طراحی منظر
آیا فردی که در یک زمان با یک منظر مواجه شده است (خواه مناظر روزمره یا مناظر شاخص)، اگر بار دیگر با آن منظر مواجه شود همان تجربه برای او «تکرار» خواهد شد و همان چیزی را ادراک خواهد کرد که بار قبل درک کرده است؟
آنچه در دستور زبان طراحی منظرها همواره مورد تأکید است، بازنمایی آنچه است که انسان پیشتر با آن مواجه شده. به عبارتی یکی از ارکان مهم در طراحی منظر، «تکرار» عناصر آشنا و آنچه است که در گذشتۀ آن منظر رخ داده تا آن را برای مخاطب قابل فهم تر نماید و ارتباط او را با آن منظر مستحکم تر و رضایت او را بیشتر کند. به خصوص در طراحی سایت های تاریخی در بستر شهرهای تاریخی، این مسئله بیشتر مورد تأکید است.
اما سؤالی که ممکن است مطرح شود آن است که آیا تکرار در منظر امکانپذیر است؟ آنچه باعث باقی ماندن تجربۀ یک منظر در ذهن مخاطب می شود تکرار آن است یا بداعت آن؟ آیا بداعت و تکرار دو چیز متفاوت هستند و با یکدیگر مغایرت دارند؟ «سورن کیرکگور» در رسالۀ «تکرار» معتقد است از طریق تکرار فرد حقیقتی را که با فاعلیت درون ذاتی خود نسبت دارد از سر می گیرد و یا «از نو» خلق می کند و بار دیگر آن را به قلمروی هستی می آورد. تکرار رو به سوی آینده دارد.
و جالب تر اینکه آنچه تکرار می شود، پیشتر بوده است وگرنه نمی توانست تکرار شود. ولی دقیقاً همین حقیقت که آن چیز پیشتر بوده است تکرار را چیزی «نو» می گرداند. بنابراین با توجه به این نگاه می توان گفت تکرار نوعی «بودن» است که همواره در آغاز می ماند و در نتیجه در دل هر تکرار نوعی بداعت نهفته است که نیروی محرکۀ آن تکرار است. یعنی آنکه از تکرار دلخوش و خرسند می شود. در واقع از بداعت آن است که خرسند است.
بنابراین اساساً تکرار نه تنها مغایرتی با بداعت ندارد، بلکه خود نوعی آغازیدن است. در منظر نیز همین رابطه برقرار است، ذات منظر پویایی و تغییر دارد، بنابراین تکرار عین به عین در آن معنایی نخواهد داشت چون در نهایت آنچه که تکرار می شود باز همان چیز پیشین نیست. پس به همین دلیل نمی توان به واسطۀ تکرار، به دنبال تکرارِ ادراکِ مشابه نیز بود.
برخلاف آنچه امروز در بسیاری از پروژه های منظر شهری می بینیم که برای القای یک حس، عناصر مشابه تکرار می شود تا آن حس القا شود ولی در نهایت نتیجه بخش نیست و حس مورد نظر به مخاطب منتقل نمی شود. به عنوان مثال نمی توان حال و هوای مذهبی را با صرفاً استفاده از المان هایی همچون کاشی های آبی رنگ مساجد گذشته به فضا تحمیل کرد.
بنابراین تکرار در منظر نباید ماهیت الحاقی داشته باشد چرا که تکرار حرکتی درونی است نه تکاپویی بیرونی. هر تکرار در منظر نیز، باید به خلق منظری جدید منتج شود. منظر امروز شهرها نیازمند تکرار در معنای واقعی آن است.