پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

منظر یا سیما؛ نقدی بر مفهوم منظر از دیدگاه «جهانشاه پاکزاد»

چکیده: پاکزاد منظر را معادل محیط می داند و تنها در عالم محسوسات به آن می نگرد و آنچه را که در تعاریف علمی از منظر ارائه می شود، سیما معرفی می کند.

جهانشاه پاکزاد، عضو هیئت علمی و دانشیار گروه شهرسازی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه بهشتی، در بخشی از کتاب ها و نوشته های خود در طی سالیان گذشته کوشیده است که به ارائه تعریف منظر و تدقیق ساختار مفهومی آن بپردازد. این نوشته تلاش می کند که با استناد به نوشته های جهانشاه پاکزاد، چگونگی نگاه به منظر و تعریف وی از این مفهوم را مورد بررسی قرار دهد.

پاکزاد در بخشی از کتاب خود با عنوان « مبانی نظری و فرایند طراحی شهری» (تصویر1) منظر را این گونه تعریف می کند: « منظر جنبه عینی یا قابل ادارک محیط است که به نوبه خود دارای فرم، عملکرد و معناست» (پاکزاد، 1391: 101). همچنین در قسمتی دیگر بیان می کند که: «منظر کلیه اطلاعات موجود از فضاست، توسط حواس قابل دریافت بود و در فرایند ادراک پردازش می شود». از طرف دیگر توضیح می دهد که: « منظر به عنوان فرستنده، اطلاعات متفاوتی را به انسان مخابره می کند که به دو دسته عناصر فیزیکی/کالبدی شامل عناصر طبیعی و مصنوع نظیر بدنه، کف، مبلمان شهری و پوشش گیاهی و عناصر انسانی شامل فعالیت و رفتارهای افراد می شود» (همان: 118). در کنار مفهوم منظر، پاکزاد مفهوم سیما را نیز این گونه تعریف می کند: «اطلاعات پردازش شده در ذهن( تصویر ذهنی از محیط یا فضای مورد ادراک) را سیما می گویند که نبایست با اصطلاح منظر یا Scape اشتباه گرفته شود» (همان:102). همچنین شرح می دهد که: « سیما به عنوان تصور ذهنی از فضا، علاوه بر پیش زمینه های ذهنی و شخصیت وجودی ناظر یا ناظرین وابسته به منظر می باشد» (همان:213). با دقت در آنچه که پاکزاد در تعریف مفاهیم منظر و سیما ارائه می دهد، می توان این را دریافت نمود، که در دیدگاه او واژه منظر در واقع در ارتباط با جنبه های عینی و قابل ادارک توصیف پذیر است و واژه سیما نیز به جنبه های ذهنی اشاره دارد.

منظر یا سیما؛ نقدی بر مفهوم منظر از دیدگاه «جهانشاه پاکزاد»
تصویر1: کتاب مبانی نظری و فرآیند طراحی شهری. منبع: پاکزاد، 1391

نگاه پاکزاد بر مفاهیم منظر و سیما از چند جهت قابل نقد است. نخست اینکه پاکزاد نوعی تفکیک و جدایی را بین جنبه های عینی(منظر) و ذهنی(سیما) متصور است، به عبارت دیگر در نگاه وی عینی بودن و به طور همزمان ذهنی بودن (عینی-ذهنی بودن) امکان پذیر نمی باشد. دوم آنکه منظر در نظر پاکزاد به سطح شی و کالبد و محیط تنزل داده می شود. سوم آنکه پاکزاد منظر را پدیده ای می داند که ارسال کننده اطلاعات است و انسان بخشی از این اطلاعات را که قابل ادارک است در یک فرایند یک سویه جذب نموده و پردازش می کند و در پی آن مفهوم سیماست که پدیدار می شود. در بیانی دیگر منظر به مثابه ابژه ای عمل می کند که بی نیاز به حضور بشر به عنوان معنا بخش پدیده ها حضوری همیشگی دارد و هر زمان که داده های قابل ادارک در محدوده حواس انسانی را ارسال نماید، بشر قادر به درک آن بخش از منظر است.

آنچه که کاملا مشخص است این موضوع است که پاکزاد در تعاریف خود از مفاهیم منظر و سیما به شدت تخت تاثیر نظریه انتقال پیام(تصویر2) است. این نظریه که امروزه ناکارآمدی آن به واسطه شکل گیری نظریات جدید در زمینه رسانه کاملا تائید شده است، بر وجود فرستنده و گیرنده  برای شکل گیری فرایند یک سویه ارسال، انتقال، پذیرش و پردازش اطلاعات اشاره دارد. در واقع پاکزاد با تکیه بر این نظریه، می کوشد دیدگاه خود در ارتباط با منظر را سازماندهی کند و نوعی هم ارزی را بین نظریه کلاسیک انتقال اطلاعات و تعریف خود از منظر قائل شود. از همین رو  مفهوم منظر را جایگزین فرستنده نموده که اطلاعاتی را ارسال می کند. انسان را در جایگاه گیرنده این اطلاعات که عمدتا قابل ادارک توسط حواس اند قرار داده است و سیما را نیز هم ارزش با نتیجه پردازش اطلاعات دریافتی برشمرده است.

منظر یا سیما؛ نقدی بر مفهوم منظر از دیدگاه «جهانشاه پاکزاد»
تصویر2: فرایند انتقال پیام در نظریه انتقال اطلاعات. منبع: گروتر، 1388

امروزه در تعاریف علمی، منظر تنها به جنبه های عینی، کالبدی، ابژه ایی و محیطی جدا از انسان محدود نمی شود. بلکه منظر پدیده ای معرفی می گردد که محصول یک فرایند دو طرفه بین انسان به عنوان معنا بخش به پدیده ها و محیط پیرامون اوست که دارای ابعاد عینی-ذهنی است. به عبارت دیگر منظر در نتیجه فعل انفعالاتی پدید می آید که در آن هم جنبه های عینی اثرگذار است و هم جنبه های ذهنی محیط. از این رو  ساختار و تعریف ارائه شده از سوی پاکزاد برای منظر از وجوه مختلفی با تعاریف امروزی منظر دارای عدم هم خوانی و تناقض است. در واقع پاکزاد منظر را معادل محیط می داند و تنها در عالم محسوسات و جنبه های عینی به آن می نگرد و آنچه را که در تعاریف علمی از منظر ارائه می شود، سیما معرفی می کند، که برای این سیما نیز تنها ابعاد ذهنی را متصور است.

منابع:

  • پاکزاد، جهانشاه. (1391). مبانی نظری و فرایند طراحی شهری. انتشارات شهیدی: تهران
  • گروتر، یورگ کورت. (1388). زیبایی شناسی در معماری. ترجمه: جهانشاه پاکزاد و  عبدالرضا همایون. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.

یک پاسخ

  1. سلام ضمن سپاس از تلاش شما در زمینه مفاهیم پایه ای شهر سازی، باید عرض کنم که نظر اقای پاکزاد همانند نظر اقای کوین لینچ است که اقای دکتر مزینی در کتاب سیمای شهر ترجمه کرده است.در واقع اگر خیلی خلاصه بیان شود منظر محصول چشم و سیما محصول ذهن است. با سپاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *