پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

بازنمایی منظر خوزستان در آرشیو شرکت نفت بریتانیا

چکیده: بازنمایی منظر خوزستان در آرشیو شرکت نفت بریتانیا متاثر از دیدگاه استعماری است. تنها به اجزایی از این منظر که مرتبط به فعالیتهای نفتی بوده اتکا میکند.

بازنمایی منظر خوزستان

در میان آثار موجود در آرشیو شرکت نفت بریتانیا (BP) مجموعه ای را می توان یافت تحت عنوان “سری پارسی” (Persian Series) (تصویر 1).

 این مجموعه در واقع مجموعه ای از پوسترهای تبلیغاتی به منظور معرفی فعالیت های اکتشافی و استخراجی شزکت نفت بریتانیا در خوزستان است که توسط این شرکت منتشر شده است. آنچه در این پوسترهای جالب می نماید، بازنمایی از منظر خوزستان در ابتدای فعالیت های نفتی و در آغاز قرن بیستم میلادی است. این نوشته کوتاه با مد نظر قرار دادن تعدادی از آثار این مجموعه، تلاش می کند به این سوال پاسخ دهد که منظر سرزمین خوزستان به چه نحوی در این آثار بازنمایی شده است؟

بازنمایی منظر خوزستان در آرشیو شرکت نفت بریتانیا
تصویر1. نمونه هایی از مجموعه سری پارسی در آرشیو شرکت نفت بریتانیا. منبع: Wereley, 2018

در مجموعه سری پارسی، سوژه اصلی نمایش چگونگی فعالیت های شرکت نفت بریتانیا در خوزستان و معرفی این ناحیه است. به عنوان مثال چگونگی احداث تجهیزات مورد نیاز برای فعالیت های نفتی و یا نمایش اقدامات مرتبط با ساخت تاسیسات نفت مثل احداث خط لوله نفت، موضوعاتی هستند که معمولا در این آثار به آن ها پرداخته شده است. با این حال در پس زمینه این تصاویر معمولا مناظری قابل مشاهده است که چگونگی دیدگاه شرکت نفت به منظر خوزستان را آشکار می سازد.

در دو نمونه از آثار مجموعه فوق، در پس زمینه  تصاویر، مناظر طبیعی شمال خوزستان مورد توجه قرار گرفته اند. نواحی شمال خوزستان که در واقع نخستین مناطق نفتی کشف شده را در دل خود داشتند، عموما از ارتفاعات کوهستانی تشکیل شده اند. آنچه که در بازنمایی مناظر کوهستانی شمال خوزستان در مجموعه مذکور می تواند مورد توجه قرار گیرد، خلاصه نمودن مناظر کوهستانی به کوره راه های مالرو، سخت و غیر قابل دسترس است که با استفاده از تکنیک های نقاشی به صورتی خوفناک با سایه هایی بلند، تاریک و عاری از هر گونه آبادی و کاملا لم یزرع بازنمایی شده اند.

این بازنمایی در حالی رخ داده است که بسیاری دیگر از ابعاد مرتبط به منظور معرفی منظر کوهستانی شمال خوزستان مورد توجه واقع نشده اند. به عنوان مثال مسیر رودهای خروشان در نواحی کوهستانی از قبیل رودخانه های کارون، سیمره و یا دز که با شکوه و قدرت از دل کوهستان های فوق جاری شده و به دشت خوزستان وارد می شوند جایی در این بازنمایی ها ندارد و یا عظمت خود کوهستان ها که اساسا در مجاورت دشت خوزستان از جلوه بی نظیری برخورداند، و می توانستند به عنوان عنصر برجسته در جهت معرفی منطقه بازنمایی شوند، مورد غفلت واقع شده اند.

از طرف دیگر در این تصاویر انسان ها به دو دسته کلی تقسیم شده اند. یکی بومیانی که در حال انجام فعالیت های طاقت فرسا مرتبط با احداث تاسیسات نفتی اند و دیگری افراد وابسته به شرکت نفت که عموما بیگانگانی اند که با هدف استخراج نفت در خوزستان حضور یافته اند. در این تصاویر بومیان عمدتا از اقوام لر زبان خوزستان هستند که به لباس هایی مندرس، تیره و پابرهنه به شکل در آمده اند. در حالی که بیگانگان عمدتا با لباس هایی روشن و در نقاطی مرتفع و یا سوار بر اسب ترسیم شده اند که در حال نظارت بر انجام امور اند.

با بررسی این دو تصویر می توان این گونه تحلیل نمود که رویکرد غالب در بازنمایی منظر طبیعی شمال خوزستان در دیدگاه شرکت نفت، متاثر از نگاهی جزنگر است. در واقع عدم اتخاذ یک رویکرد کل نگر در بازنمایی سبب شده است که بسیاری از ابعاد مرتبط با مناظر کوهستانی خوزستان مورد توجه قرار گیرند و تنها کوره راه ها نظر هنرمند را جلب نماید. این در حالی است که اساسا کوره راه ها در آن دوره در خوزستان، بسیار همه گیر بوده و در دیدگاه یک فردی بومی، این کوره راه ها عنصری کم اهمیت در مقایسه با سایر عناصر منظرین محسوب می شده است.

این نگاه جزنگر همچنین در بازنمایی عناصر انسانی منظر مشهود است. خلاصه کردن انسان ها، به بومیان به طور ویژه مردان مشغول در فعالیت های نفتی و خارجیان، و عدم توجه به سایر ابعاد انسانی مرتبط با منظر مثل زنان بومی خوزستان و یا چگونگی سکونتگاه های آن ها، ویژگی هایی است که معمولا در این تصاویر محلی از اعراب ندارند.

اتخاذ این رویکرد گزینشی و جزنگر توسط شرکت نفت در بازنمایی منظر شمال خوزستان را می توان در دو نکته خلاصه نمود. یکی تلاش شرکت نفت تنها برای برجسته سازی نواحی از شمال خوزستان متعلق به فعالیت های نفتی و عدم توجه به دیگر بخش های آن. دوم، این واقعیت که اساساً داشتن رویکردی کل نگر به منظر و توجه به جنبه های کلان آن به جهت بازنمایی وابسته به داشتن نوعی تجربه زیسته انسانی است که مسلما هنرمند پدید آورنده تصاویر مجموعه پارسی در شرکت نفت فاقد این تجربه بوده است.

به همین دلیل در بازنمایی صورت گرفته با رویکردی جزنگر و متاثر از دیدگاه استعماری، تنها به اجزایی از این منظر که مرتبط به فعالیت های نفتی بوده است اتکا می کند.  

 

منبع

  • I.(2018). Imagining the Age of Oil: Case Studies in British Petrocultures, 1865-1935. Unpublished dissertation. Carleton University

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *