با توجه به گستردگی رشته شهرسازی، آیا عموما فرآیند داوری مطالب این حیطه در کشور از دقت بالایی برخوردار است؟ با توجه به جامعیت و بالتبع کاهش عمق تسلط و تخصص صاحبنظران این رشته بدلیل ماهیت بین رشته ای به نظر می رسد فرآیند واگذاری و داوری (قضاوت) مطالعات رشته شهرسازی می تواند با خطاهایی روبرو باشد.
برای مثال تجربه نگارنده در فرآیند داوری مقالات، پایان نامه ها و طرح های توسعه شهری (در مقام کارفرما یا مشاور) حاکی از آنست که ممکن است فرد یا تیم داوری کننده دارای تخصص و تجربه کافی در رشته شهرسازی بطور عام باشند؛ اما این مساله به معنای تسلط بر مفاهیم و روش های جزئی تر در کلیه شاخص های مرتبط این رشته نخواهد بود و در نتیجه عدم درک صحیح از مفاهیم و رویکردها می تواند موجب گمراهی و تغییر مسیر در نتیجه مورد انتظار گردد.
همانطور که در مقدمه ذکر گردیده، فرآیند داوری و راهبری مطالعات شهرسازی بویژه اگر در بدنه سیاستگذاری و تصمیم سازی مانند مطالعات برنامه های فرادست و مطالعات مربوط به ضوابط و دستورالعمل ها و نظایر آن صورت گیرد، می تواند نقش حیاتی در ارتقای کیفیت آنچه در شهرهای کشور محقق می گردد ایفا کند.
در سطح دانشگاه ها نیز عموما تعداد اعضای هیات علمی و اساتید ثابت در دانشکده های شهرسازی محدود بوده و قطعا تمام اساتید مسلط به کلیه مفاهیم زیرمجموعه این رشته و در کلیه حوزه های مرتبط اعم از کالبدی، علم اجتماعی، اقتصاد شهری، محیط زیست و … نیستند. لذا مساله عمده ای که پیش خواهد آمد داوران پایان نامه ها یا رساله ها ممکن است موضوع را به سوی دیگری ببرند که با جهتگیری اصلی متفاوت باشد و یا بدون شناخت کامل چالش ها و ایرادهای یک پژوهش، بر اساس ابزارها (مثل نرم افزارها و مدل ها) کار را تایید نمایند.
لازم به ذکر است که این مساله در فرآیند داوری مقالات نیز دیده می شود. البته این آسیب منحصر به ایران نبوده و بدلیل ماهیت رشته شهرسازی حتی در سطح داوری مقالات بین المللی و ISI نیز دیده می شود، اما با توجه به دایره گسترده بانک داوران بویژه در مجلات معتبر بین المللی احتمال چنین خطاهایی به حداقل می رسد.
در فرآیند داوری پروژه های مطالعاتی و نهایتا اجرایی مهندسین مشاور و سایر مشاوران بدنه دولت و یا شهرداری های کشور نیز این آسیب دیده می شود که برای مثال از یک فرد آکادمیک بدون تسلط حرفه ای زیاد و سوابق اجرایی رشته شهرسازی برای داوری یک پروژه یا طرح تهیه شده توسط مهندسین مشاور دعوت بعمل می آید و متاسفانه درک درستی از مطالعات صورت نگرفته و راهبری و داوری با خطای بسیار انجام خواهد گرفت؛ که همه این موارد می تواند از دقت و کیفیت مطالعات فارغ از اینکه بنیادی، توسعه ای و کاربردی باشند و یا مطالعات حرفه ای و اجرایی بکاهد و حتی آنها را بکلی زیر سوال ببرد.
از مجموع موارد فوق الذکر می توان استدلال نمود که در فرآیند داوری مطالعات رشته شهرسازی نیاز به دسته بندی داوران (اعم از اساتید دانشگاه، خبرگان و متخصصین) بر اساس سوابق پژوهشی و اجرایی آنان وجود دارد. تاکید بر سوابق اجرایی در این میان از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا هستند متخصصینی که صرفا بر مبانی و علوم نظری تسلط دارند و یا برعکس در حیطه حرفه و اجرا و مسایل عملیاتی تجربه یا تخصص بیشتری دارند.
لذا پس از این دسته بندی تخصصی و بر اساس میزان تسلط فرد داور باید مطالعات جهت قضاوت را واگذار گردد. گرچه شاید دسته بندی ها نیز کلی تر صورت بگیرند اما حداقل چهارچوب کلی مدون خواهند کرد و از شدت خطاهای موجود خواهند کاست.