پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

منظر شهری ، روایت جامع شهر

چکیده: نخستین تلقی از منظر شهری نزد مدیران و حرفه‌مندان، سامان‌دهی نمای ساختمان‌ها و یکسانی سبک معماری آن‌ها بود.

تنها چند سال است که واژۀ منظر شهری در ادبیات ایران به کار برده می‌شود. اگرچه با ترجمۀ کتاب «سیمای شهر» اثر «لینچ» در سال ۱۳۵۰، فارسی‌زبانان با جلوه ناشناخته‌ای از محیط آشنا شده بودند، ولی تلقی کالبدی از شهر که محصول شهرسازان دور‌افتاده از معنای شهر بود، (و به همین دلیل خود را به غلط شهرساز خوانده بودند، گویی شهر را مانند ساختمان می‌توان ساخت) مانع آن شده بود تا برای شهر حیثیت دیگری جز کالبد به رسمیت شناخته شود.
نخستین تلقی از منظر شهری نزد مدیران و حرفه‌مندان، سامان‌دهی نمای ساختمان‌ها و یکسانی سبک معماری آن‌ها بود. در اظهار‌نظرهای مسئولان شهری ضمن گلایه از آشفتگی و هرج‌ومرج شکل و همجواری ساختمان‌ها، آرزوی نظم آن‌ها نهفته بود. بیشترین بحث‌ها در مورد منظر شهری را شورای اسلامی شهر تهران در کارنامۀ خود دارد. الزام شهرداری و سازمان زیباسازی به تهیۀ طرح جامع منظر شهری تهران در چند ماه و مانع‌تراشی در راه استفاده از شیشه در نمای ساختمان‌ها از جمله اقدامات شورا برای ارتقای کیفی منظر شهری تهران بود. طرح جامع تهران (۸۶) نیز تهیۀ سند راهبردی سیمای شهری تهران را در میان اسناد پايین‌دستی خود تعریف کرد. این‌ها نشانه‌های ارزشمندی از طرح مسئله‌ای مهم در محیط زیست انسان است؛ اگر در نطفه دچار انحراف نگردد.
منظر شهری به عنوان نگاه نو به شهر دارای ظرفیت‌هایی است، که اگر به درستی تعریف نگردد، قابلیت آن را دارد تا به ضد خود بدل شود. تأکید بر نظم حداکثری در ساخت شهر مانع بروز ذهنیت‌ها و خواسته‌های ساکنان می‌شود؛ اگر چه ممکن است نتیجه  آن به عنوان یک تصویر مورد تمجید مدیران متمایل به اقتدارگرایی قرار گیرد. بارها از زبان مسئولان شنیده شده است که منظر شهر و نمای ساختمان‌ها در حوزۀ حقوق عمومی است و حق دولت و شهرداری است که برای آن تصمیم بگیرند؛ زیرا سیمای خیابان از آن‌ها ساخته می‌شود. این منطق مبتنی بر تعریف نادرست از منظر شهری است که آن را کالبد تلقی می‌کند و برای مدیران شهری دخالت حداکثری در آن را وظیفه می‌شمارد.
این رویکرد در میان برخی متخصصان حوزه‌های شهری، که با ادبیات منظر به صورت تجربی و نه علمی، آشنا شده‌اند نیز حضور دارد. نخستین بیانیۀ همایش سیما و منظر شهری در سال ۱۳۸۳، که توسط جمعی از شهرسازان و وزارت مسکن تنظیم گردید، منظر را عینیتی مستقل از انسان تعریف کرد؛ این تلقی از منظر جز تصویری بی‌معنا و خودرو، که زیبایی آن همچون یک شیء در دستان «شهرساز» است، نتیجه‌ای ندارد. این رویکرد یادآور اقتدارگرایی معماران اعصار گذشته است که معماری را محصول معمار و نه استفاده کنندگان از آن می‌دانستند. تلاش برای تنظیم «دستورالعمل» سامان‌دهی منظر شهری، از سوی کسانی که تعریف ناقصی از آن دارند، نتیجۀ طبیعی رویکرد کالبدی آنان است.
منظر شهری صورت خاصی از شهر نیست که به مجرد دست‌یابی به صفات ظاهری واجد کیفیت گردد؛ بلکه مفهومی از شهر است که توسط شهروندان و بر اساس تجربۀ آن‌ها از مکان پدید می‌آید. در این تعریف منظر شهری صورت شهر نیست و قهراً نگاه کالبدی به آن راهگشا نمی‌تواند باشد، دستورالعملی هم وجود ندارد که بتواند در همه‌جا اجرا شود. بلکه پدیدۀ سیالی است که با شناخت تجربۀ ساکنان از فضاهای شهر و نمادهای آن (منظر)، شکل می‌گیرد. در این تعریف برای سامان‌دهی و مراقبت از منظر شهر باید شهر را از دریچه چشم ساکنان دید نه طراحان؛ منظر شهر عینیت صرف نیست بلکه ذهن ادراک‌کنندگان شهر نیز در تشکیل آن نقش دارد.
تعریف منظر شهر به مثابه پدیدۀ عینی_ذهنی در رویکرد مداخله‌کنندگان و تصمیم‌گیران تأثیر اساسی دارد و مانع سطحی‌نگری و انحراف از موضوع می‌شود. مشابه این اتفاق چهار دهۀ قبل در مورد ترجمۀ واژۀ شهرسازی به جای «اوربانیسم» رخ داد و تلقی نادرست که شهر را می‌توان ساخت، باعث پدید‌آمدن صنف «شهرسازان» به عنوان تنها متولیان شهر شد و تدریجاً سایر تخصص‌هایی که در پدیدآمدن (نه ساختن) شهر نقش داشتند از صحنه بیرون شدند و بر سر شهرهای ما آن آمد که امروز شاهدیم. اهمیت رویکرد علمی و مستند به مقولۀ منظر شهری در شرایط جامعۀ ایران که این مسئلۀ در دورۀ طفولیت خود به سر‌می‌برد، بیشتر جلوه می‌کند. برای باز‌کردن دریچه‌های جدید به چیستی معماری منظر و کارکردهای آن، پروندۀ این شماره «منظر شهری» را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

میزان مطالعه مطلب