لبه های شهری
نتیجه تأکید بر صلبیت طرح های توسعه شهری در سیمای شهری لبه ها چیست؟
لبه های شهری از عناصر مهم منظر شهر هستند که به دو صورت طبیعی مانند رودخانه ها و دره ها و لبه های مصنوعی مثل بزرگراه ها یا خطوط راه آهن نقش خود را در شکل گیری ادراک شهروندان از شهر ایفا می کنند. بنا به تعریف، لبه یک امتداد قابل تشخیص بصری است که ظرفیت زیادی برای معنا بخشی به محیط دارد و می تواند در هویت بخشی به فضا یا هویت زدایی از آن و خوانا کردن و زیبا سازی فضا نقش ایفا کند.
به همین دلیل لبه ها می توانند به عنوان ابزاری برای ارتقای کیفیت شهر و کنترل کیفی آن به کار بیایند. فرم لبه های شهری و سیاستی که درباره آنها اتخاذ می شود بیانگر روح حاکم بر مدیریت شهری اعم از اقتدارگرایانه بودن، مردمی بودن، تزیین گرایی یا عامیانه بودن آن است.
در حوزه سیمای شهری لبه ها نقش کلیدی ایفا می کنند. ابن مسکویه در شرح اقدامات عضدالدوله دیلمی در بغداد می نویسد: «به همه خانه های دو کرانه دجله دستور داد، کنار آب را دیواره بندند و پنجره های روی آن را نوسازی کنند، به بزرگان درباری که باغ یا خانه ای در کرانه دجله به نام ایشان معروف بود دستور داد در ساختمان ها و زیبایی آن بکوشند» که بیانگر جایگاه مهم لبه (رودخانه) در مدیریت سیما شهر در گذشته است.
با قرارگرفتن شهرهای ایران ازجمله تهران در مسیر مدرنیسم، شاهد هستیم که در پی تمرکز مدیریت شهری بر تأمین دسترسی اتومبیل در بافت های متراکم که از قضا از جمله بافت های هویتمند شهری هستند، بزرگراه ها بافت های شهری را می شکافند و وحدت پاره های هویتمند را از بین می برند. در نمونه پروژه نواب، مدیریت شهری برای ترمیم این شکاف، اقتدارگرایانه اقدام به ساخت و ساز در محل برش بافت شهری میکند اما به دلیل محدودیت منابع قادر به تکمیل این ساخت و ساز نیست.
فارغ از نادرستی الگوی مسکن بلند مرتبه در حداقل فاصله از منبع آلودگی صوتی و هوایی بزرگراه نواب و تضاد الگوی زیستی که با ساخت و ساز جدید به ساکنان قدیم نواب تحمیل می شود، سیمای شهری محدوده هایی که به دلیل فقدان منابع مالی دچار ساخت و ساز جدید نمیشوند به صورت لبه های دندانه دندانه رها شده و وضعیت آشفته و نابسامانی پیدا می کند.
چنانکه در تصویر 1 دیده می شود در پروژه نواب، زمین های کوچکی که باقی مانده تخریب های ناشی از عبور بزرگراه هستند به دلیل هندسه نامتناسب و اندازه خرد، قابلیت ساخت و ساز ندارند. در این میان، طرح تفصیلی به پلاک های مجاور اجازه دادن بازشو به سمت این زمین ها را نمی دهد. بدین ترتیب فقدان نظارت اجتماعی امنیت فضا را مخدوش می کند در حالی که به سادگی می توان با تأمین دید به مسیر، آن را به دست آورد. نتیجه رها شدگی ناشی از نگرش صلب طرح های توسعه، نابسامانی سیمای یک لبه شهری است.