پلانها اجرا نمیشوند، بنابراین وزیر جدید باید یک آسیبشناسی درست انجام دهد و آسیبزدایی کند و برنامه ارائه دهد».
در بخش پرسش و پاسخ این نشست تعدادی از حضار که از فعالان حوزۀ گردشگری و میراث فرهنگی بودند به بیان نظرات خود پرداختند.
پروانه پرچکانی گفت: «ما باید از کلیگویی پرهیز کنیم، اینکه مطرح شد باید برنامه داشته باشیم و سیستمی عمل کنیم موردتأیید همگان است. دانشگاهیان باید به بیان نظرات خود بپردازند، صرف نظر از اینکه کسی گوش میدهد یا نمیدهد، اگر سکوت کنیم، مقصر هستیم. بنابراین باید به سمت ارائۀ پیشنهادات مشخص برویم. اگر قرار باشد بگوییم که با تبدیل سازمان به وزارتخانه، سیاسیتر میشود یا استقلال پیدا میکند، من میگویم نه سیاسی خواهد شد و نه استقلال پیدا خواهد کرد اما میتواند جدیتر شود. همیشه تمام سازمانها گزارش عملکرد داشتهاند اما هیچگاه پایش عملکرد صورت نگرفته تا بررسی شود کارهایی که انجام شده، درست بوده یا غلط. اگر قرار باشد مسیر با همین فرمان ادامه پیدا کند، فرقی نمیکند که سازمان باشد یا وزارتخانه اما چون وزارتخانه بودجۀ مشخصی دارد و نظارت بیشتری روی آن هست، فعالیت آن تا حدی جدیترخواهد بود».
فعالیت سازمان میراث فرهنگی صرفاً نمایشی بوده است
وی ادامه داد: «ژن میراث فرهنگی و گردشگری یکی است اما جنسشان متفاوت است، جنس میراث فرهنگی هویتی و جنس گردشگری اقتصادی است و صنایع دستی جنس هنری دارد و فرهنگ وجه مشترک هر سه است که آنها را به هم متصل میکند. بنابراین اگر قرار است وزارتخانهای ایجاد شود، در رأس وزارتخانه باید آدم کاملی باشد و تسلط کاملی بر مدیریت و اجرای این سه حوزه داشته باشد. تا کنون فعالیت سازمان میراث فرهنگی صرفاً نمایشی بوده است و افرادی که در یک سازمان دوستانه و خانوادگی مشغول به فعالیت بودهاند، خود را پاسخگوی هیچکس نمیدانستند، بنابراین اگر به بهانۀ داشتن رزومه و سابقۀ فعالیت به عنوان مدیران در وزارتخانه نیز فعالیت داشته باشند، مشکلی حل نخواهد شد، چون نگاه همان نگاه ویترینی است، اینکه صرفاً اسم سازمان را به وزارتخانه تغییر دهیم، تغییر ایجاد نمیشود».
یوسف منصوری با طرح این سؤال که آیا در تمام سالهایی که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فعالیت داشته اتفاق خاصی در این حوزه رخ داده است؟ گفت: «بسیاری از خانههای تاریخی ما که ثبت ملی شده بودهاند، یکشبه تخریب شدهاند و هیچکس، هیچکاری انجام نداد. آیا مدیران تربیتشدهای داریم که بخواهند در این وزارتخانه فعالیت کنند و فعالیتها را جدیترپیش ببرند. سؤال من این است که اگر گردشگری را از دو حوزۀ دیگر جدا میکردیم بهتر نبود؟ چرا که تاکنون ثابت شده که در کنار هم بودن این سه حوزه هیچ اتفاق مثبتی را رقم نزده است».
شخص دیگری با تأکید بر تعامل و ارتباط سه حوزۀ دانشگاهی و پژوهشی، بخش خصوصی و حاکمیت گفت: «این سه حوزه به عنوان موتور توسعه میتوانند وارد میدان شوند و به ادبیات مشترک برسند، صرفاً با محکومکردن سازمانها و وزارتخانهها نمیتوان اقدام مفیدی انجام داد، بنابراین به جای انتقاد باید راهنمایی کنیم».
