بحران فرونشست زمین
چگونه بی آبی و خشکسالی با افزایش فرونشست زمین، سلامت زمین و سلامت مردم را تهدید می کند؟ با تشدید کم آبی نه تنها مردم طعم تشنگی را می چشند، بلکه زمین نیز تاب تحمل بی آبی را نداشته و از درون فرو می پاشد.
یونسکو درباره فرونشست زمین در مراکز شهری به دلیل کشاورزی ناپایدار و استخراج آب های زیرزمینی هشدار داده و اعلام کرده است در صورتی که اقدامات بازدارنده و اصلاحی توسط کشورها صورت نگیرد تا سال 2040 فرونشست زمین زندگی سالم بیش از 19 درصد از جمعیت جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
اگرچه فرونشست زمین پدیده جدیدی نیست ودر قرن بیستم غالبا به عنوان یک مشکل در مقیاس محلی مطرح بوده است، اما در دهه های اخیر با افزایش سرعت توسعه فرونشست زمین به واسطه بحران های زیست محیطی و خشکسالی و بیابان زایی، بالا آمدن آب دریاها و گرمای جهانی، این موضوع در مقیاس های ملی و بین المللی مورد توجه قرار گرفته است.
تحقیقات نشان می دهد که غالبا مناطق پرجمعیت و مناطق کشاورزی به علت نیاز دراز مدت به حجم بالای آب در معرض خشکسالی طولانی مدت قرار دارند. در این مناطق، آب مورد نیاز از ذخایر آبی زیرزمین که طی میلیون ها سال انباشته شده اند به سطح پمپاژ می گردد و با پیشی گرفتن حجم آب برداشت شده از میزان تغذیه طبیعی آبخوان، خشکسالی از سطح زمین فراتر رفته و اعماق زمین نیز با خشکی شدید رو به رو می شوند که فرونشست زمین را در پی خواهد داشت.
غالبا نشست زمین و پیامدهای ناشی از آن در دشت ها و نواحی خالی از سکنه چندان مورد توجه مسئولین قرار نمی گیرد و زمانی که این پدیده به بافت های مسکونی و مناطق شهری نفوذ می کند، موضوع مورد توجه مسئولین و مدیران شهری واقع می گردد. غافل از اینکه نشست زمین تهدیدی بلندمدت و خطری بسیار جدی برای زندگی شهری و سلامت مردم می باشد.
متاسفانه به واسطه موقعیت جغرافیایی، تغییرات اقلیمی، تراکم جمعیت بالا و سو مدیریت منابع آبی، ایران چهارمین کشور در جهان با نرخ بالای فرونشست زمین می باشد. روزنامه گاردین در گزارشی شهرهای ایران را جز «سریع ترین مراکز شهری جهان در حال نشست»، با فرونشست سالیانه ۲۵ سانتیمتر معرفی کرده است.
مدیرکل دفتر مخاطرات زیست محیطی و مهندسی سازمان زمینشناسی نیز اعلام کرده است که تمامی دشت های دارای آب شیرین در کشور با پدیده فرونشست مواجه هستند و شدت افت سطح آب زیرزمینی در استان اصفهان و جنوب تهران در حدی است که فرونشست تا بافت های مسکونی و مناطق شهری نیز نفوذ کرده است.
اگرچه به نظر می رسد که آسیب های ایجاد شده توسط فرونشست در زیر ساخت های حیاتی شهر، از جمله سیستم های آب رسانی، حمل و نقل، پلها و جادهها برطرف می گردد، اما فرونشست زمین در بافت های مسکونی و شهری آسیب های جدی و جبران ناپذیری در ابعاد گوناگون در پی دارد.
به عنوان مثال، آسیب های ناشی از این پدیده در بناهای تاریخی و میراث های فرهنگی کشور جبران ناپذیر است که می توان به آسیب ها و ترک های ایجاد شده در پل خواجو به عنوان یکی از بناهای ارزشمند تاریخی اصفهان بر روی رودخانه زاینده رود نام برد. آسیب دیدگی بناها و فضاهای جمعی تاریخی می تواند حیات جمعی مردم بومی و سلامت شهری را تحت تاثیر قرار دهد، چرا که با کاهش حضور مردم در این دست فضاهای جمعی و کاهش تعاملات اجتماعی، بهزیستی اجتماعی ساکنین به شدت تضعیف می گردد.
در جوامعی که مردم با کاهش منابع آبی و فرونشست های زمین به عنوان تهدیدی طولانی مدت روبه رو می شوند، همزمان با از بین رفتن سلامت زمین و پایداری آن و بحران های آب و هوایی (نظیر طوفان های شن و گرد و خاک، خشک شدن پوشش های بومی منطقه و از بین رفتن زیست بوم ها)، معیشت های محلی وابسته به زمین نظیر کشاورزی و دامداری و توریسم تدریجا تضعیف و نهایتا از بین می روند.
