با توجه به اهمیت فضای باز شهری در تحقق حیات مدنی شهر و نقش آن به عنوان بستر شکل گیری تعاملات اجتماعی شهروندان، کمبود چنین فضاهایی در بافت مرکزی شهر تهران یکی از مشکلات قابل تامل به حساب می آید. کمبود زمین و فضای لازم جهت اختصاص به کاربری های ضروری همواره به عنوان یکی از موانع اصلی بر سر راه طرح های توسعه و بازآفرینی شهری مطرح شده حال آنکه در چنین بافت هایی، محوطه های اداری با مالکیت دولتی زیادی به چشم می خورد که ظرفیت آنها در نقش آفرینی شهری مغفول مانده و تنها به رفت و آمد کارمندان و مراجعین اختصاص پیدا کرده اند. علی رغم تاکید بر اصول توسعه درونزا و ضرورت استفاده از تمامی ظرفیت های موجود در بافت و بارگذاری کاربری های جدید بر روی زمین هایی که استفاده محدودی از آنها صورت می گیرد، هرگز در طرح های شهری از پتانسیل محوطه های اداری صحبت به میان نیامده است.
همانطور که می دانیم مالکیت زمین های شهری به سه دسته خصوصی، عمومی و دولتی تقسیم می شوند و شهرداری ها برای عملی کردن طرح های شهری نیازمند زمین با مالکیت عمومی هستند و محدودیت منابع مالی یکی از موانع جدی در تملک زمین و تحقق طرح های توسعه شهری به حساب می آید. از آنجایی که دولت و شهرداری ها علی رغم برخورداری از شخصیت حقوقی مجزا، در جهت تامین منافع عمومی گام برمی دارند عموما تعامل مناسبی بین آن دو وجود داشته و زمین به عنوان رکن توسعه شهری می تواند بصورت اشتراکی بدون واگذاری زمین و تغییر مالکیت توسط این دو ارگان مورد بهره برداری قرارگیرد.
این محوطه ها می توانند به مثابه یک فضای مرزی بین بنای اداری و شهر عمل کرده و با ماهیتی نیمه عمومی در عرصه شهر به ایفای نقش بپردازند و تا حدودی کمبود فضای باز قابل استفاده برای عموم مردم و بستری جهت برقراری تعاملات اجتماعی را جبران نمایند. فضای نیمه عمومی و مرز گونه در شهرسازی ایران فضایی جدید و ناآشنا به حساب نمی آید و با مطالعه و نگاه به شهرسازی سنتی ایران در می یابیم که حیاط مساجد جامع به دلیل وجود ورودی های متعدد به گذرهای مجاور، درعین حفظ نقش و کاربری خود به عنوان حیاط یک مکان مذهبی و مقدس به مثابه فضای شهری نیز عمل می کردند و محل شکل گیری تعاملات اجتماعی و برگزاری مراسم و مناسک به حساب می آمدند. بنابراین بازتعریف محوطه های اداری و دولتی به عنوان فضای نیمه عمومی با ساختار ذهنی و فرهنگی شهروندان تهرانی بیگانه نمی باشد و درک ماهیت این فضا توسط کاربران و مدیریت استفاده ازآن توسط مدیران شهری و دولتی با پیچیدگی قابل توجهی روبرو نخواهد بود.
با توجه به وجود فضاهای نیمه عمومی و مرز گونه در سابقه تاریخی شهر تهران و همچنین عدم استفاده از تمام ظرفیت های محوطه های دولتی در بافت های فشرده شهر تهران، فضاهایی از این دست از پتانسیل های ارزشمند تبدیل شدن به فضاهای باز شهری به حساب می آیند و نباید به سهولت آنها را در طرح های توسعه و بازآفرینی شهری نادیده انگاشت.