تغییرات جهانی آب و هوا که به صورت عمده متاثر از فعالیتهای انسانی و تولید گازهای گلخانهای است؛ به اضافه اختلالات سیستمی طبیعی باعث افزایش گرمای جهانی آب و هوا کره زمین و ذوب شدن یخهای قطبی و بالا آمدن سطح آبهای آزاد شده است که با توجه به موقعیت جغرافیایی و محلی مناطق مختلف میزان خسارات حاصله متفاوت و متغییر است که در بعضی موارد با افزایش خسارات وارده روبرو هستیم. بعنوان مثال مصرف بی رویه آبهای زیرزمینی که باعث نشست زمین و خشک شدن هرچه بیشتر زمین میشود و به موجب آن باعث ایجاد منطقهای گود تر نسبت به گذشته میشود و با خشکی بیش از حد و عدم نفوذ پذیری زمین باعث سیلابهای ویرانگر در فصل بارشهای سنگین در مناطق خشک همچون دشت سیستان میشود. دشت سیستان که گودال نسبتا وسیعی است که از آبرفتهای کنونی و قدیمی تشکیل شده هرساله در فصل بارش حجم زیادی از آب به صورت سیلاب و طغیان وارد این منطقه میشود. طی گزارش اخیر سازمان ناسا؛ ایران در رتبه چهارم کشورهای در معرض خشکسالی است و این در شرایطی است که ۸۰٪ مساحت ایران بیابانی است که اهمیت و نگرانی هرچه بیشتر در این ارتباط را میرساند. با توجه به موقعیت متنوع جغرافیایی استان سیستان و بلوچستان و قرار گیری در کمربند خشکی اهمیت این قضیه دوچندان میشود. بعلاوه؛ با توجه به مجاورت جنوب این استان به آبهای آزاد با بالا آمدن آب در سالهای آینده شاهد زیر آب رفتن و خرابی سواحل جنوبی این استان نیز خواهیم بود که تمامی خسارات حاصل از سیلاب طی سال گذشته به دلیل عدم بکارگیری برنامهای از پیش در نظرگرفته شده در جهت توسعه پایدار شهری و ایجاد زیرساختهای لازم در جهت مصرف بهینه آب به منظور کاهش خشکسالی و کنترل و هدایت سیلاب در جهت تقلیل خسارات این بلای پرقدرت طبیعی است.
با توجه به هشدارهای لازم که توسط موسسات تحقیقاتی پیشرو در جهت ارایه راهکارهای همزیست (Resilience) در طراحی و برنامه ریزی شهری همچون NASA؛ UNenvironment و Rockefeller 100 Resilience Cities؛ طی چند دهه آینده بخشی از نوار ساحلی شهرهای مجاور آبهای آزاد مانند چابهار به زیر آب خواهد رفت و همچنین مناطق خشکی چون شمال و مرکز استان سیستان و بلوچستان که از نبود اقتصاد و کشاورزی پویا رنج میبرد دچار خسارات جبران ناپذیر همچون خالی شدن این منطقه از سکنه و کوچ به مناطق شمالی پر آب ایران میشود که عواقب زیانبار خود را در لایههای مختلف تاثیر گذار در مدیریت و توسعه پایدار شهری به دنبال دارد.
در این راستا ارائۀ راهکارهای که شرایط «همزیستی» و نه تقابل با طبیعت را فراهم میآورد بهترین سیاستی است که در شرایط حاضر میبایست بکار گرفته شود.
زنگ خطر خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان از سال 1376 و با شروع خشکسالی در این استان و قوت بخشیدن آن با خشک شدن دریاچه هامون در سال 1379 به صدا در آمده که در صورت عدم برنامهریزیهای آیندهنگر؛ فاجعهای بزرگ طی ۱۰ سال آینده برای این استان رقم خواهد خورد. اخیرا پیشبینی و هشدار هواشناسی استان سیستان و بلوچستان حاکی از کاهش 88.1 ٪ مینگین بارش باران نسبت به سالهای گذشته است که در مجموع موارد ذکر شده باعث کاهش رونق کشاورزی این استان شده است. در این ارتباط رئیس سازمان جهاد و کشاورزی استان سیستان و بلوچستان اظهار کرده است که خشکسالی در سالهای جاری باعث کاهش 50٪ سطح زیر کشت مزارع کشاورزی در این استان شده و این در حالی است که در گذشتهای نزدیک و به برکت وجود رودخانه هیرمند که از کشور افغانستان سرچشمه میگیرد باعث گشته بوده تا استان سیستان و بلوچستان از نقاط مهم کشاورزی فلات ایران باشد که به انبار غله ایران نیز معروف بوده است.
با توجه به چشم انداز توسعه استان سیستان و بلوچستان که در بهار 1398 و توسط سازمان مدیریت و یرنامه ریزی این استان تحت عنوان سند آمایش سرزمین استان سیستان و بلوچستان بیان شده است : «استان سیستان و بلوچستان استانی خواهد بود با توسعه جامع؛ پایدار؛هماهنگ؛ متناسب با مقتضیات فرهنگی؛ جغرافیایی و تاریخی؛متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی؛ به دور از نگرشهای سنتی ضد توسعه؛ دارای سازمان فضایی متوازن با تاکید بر حفاظت از محیط زیست و بهره برداری منطقی از منابع و جایگاه متناسب در شاخصهای توسعه کشور». طبق نقل قول ارائهشده؛ در چشمانداز توسعۀ این استان پایداری و همگامسازی و ارائۀ طرحهای منعطف با محیط زیست در جهت پیشرفت این استان ارایه پیشنهاد شده است. ولی تا کنون هیچ اتفاق عملی در این راستا رخ نداده و امید است که این برنامه نیز مانند خیلی از برنامههای چشمانداز ارائهشده جنبه نمادین نداشته باشد و ایران نیز همچون کشورهای دیگر که سالهای زیادی است در ارتباط با طراحی پایدار شهری در حال تلاش عملی هستند با بهکارگیری متخصصین به روز و جوان این حوزه گام مفید و اجرایی در کاهش خسارات حاصل از گرمای جهانی آب و هوا در طراحی فضاهای شهری بردارد.
در سیلاب اخیر استان سیستان و بلوچستان شاهد خسارت 332 میلیارد تومانی به زیرساختها و خسارت 613 میلیارد تومانی به کشاورزی این استان بودهایم.
باید از مسئولین مربوطه در این مسأله پرسید با توجه به خسارات مالی شدیدی که در این راستا بر زیرساختهای شهرهای ایران طی این سالها وارد آمده نمیتوان با برنامهریزی صحیح و بوجود آوردن زیرساختهای پایدار و اصولی در طراحی شهری نه تنها جلوی این خسارات را گرفت بلکه با ایجاد اشتغال بومی در راستای توسعه شهری و درآمدزایی به هدف تعریف شده توسط سازمان مدیریت و شهرسازی که در بالا به آن اشاره شد رسید؟!