در مقام قیاس میتوان امنیت در گردشگری را معادل کاغذ در فرایند نوشتن یک کتاب دانست. طبیعی است که هیچ گردشگری با این نیت از محل زندگی خود خارج نمیشود که با مخاطره و مشکل روبرو شود. بنابراین در کنار تمام امکانات و زیرساختهای مورد نیاز گردشگری، امنیت نقش کلیدی دارد. در شرایطی که فضای تبلیغات بینالمللی نسبت به امنیت ایران ناجوانمردانه منفی است و همین موضوع احتمال تأثیرگرفتن تورهای گردشگری ورودی از این موجسازیها را بالا میبرد، نیازمند راه کارهای برونرفت هستیم. اما این راه کار به نظر بایستی بنیادین و راهبردی باشد تا شعاری و تکنیکی.
یکی از دردهای گردشگری ایران تأکید مسئولین به گردشگران خارجی است. این تصور در آنها وجود دارد که موفقیت گردشگری ایران با ورود ارزهای بینالمللی ممکن خواهد شد. هرچند این یک گزارۀ نادرست نیست. ورود ارز به ایران از مجرای گردشگری یک مطلوب پذیرفتهشده است، اما آیا بایستی برنامههای عمومی گردشگری ایران بر مبنای این مطلوب، تنظیم شود؟
در شرایط فعلی بایستی یک تغییر اساسی و کلیدی در نگاه مدیران و برنامهریزان حیطۀ گردشگری رخ دهد. کلید درب اصلی توسعه گردشگری ایران، گردشگری داخلی است. تشویق و ترغیب مردم به گردش در داخل ایران و هزینه کردن در مقاصدی که به آنها مراجعه میکنند، نیازمند توجه است. ممکن است برای تبلیغات در راستای توجیه گردشگران خارجی به امنبودن ایران مجبور به برنامهریزی و هزینهکردن مبالغ زیادی باشیم (هزینه بازاریابی و تبلیغات برای هر گردشگران ورودی ۱.۷ تا ۲.۲ دلار نرم جهانی است در حالی که به گفته مدیر کل بازاریابی و تبلیغات گردشگری وزارتخانه گردشگری بیش از 30 سنت برای این اقدام بودجه وجود ندارد. این یعنی در این موضوع اگر هم قصد اقدام داشته باشیم، باز هم کافی نیست)، اما برای گردشگران خودمان این موضوع حل شده است و هزینهای نیاز ندارد. کافی است تمرکز اصلی نظام مدیریت و برنامهریزی گردشگری بر روی گردشگران داخلی باشد و زمینه را برای توسعه این گردشگری فراهم سازد.
اما کلید درب فرعی گردشگری ایران در جایی دیگر است. ایران بایستی به سمت گونههایی از گردشگری حرکت کند که قیدها و ارزشهایی در آن حاکم است و تبلیغات و تخریب رسانههای دنیا کمترین اثر را روی نیت گردشگران هدف آن خواهد داشت. گردشگری مذهبی یکی از گونههای گردشگری است که در کشور ایران دارای رونق بسیار است. دلیل سفر گردشگران، معنوی است و مقیدات و ملاحظات محیطی در ملاحظات آنها برای سفر تأثیر زیادی ندارد. داشتن زیارتگاهها و مقابر متبرکه در ایران و حضور کشورهای همسایه مسلمان در اطراف ایران، فرصت توسعه گردشگری تابپذیر را بیشتر خواهد کرد.
آنچه مسلم است گردشگری مذهبی ذکرشده بایستی از مسیر گردشگری داخلی بگذرد. یعنی تقاضای داخلی و تزریق نقدینگی گردشگران داخلی در پیکرۀ گردشگری ایران، زمینه توسعه و حضور گردشگران خارجی مذهبی را فراهم کند. یعنی بی جهت و بی حساب و کتاب جایی توسعه پیدا نکند و هتلی ساخته نشود مگر اینکه حضور و تقاضای گردشگران داخلی به آن رای داده باشد. اما در تکمیل فرایند توسعه گردشگری، تعریف و تشویق برنامههای گردشگری مکمل برای گردشگران ورودی لازم به توجه است. گردشگرانی که به نیت زیارت و فعالیتهای مذهبی وارد ایران میشوند ولی به گردشگری فرهنگ و طبیعت هدایت میشوند. آنها به عنوان سفیران ایران در کشورهای خود بعدی دیگر از ایران را معرفی میکنند و بستر ساز تبلیغات سینه به سینه و موثر بین المللی ایران را فراهم میسازند.
وقت اصلاح پیش فرضها رسیده است. نفت و فرآوردههای نفتی دیگر به این سادگیها فروخته نمیشود و اقتصاد ایران نیازمند گزینههایی درونزا و قابل اعتماد است. تمرکز بر گردشگری بدون برنامه و صرفا بر مبنای شعار تمرکزی خطرآفرین است. در دوران فشار و سختی بایستی به کارایی و بهروری بیشتر از قبل نگاه کرد. گزینههای گردشگری ایران بسیار زیاد اما فرصت برای استفاده از آنچه باقی مانده کم است.