نظام مدیریت
سوال: نظام مدیریت ساخت و ساز شهری تهران چگونه است؟
مطالعه پیرامون نحوه ایجاد و سازمان دهی فضا توسط انسان، احتمالاً تاریخی به درازای تلاش وی برای مناسب سازی طبیعت و یا غلبه بر آن جهت پیش برد آرزوها و کسب آسایش و آرامش دارد. اما پس از مشخص شدن پیامدهای توسعه تک بعدی اقتصادی، و بروز مفاهیمی نظیر «توسعه پایدار»، ساخت و ساز در مقیاس شهر که خود امری پیچیده بود، بواسطه رویکردهای جدید و کل نگرانه، در جایگاه یک برساخته اجتماعی قرار گرفته؛ و اهمیت و پیچیدگی کیفیت مدیریت آن، بیشاز پیش برجسته شد. در این راستا «حکمروایی» به عنوان یکی از الگوهای نوین مدیریتی که توجه بیشتری نسبت به وجوه اجتماعی دارد، مطرح است.
در این راستا قابل ذکر است که محیط مصنوع، بسته به درک ایستا و یا پویا، محصول و یا عین «ساخت و ساز» است. و «ساخت و ساز شهری» را عمل ایجاد فضای کالبدی برای پیش برد عملکردهای شهری تعریف کرده اند؛ که سازمان فضایی شهر در همبستگی با استمرار آن شکل می گیرد.
در بستر کشور ایران و مشخصا شهر تهران، نهادها و دستگاه های مختلفی مدیریت ساخت و ساز شهری را بر عهده دارند؛ که در این بین متولیان عمده را باید به تفکیک ماموریت های مدیریتی شامل، تمرکز برنامه ریزی در بخش دولتی (شورای عالی، سازمان برنامه)؛ کنترل در بخش عمومی (شهرداری و نظام مهندسی)؛ تخصیص در بخش خصولتی (شرکتهای باز آفرینی شهری؛ بانک و بیمه؛ شرکتهای آب، برق و غیره)؛ هدایت و رهبری در بخش مردمی (مجلس شورای اسلامی، شورای شهر، استفاده کنندگان نهایی و غیره)؛ و در نهایت سازمان دهی را در بخش خصوصی (سازندگان، بنگاههای معاملات ملی، دفاتر مهندسی) جستوجو کرد.
پیرامون نارسایی ها و مشکلات این سازوکار، پژوهش های مختلف به ایراد مطالب پرداخته اند؛ لکن با در نظر گرفتن «حکمروایی خوب شهری» در جایگاه یک الگوی مطلوب مدیریتی، میتوان نسبت آن با عملکرد جاری را چنین توصیف کرد:
در حالیکه انتظار می رود تا یک نظام خوب حکمروایانه در عرصه مدیریت ساخت و ساز شهری در تهران، بتواند با پیگیری «رشد عادلانه، متوازن و توانمندساز»، در پی «حل مسائل کالبدی و فضایی شهر تهران»، در جهت دستیابی به «فرآورده پایدار و قابل استطاعت» باشد؛ و این مسیر را با «اتکا به ظرفیتهای درونزا و مبتنی بر ارزش های محلی» به وسیله «سازمانی همیار، کارآمد و جمع گرا» که آماده «مواجه با چالش های قانونی-اجرایی مدیریت شهری تهران» است، طی کند.
اما سازوکار موجود، برای «تثبیت جایگاه و اعمال قدرت»، پیگیر «تحقق درآمدهای مورد نیاز خود»، برای «انجام آن دسته از ماموریت هایی است که تبعات تخطی از آنها، هزینه سیاسی و یا پیگرد قانونی دارد»؛ و این مسیر را برمبنای «فرآیندها و محتواهای ناکارآمد»، با اتکا به «داراییها و مهارت های سازندگان»، و به قیمت «کالایی شدن فضای شهری» طی می کند (تقیپور، 1400).
- منبع : تقیپور اختری، آرش. (1400). تبیین حکمروایی ساختوساز در شهر تهران. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی. دانشکده مدیریت و حسابداری.