کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی
آیا تنها راه ارتقاء کیفیت در مجتمع های مسکونیِ مسکن مهر، تزریق منابع مالی کلان است؟
نزدیک به دو دهه است که مسئولین امر در مورد مجتمع های مسکن مهر، با بهانه تامین مسکن برای افراد کم درآمد و کم توان جامعه، کمبود بودجه و شرایط اقتصادی نامناسب کشور، شانه از تأمین کیفیت مطبوب در این مجتمع ها خالی می کنند. اما آیا تنها راه تأمین کیفیت زندگی در این مجتمع ها، تزریق بودجه های کلان و تامین امکانات کالبدی است؟
به طور کلی دو دسته شاخص کالبدی (عینی) و معنایی (ذهنی) در ارتقاء کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی تاثیر گذارند. دو گروه از نظریه پردازان وجود دارند که یک دسته، تنها عوامل کالبدی و فیزیکی را در ارتقاء کیفیت مجتمع های مسکونی موثر می دانند و ارتقا کیفیت زندگی را تنها در گرو تأمین مواردی چون فضای سبز کافی، زمین بازی، امکانات ورزشی برای ساکنین، تأمین زیر ساخت های لازم و … می دانند و گروه دیگر هر دو عامل را در معیت هم مؤثر می دانند.
پر واضح است که در شرایط اقتصادی کنونی کشور انتظار برای تأمین چنین امکاناتی از سوی دولت، بیشتر به رؤیا می ماند تا راه حلی عملی و مؤثر. لذا هیچ یک از این دو دیدگاه گره گشای وضعیت کنونی مجتمع های مسکن مهر کشور نبوده است و راهکاری عملیاتی ارائه نداده اند. از طرفی بسیاری از این مجتمع ها پتانسیل های انسانی بالا و ساکنین داوطلب بسیاری دارند که در صورت مدیرت صحیحِ مسئولان و تفویض اختیارات لازم به آن ها، توانایی حل بسیاری از این معضلات را خواهند داشت.
از جمله آن ها می توان به کاشت درخت و نگه داری از فضای سبز، نگهبانی از ورودی های مجتمع به صورت نوبتی، تعمیر ترمیم نقاط آسیب دیده مجتمع، تشکیل شورای محلی جهت بررسی و حل مسائل، جمع آوری زباله ها، برگزاری مراسم های جمعیِ دینی و آیینی و موارد بسیار دیگری از این دست اشاره کرد.
لیکن به جهت این که غالب این مجتمع ها بلوک های ساختمانی متعددی را شامل می شوند و با این حال، اجازه مداخله کالبدی و مشخص کردن مرزهای محلی خود را خود ندارند و این که انجام هر گونه اقدام در این مجتمع ها نیازمند دریافت مجوز و فرایند اداری فرسایشی است، این اقدامات تاکنون به صورت منسجم در این مجتمع ها صورت نگرفته و مؤثر واقع نشده است.
لذا در صورتی که مسئولین امر در مسئله مسکن مهر با مدیریت صحیح و درک ظرفیت های بالای اجتماعی موجود در این مجتمع ها، اقدام به تفویض اختیارات به ساکنین آن ها ها بکنند، خود ساکنین این مجتمع ها قادر به تشکیل شوراهای کوچک محلی میان هر چند بلوک مجاور و تعیین مرز و حدود خود خواهند بود.
که در این صورت، امکان همکاری ساکنین هر محله، برای برنامه ریزی جهت ارتقاء این مجتمع ها، چه از نظر کالبدی (انجام اموری چون نظافت، نگهبانی، نگه داری از فضای سبز و…) و معنایی (همچون برگزاری مراسم ها و جشن های مختلف جهت ارتقا تعاملات اجتماعی و در نتیجه حس تعلق به مکان ساکنین)، و موارد بسیار دیگری از این دست فراهم خواهد شد. و بخش عظیمی از معضلات کنونی این مجتمع ها، از جمله نا امنی، تعاملات اجتماعی پایین، نظافت نامناسب و عدم تعلق ساکین به محل سکونتشان، بدون نیاز به اختصاص بودجه های کلان، برطرف می شود.