به علت افول اقتصادی و عدم تامین مالی، ساکنین این بافت های شهری علی الخصوص جوانان که آینده ای برای خود متصور نیستند، چاره ای جز مهاجرت اجباری نمی یابند. در این شرایط نه تنها مهاجرین از این مناطق به علت ترک کردن دیار مادری خود و تحمیل دشواری های مهاجرت به علت نداشتن دانش و مهارت های نوین برای امرار معاش و بقا با فشارهای روانی و اقتصادی زیادی رو به رو می شوند که سلامت فیزیکی و روانی و بهزیستی اجتماعی آنها را تهدید می کند. سیستم سلامت شهری مناطق مهاجر پذیر نیز که غالبا حجم بالایی از مهاجرین را در بازه زمانی کوتاهی پذیرفته اند، نیز مورد تهدید واقع می گردد.
در این میان بومیانی که در زمین های خشک شده و فرونشست کرده نیز باقی مانده اند، به علت خشکسالی و آلودگی های زیست محیطی و نبود منابع آبی با مشکلات شدیدی در حوزه سلامت فیزیکی مواجه می شوند. شیوع بیماری های اپیدمی و عفونی، افزایش بیماری های دستگاه تنفسی، بیماری های کبدی، کلیه ای و چشمی (به واسطه کاهش میزان رطوبت هوا و افزایش میزان ذرات معلق، سموم و نمک در هوا) و کاهش سطح ایمنی علی الخصوص در میان گروه های آسیب پذیر ( سالمندان و کودکان و بیماران) سلامت مردم بومی این مناطق را تهدید می کند.
اما داستان صرفا به آسیب های فیزیکی ختم نمی شود، تحقیقات در حوزه سلامت و خشکسالی به اثرات روانی ناشی از فرونشست زمین بر مردم بومی نیز اشاره دارد. مردم بومی که سالیان طولانی معاش و زندگی شان با زمین پیوند داشته است با فرونشست زمین، از دست دادن مادر زمینی و ریشه های خود را با زمین تجربه می کنند، این تجربه تلخ، همزمان با فشارهای اقتصادی، بیماری های فیزیکی، مشکلات اقلیمی و در هم پاشیده شدن قبیله های محلی به واسطه مهاجرت اجباری (که به اصطلاح اتمیزه شدن جامعه بومی نامیده می شود) سلامت روانی و بهزیستی اجتماعی مردم بومی را به طور جدی تهدید می نماید.
با توجه به رابطه تنگاتنگ و دو جانبه میان سلامت زمین و سلامت انسانها، به نظر می رسد که همزمان با یافتن راهکارهایی برای مدیریت فرونشست زمین و تقویت سلامت زمین، پرداختن به سلامت مردم و سلامت شهری نیز باید مورد توجه مدیران شهری قرار گیرد. تحقیقات نشان میدهد که درس های آموخته شده فراوانی از سایر کشورها در حوزه رفع مشکل فرونشست زمین وجود دارد.
توکیو در اواخر دهه 1960 حدود 24 سانتی متر فرونشست زمین را تجربه کرد، اما با تعیین مقررات صحیح نحوه بهره برداری از آبهای زیرزمینی و اجرای آن توانست مشکل فرونشست زمین را متوقف کند. دانشمندان و پژوهشگران معتقدند مدیریت پدیده فرونشست زمین به واسطه شناسایی زودهنگام مناطق در معرض خطر فرونشست توسط ماهواره ها و رادارها با سهولت بیشتری در مقایسه با سایر تهدیدهای دهه های اخیر نظیر تغییرات آب و هوایی امکان پذیر است.
تجربیات سایر کشورها در حوزه فرونشست زمین نشان می دهد که علاوه بر:
1) بررسی و تجزیه و تحلیل موضوع در سطح ملی و اتخاذ سیاست های یکپارچه و طولانی مدت به منظور پایدار سازی سلامت زمین، 2) ارایه راهحلهای اجرایی بر مبنای تلفیقی از دانشهای نوین و بومی در سطح محلی و منطقهای، 3) سیاستها گذاری دولتهای محلی بر نظارت و مدیریت میزان برداشتهای آبهای زیرزمینی 4) توسعه کشاورزی کم مصرف و بهره گیری از تکنولوژی ها و فناوری های روزبه منظور منابع آبی زیرزمینی و 5) ارتقای فرهنگ عمومی و آگاه سازی مردم در خصوص اصلاح الگوی آب مصرفی و عدم حفر چاه های آب غیر مجاز می تواند پاسخ مناسبی برای مدیریت نشست زمین باشد.