احسان ایروانی فعال حوزۀ گردشگری نیز در بیان نظرات خود گفت: «به نظر من علت وزارتخانه شدن، سازمان میراث فرهنگی، ناتوانی رؤسای جمهور در گزینش و پایش عملکرد این سازمان است. مسأله این است که سه حوزه با هم تلفیق شده و معاونین هر کدام از این حوزهها میگویند که کار من مهمتر است، در حالی که در تشکیلات یک سازمان نمیتوان گفت کدام کار مهمتر است اما میتوان اولویتها را مشخص کرد. در هر حال اکنون تشکیل این وزارتخانه تصویب شده است، تلقی من این است که میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در طول یکدیگر قرار دارند یعنی یکونیم حوزه نقش معرفتی دارند و مابقی نقش معرفی و توسعه را دارند. در ساختار وزارتخانه جدید میتوان معاونتی تحت عنوان میراث فرهنگی تشکیل شود و حوزۀ گردشگری و صنایع دستی تبدیل به سازمان شوند. میراث فرهنگی فقط در خدمت گردشگری است که باید به کمک توسعه بیاید. صنایع دستی نیز به کمک اقتصاد میآید. توجه به معرفت گردشگری نکتۀ مهمی است که مورد غفلت واقع شده است».
سید امیر منصوری با اشاره به سؤال این نشست بیان کرد: «تبدیل سازمان به وزارتخانه از سالهای گذشته مطرح بوده است و چندینبار مجلس تلاش کرد که این تصمیم عملیاتی شود تا قدرت این سازمان از طریق تبدیلشدن به وزارتخانه بیشتر شود، اما دولتها اجازه ندادند و تلاش چندینباره مجلس برای تحقق این موضوع، نشانگر این است که یک درد کهنه وجود دارد. مجلسیها فکر میکردند با سازمان مهمی روبهرو هستند که وظایف مهمی را به عهده دارد اما کارآمد و پاسخگو نیست و پشت رئیسجمهور پنهان میشود و هیچ پاسخی برای ناکارآمدی خود ندارد. تا این که در مجلس اخیر به طرز عجیبی، دو جناح رقیب در خصوص یک مسألۀ استراتژیک به توافق رسیدند، در اینجا مسأله شخص نبود بلکه مسأله یک سیاست بود و این نشاندهندۀ توافق فنی روی این قضیه است که منافع ملی که وحدتبخش است و باید نسبت به منافع صنفی و جناحی اولویت داده شود. با توجه به مخالفت دولت مشخص شد که پای منافع صنفی در میان نبوده و نمایندگان مردم به این باور رسیدهاند که مصلحت ملت تبدیلشدن سازمان به وزارتخانه است».
وی ادامه داد: «ما میدانیم که سازمان قطعاً از وزارتخانه چابکتراست و فعالیتهای جدی و چابک در سازمان اتفاق میافتد و خرد جمعی با علم به اینکه برای بهترشدن فعالیتها معمولاً آنها را از وزارتخانه تبدیل به سازمان میکنند مسیر عکس را انتخاب کرد. این موضوع تأیید میکند که ما در یک شرایط تاریخی قرار داریم که عطای چابکی را به لقای بیکفایتی بخشیدیم. در این شرایط پاسخ به سؤال آقای شفیعا کمی حساس است. کارنامه و عملکرد این سازمان موجب شد که توافق جمعی بین جناحهای رقیب سیاسی صورت بگیرد».
منصوری افزود: «اینکه وزیر این وزارتخانه چه خصوصیاتی باید داشته باشد و اینکه مطرح شد باید برنامه داشته باشد و سیستمی باشد، صحبتهای درستی است اما کدام وزارتخانه نباید این ویژگیها را داشته باشد؟ ما اینجا به عنوان یک کارشناس اگر بخواهیم اظهارنظر کنیم که به گوش نمایندگانی که رأی میدهند برسد و روی رأی آنها تأثیرگذارد، باید بگویم آقای نماینده فریب کلیگویی به عنوان برنامه را نخورید. هنر یک وزیر در این حوزه، هنر مونتاژ اندیشه است، وزیری که میآید باید بگوید که چگونه میخواهد این سه حوزه را کنار هم بنشاند، یعنی بگوید با گردشگری چگونه میخواهد میراث را تقویت کند و با میراث چگونه گردشگری را تقویت کند. باید وزیر را به چالش بکشید که اندیشه و رویکرد او چیست؟ باید راهکار ارائه دهد، اکنون که چابکی را کنار گذاشتیم برای اینکه بتوانیم بر این سازمان تسلط داشته باشیم وآن را از حیاط خلوت دولت خارج کنیم باید از آن سود ببریم. امیدوارم بر این سازمان یک مجموعۀ متفکر و فهیم حاکم شود و بعدها مجلس دوباره بپذیرد که آن را تبدیل به سازمان کند».