آیا لازم است در شهرکرمانشاه با بافت تاریخی حتما بخشی از خیابان مدرس تبدیل به پیاده راه شود؟
در دهه هاي اخير به دنبال گسترش بي روية شهرها و اهميت و نقش روزافزون اتومبيل در شهر، به تدريج نقش عابر پياده در فضاهاي شهري کم رنگ شده است. اين امر موجب کاهش سرزندگي فضاهاي عمومي و کاهش فضايي مناسب براي تعاملات اجتماعي در شهر شده است. به دنبال ايجاد سرزندگي بيشتر و تبديل سکونتگاه هاي شهري به شهرهاي انسان محور، بسياري از شهرها فضاهاي بدون وسيلة نقليه اي به نام «پياده راه» ساختند.
در زندگي امروز، معابر شهري نه تنها محل اتصال و ارتباط فضاها و فعالیت هاي شهري به يكديگرند، بلكه مظهر و آيينه زندگي هر شهر نيز به حساب مي آيند. بر همين اساس در فرهنگ هاي مختلف خيابان ها و معابر بصورت هــای متنوعی تبلور پيدا می کنند. تاکنون نمونههایی موفقی در ایران از جمله خیابان تربیت در تبریز، جنت در مشهد، خیابان بوعلی در همدان، پانزده خرداد و کوچه مروی در تهران، محوطه ارگ کریم خان زند در شیراز اجرا شده است که یکی از ویژگیهای این پیاده راهها این است که عمدتاً در بافت قدیم و جاهایی که ساختمان های تاریخی دارند اجرا شده است.
از طرفی حذف کامل سواره الزاماً به انسان مدار شدن فضا منجر نمی شود وگاهی به متروکه شدن یا ترک برخی فعالیت ها وگروه های اجتماعی منتهی می شود؛ مانند قطع سواره در دو محور مقابل مسجد وکیل شیراز و میدان امام حسین تهران نمونه هایی از پیاده سازی افراطی می باشد که با شکست مواجه شد.
در شهر کرمانشاه نیز یکی از اصلی ترین محورهای تجاری و گردشی این شهر خیابان مدرس یا خیابان سپه می باشد که با ورود وسایل نقلیه به این شهر در زمان پهلوی، به منظور دسترسی به درون محلات فیض آباد، برزه دماغ و چنانی، طرح احداث آن به اجرا درآمد خيابان مدرس به طول 1341 متر از ميدان آزادي تا ميدان جهاد، از گذشته تا به حال به صورت يك پوسته ضعيف اصلي ترين شريان تجاري-تاريخي شهر کرمانشاه را تشکيل داده است.
اين خيابان به عنوان يك فضاي شهري هيچ گاه تعامل و ارتباطي با پيرامون خود نداشته است و با توجه به نقش و عملکردي که اين خيابان در هسته مرکزي شهر دارد انتظار مي رود که پاسخگوي نيازهای روزمره شهروندان باشد. لذا برآورده شدن توقعات و انتظارات شهروندان از اين خيابان به عنوان يك مسئله ضروري به نظر مي رسد چرا که طول خیابان و نقش اقتصادی و ارتباطی آن فاکتورهای اصلی تصمیم گیری در مورد گونه پیاده شدن آن است.
خیابان مدرس با پشتوانه تاریخی، بستری مناسب جهت ایجاد فضای پیاده است. پر واضح است ارتقاء کمی و کیفی این فضا با در نظر گرفتن کاربرد آن و محل شکل گیری آن که بخشی از خاطره های جمعی و ارزش های معماری و تاریخی را به خود اختصاص می دهد، علاوه بر اینکه می تواند با تشویق مردم به قدم زدن و حفظ سلامت در راستای بهبود سلامت جسمی و روحی شهروندان موثر باشد، با رضایت و خشنودی اکثریت مالکان و اصناف ساکن در آن خیابان، زمینه تبدیل به پیاده راه به همراه داشته باشد.
اما متاسفانه در دهه های اخیر حرکت شتابان فرسودگی بافت تاریخی شهر که ناشی از رشد بی رویه و نا مطلوب شهر نشینی و شهرسازی، همچنین فشار بیش از حد وسایل نقلیه در این بافت سبب انحطاط اقتصادی و تخریب کالبدی و بصری آن شده در نتیجه احیا و بازنگری این بافت و تجدید نظر در طراحی دسترســی ها و تقویت حرکت پیاده توأم با نشانه ها و نقاط عطف در محور تاریخی مدرس، آرامسازی و کنترل سواره را ضروری نموده است.
عملیات اجرایی طرح تعریض این محور از سال ۱۳۴۸ آغاز شد و در این مدت بسیاری از بناهای موجود در این خیابان ارزش تاریخی و فرهنگی پیدا کرده اند که این موضوع باعث ایجاد مشکلاتی در روند اجرای این طرح شده است. از جمله مشکلات موجود در این خیابان شامل: ترافیک سنگین، چگونگی نحوه انتقال ترافیک به خیابان های مجاور و خیابانهای جایگزین، عدم وجود زیر ساختهایی نظیر مترو و سامانه اتوبوس تندرو و همچنین عدم وجود پارکینگ های عمومی به تعداد کافی می باشند.
در همين راســتا در پروژه پیاده راه شدن خیابان مدرس قرارشده است بحث ترافیک سواره بصورت کامل محدود نشود و تا حدودی امکان تردد باقی بماند. پس می توان گفت نوع پیاده راه در این جا متفاوت از شهرهای دیگر بوده که این موضوع می تواند هم مثبت و هم به جهاتی منفی باشد. چرا که اگر قرار است پیاده راه حمل و نقل عمومی داشته باشد که به آن خیابان کامل گفته میشود. چون در خیابان کامل همه شکل های حمل و نقل در کنار هم حضور دارند از جمله پیاده، دوچرخه، حمل و نقل عمومی، و همه این موارد در سازگاری با هم هستند.
اما بر اساس نگرش جدیدی تحت عنوان «شهرسازی انسانگرا» در مقابل شهرسازی «اتومبیلگرا» و با هدف حفاظت از بافتهای کهن شهری، بازگرداندن حیات به بافت کهن شهري، تاکید بر استفاده از پتانسیل هاي موجود در بافت تاریخی، ایجاد فضاي شــهري جدید با حفــظ ویژگی هاي اصلی فضایی شهر کهن، ارتقاي کیفیــت بصري و زیبایی شناســی و ارتقاي کیفیت زندگی ســاکنین بافــت، بررسی شرایط اقلیمی، تامین پارکینگ ایده پیاده راه مطرح شد.
لذا گام اول در پیادهراه سازی مکانیابی بهینه است و از طرفی جهت بهبود عملکرد پیاده راه مورد نظر بهبود ویژگی های کالبدی سه مؤلفه : الف) كاهش تردد وسايل نقليه، (فضايي- عملكردي)؛ ب) افزايش كاربري فضاي سبز (فضايي- محيطي)؛ ج) ايجاد حس مكان (فضايي- اجتماعي) امری اجتناب ناپذیر و ضروری است. بنابراین مداخله در این مسیر می تواند به عنوان گامی نهادین در ســاماندهی شهر برای نیل به شــهر مطلوب به حساب آید.