مباني تهیه طرح هـاي شـهري در ايـران برگرفته از مصوبات شوراي عالي شهرسازي و معمـاري ايران و نيز متكي بر قانون وزارت مسـكن و شهرسـازي اسـت. تهیه طرح هاي شـهري، قبل از تدقیق و تحلیل مسئله، متكي بر شناخت و تحليل موضوع و بر مبنای برنامه ریزی عملگرا می باشد. بین سال های 1327 تا 1358، همزمان با موج توسعه شهری، سازمان برنامه دو برنامه هفت ساله و سه برنامه پنج ساله برای توسعه پروژه های بزرگ از جمله سد ها، فرودگاه ها، راهآهن، بزرگراه ها و بنادر بر اساس رشد اقتصادی و نظم دهی شهر با مراکز عملکردی، تهیه کرد. در این دوره، مهندسان و متخصصین با رویکرد مدرنیستی بیشترین نقش را در اقدامات توسعه ایران داشتند. اکثر متخصصان توسعه در آن زمان، به نقش و غلبه علم، فناوری و برنامه ریزی منطقی در تحولات شهر اعتقاد داشتند و اعتبار بزرگی به این امر بخشیدند. تکنوکرات های متصدی امر برای تسریع برنامه های عملگرای توسعه، با غفلت از برنامه توسعه اجتماعی، به پروژه های زیربنایی شهری با حصول نتایج زودهنگام روی آوردند که به عنوان سمبل مدرنیته و پیشرفت اقتصادی شناخته می شدند.
سازمان برنامه، برنامه دوم توسعه (1341-1334) را طی نه ماه تهیه کرد. این برنامه رویکرد مبتنی بر پروژه را برای توسعه، با تمرکز بر صنعتی سازی و شهرسازی عملگرا در نظر گرفت. علاوه بر خواست تکنوکرات ها برای صنعتی شدن شهر، این طرح ها، دریافت وام های مبتنی بر پروژه بانک جهانی را که در راستای پروژه های مرتبط با زیرساخت ها و برنامهریزی های فیزیکی شهر بود، تسهیل میکرد. در نیمه دوم دهه 30، نتیجه رویکرد برنامه دوم توسعه به ویژه در تهران، منجر به ازدیاد تمایل شهرنشینی و افزایش جمعیت مهاجر در شهر شد.
برنامه پنج ساله سوم از ابتدای سال 1341 با کمک گروه مشاور هاروارد و دفاتر اقتصادی و فنی سازمان برنامه اجرا شد. برنامه سوم علاوه بر پروژه های زیرساخت شهری، سیاست های اقتصادی و اجتماعی شهر را نیز مورد بررسی قرار داد و از این حیث جامع تر از طرح قبل بود. در چارچوب برنامه سوم، برنامه ریزی جامع شهری در 16 طرح به عنوان الگویی برای هدایت توسعه شهری و همچنین ابزاری برای کنترل رشد سریع شهرهای ایران معرفی شد. برای اولین بار یک ساختار قانونی، صلاحیت هایی را برای مهندسین و معماران ایرانی فراهم کرد تا دفاتر مهندسی خود را تأسیس و در تهیه برنامه ها و سایر پروژه های شهری تحت حمایت دولت شرکت کنند. این دفاتر به عنوان «مهندسین مشاور» شناخته شدند و معماران و برنامه ریزان شهری زیر نظر سازمان برنامه تحت عنوان «کارشناسان فنی» دیده می شدند.
در سال 1345، برنامه جامع تهران به منظور نظم بخشی به گسترش نا منظم شهر تهران و پاسخگویی به تعداد فزاینده مهاجران و ازدحام مرکز شهر، توسط دفتر مهندسین مشاور فرمانفرمائیان و با همکاری مشاور امریکایی (گروئن) طراحی و برنامه جامع تهران در سال 1348 وارد مرحله اجرا شد. هدف این طرح از طریق ارائه مجموعهای از مراكز برای تغییر جهت رشد، ترمیم ساختارهای اجتماعی و كاهش تراكم مركز شهر بود. طرح جامع بر مبنای طرح مدرنیستی امریکایی یک تمرکز زدایی خطی را پیشنهاد کرد که شهر را به سمت غرب امتداد دهد. رویکرد طرح به توسعه آتی شهر از طریق تمرکز زدایی با طرح «شهر چند مرکزی» و سازماندهی مجدد فضای شهرها با استفاده از دو عنصر «محله» و «شبکه بزرگراهی» متمرکز بود. طرح جامع تهران با نقش حداکثری تکنوکرات ها در برنامه ریزی شهری به بازخوانی منطقی و مهندسی از سیستم شهر پرداخت و در آن هویت جامع شهر و اجتماع شهری نادیده گرفته شد. در این طرح، انبوهسازی مسکن، تخصیص ابنیه خدماتی مشخص در هر منطقه و تمرکز بر شهر ماشینی با استفاده از مهندسی فیزیکی و ادراک عقلانی از روابط شهری را چشم انداز کلان طرح قرار داد. طبقه بندی شهر به عملکردهای مختلف و تمرکز بر فعالیتی تعریف شده در مکان مشخص منجر به پراکندگی مسئولیت و اقدامات شهری در میان مناطق مختلف و ارگان های زیرمجموعه شهری گردید و اقدامات حوزه شهر در لوای بروکراتیک اداری به امری دولتی تبدیل شد.
تأسیس سازمان برنامه توسعه شهري در ايران نقش اساسي در شکل گيري برنامه ريزي، اقدامات و تجارب توسعه شهری با اصول شهرسازی مدرن غربی داشت. اثرات اقدامات و برنامه های توسعه شهری در ایران را میتوان تابع دو عامل اساسی رویکرد مدرنیستی مهندسان و انحصار طرح های شهری زیر نظر دولت به عنوان نهاد تصمیم گیر و مجری دانست:
- سازمان برنامه عامل پیوند حرفهای مهندسان و برنامه ریزان ایرانی با متخصصان و سازمان های غربی و امریکایی بود. برنامه ریزی غالب مدرنیستی و حضور پررنگ برنامه ریزان غربی از آغاز تا تدوین طرح جامع اول که مبنای طرح های جامع بعد از انقلاب نیز بود از شاخصه های مهم طرح های توسعه شهری ایران به شمار می آید. مداخلات و نظم بخشی کالبدی، رویکرد غالب مهندسان شهری به روند توسعه از عوامل مهم تغییر سازمان فضایی شهر و تحولات روابط عینی-ذهنی آن به شمار می آید.
- تعامل بین سازمان های توسعه جهانی، سازمان برنامه و همچنین برنامه ریزان داخلی و خاجی از ابتدا زیر نظر دولت و تحت مناسبات سیاسی و اقتصادی صورت می گرفته است. بنابراین پروژه های شهری با مداخله مستقیم ارگان های دولتی در اصول برنامه ریزی و اقدامات شهری به پروژه های دولتی تبدیل شدند. روند مهندسی اقدامات زیر بنایی شهری در برنامه های توسعه و طرح جامع، نقش مستقیم نهادهای دولتی و کارشناسان برنامه ریزی توسعه اقتصادی و شهری را آشکار می کند. طرح های توسعه شهری نیز به متمرکز کردن سیستم برنامه ریزی مهندسی با تمرکز بر مناطق عملکردی توسط دولت کمک کرده است.