نشست “گردشگری رویداد؛ همبستگی ملی از مسیر فرهنگ عمومی” با سخنرانی محمد هادی همایون عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و به دبیری مهدیه بد عضو هیأت علمی پژوهشکده نظر و دبیر نشست در گالری نظرگاه برگزار شد.
درابتدای نشست، مهدیه بد با بیان اینکه در موضوع گردشگری، غیر از جاذبههایی که هر مکانی دارد، یکی از موضوعات جاذب گردشگر، رویدادهایی است که در هر منطقه برگزار میشود،گفت: این رویدادها میتواند یک رویداد ورزشی یا رویدادهای ملی، مذهبی و … باشد. یکی از نکات مهم رویدادها اینست که آدم ها باید در آن محل حضور داشته باشند تا از آن رویداد استفاده کنند.
غفلت از رویدادها در حوزه گردشگری
وی ادامه داد: با توجه به پتانسیلهای موجود در ایران و مجموعه زیادی از رویدادهایی که در کشور برگزار میشود اما این رویدادها در حوزه گردشگری مورد غفلت قرار گرفته اند، یکی از اهداف این نشست بررسی علت غفلت از سرمایه گذاری در گردشگری رویداد محور است.
محمدهادی همایون عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه ما نمی توانیم از رویداد صحبت کنیم و نسبت به فرهنگ هیچ موضعی نداشته باشیم، اظهار داشت: عملاً رویدادهای ما در چارچوب فرهنگ اتفاق میافتد و این امری است که در نظام گردشگری امروز جهانی مظلوم و مورد غفلت واقع شده است. جهانگردی یک پدیده چندوجهی است، پدیدهای است که در آن ارتباطات، فرهنگ، امنیت، اقتصاد و سیاست وجود دارد و یک پدیده بسیار پیچیده است که تمام این جنبهها را با هم به تحرک در میآورد اما متأسفانه از لحاظ الگوهای سیاستگذاری به ویژه در دوران معاصر این الگوها فقط اقتصادی بسته شده است.
کشور ما از رویدادها عقب مانده است
وی ادامه داد: امروز ما در چارچوب رویدادهای قدیم ماندهایم در صورتی که رویدادها در حال تغییر هستند و ما فقط توانستهایم گردشگری را در الگوی اقتصادی معنا کنیم و نمیتوانیم جلوتر برویم. به عنوان مثال در رویداد پیادهروی اربعین که درآمدی برای کشور ندارد، ما برای آن جایگاهی در نظر نگرفتیم، دلیل هم اینست که رویدادها به شدت فرهنگیتر میشوند و ما فقط رویدادهای قدیم را تئوریزه و مدلدار کردهایم، اما رویدادهای جدید که مبنای فرهنگی دارد، لزوماً این معنا را ندارند و ما از رویدادها عقب ماندهایم .
ضرورت تعریف الگوی فرهنگی برای گردشگری
همایون با بیان اینکه مساله اصلی ما در کشور این است که در برنامههای کشور و سیاستهای ابلاغی یک سردرگمی وجود دارد، گفت: ما باید بررسی کنیم که گردشگری را برای چه میخواهیم، سیاستهای ابلاغی و رهنمودها کاملاً عوامل و شاخصهای فرهنگی هستند، ما اگر بخواهیم یک همبستگی فرهنگی بین مردم ایران در داخل و خارج کشور برقرار کنیم باید الگوی فرهنگی برای گردشگری تعریف کنیم.
وی افزود: نگاه غالب میگوید گردشگری به جای نفت، در حالیکه کشورهایی که بر روی گردشگری سرمایهگذاری میکنند، به همان میزان که گردشگر ارز وارد کشور میکند، همان میزان دولت ها روی گردشگری سرمایهگذاری میکنند، همیشه باید سرمایهگذاری کرد تا بتوان از آن استفاده کرد. مسأله دیگر اینکه پدیده گردشگری یک بسته کامل است یعنی شما در کشور خود گردش میکنید، خارجیها به کشور شما میآیند و شما به خارج از کشور میروید و ما معمولاً این موضوع را در آمار اقتصادی گردشگری کشور نمی آوریم و فقط دو مورد اول را بررسی میکنیم، یعنی ما دو برابر در صنعت گردشگری هزینه میکنیم تا یک برابر درآمد داشته باشیم و این نشان میدهد که اساساً موضوع درآمد در گردشگری موضوع قابل دفاعی نیست، بی شک این موضوع نشان میدهد که گردشگری در سیاستهای جهانی یک پدیده فرهنگی است.
مهدیه بد با اشاره به این موضوع که رویدادها برای جذب گردشگر باید الگو داشته باشند گفت: آیا تعیین یک الگوی ثابت برای رویدادها کار درستی است؟
محمدهادی همایون در پاسخ به سوال مطرح شده گفت: منظور ازتعیین الگو به معنایی که پدیده را کنترل کنیم، نیست چراکه پدیده در حال وقوع است و ما نمیتوانیم پدیده را کنترل کنیم، بلکه باید الگوی آن را اصلاح کنیم. ما نیازی نداریم که حتماً آن اتفاقی که میافتد را به هم بزنیم یا تغییر دهیم بلکه باید پرسید چگونه یک پدیده گردشگری که در حال وقوع است را به هم نزنیم و در حالت طبیعی خود نگه داریم. مسئله بعدی اینست که در هر صورت باید مسئله مالی را نیز در نظر گرفت چراکه بر اساس الگوهای فعلی این پدیده باید درآمد داشته باشد در غیر اینصورت دولت یا بخش خصوصی باید در آنجا هزینه کنند اما اینکه چگونه میتوان چنین کاری انجام داد مشخص نیست چون ما الگویی برای آن نداریم.
مهدیه بد در ادامه پرسید: اکنون و با وضع موجود، وزارت گردشگری چه کاری میتواند انجام دهد تا رویدادهای ملی و مذهبی ما رونق بیشتری پیدا کنند؟ یا به عبارتی رمز ماندگار کردن آنها در فرهنگ چه میتواند باشد؟
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق در پاسخ، بیان کرد: مهمترین موضوعی که ما در عرصه دولت داریم فهم این است که ما گردشگری را برای چه میخواهیم؟ نظام حکومتی ما تکلیفش را با الگوهای گردشگری باید روشن کند اولاً باید بگوید ماهیت گردشگری چیست و ما چه انتظارو چه امکانات و ظرفیتهایی داریم، چراکه برای هر ظرفیتی نباید هزینه کرد بلکه باید یک هویتی برای ما بسازد که این نیز مربوط به سیاستگذاری است. باید مشخص کنیم میخواهیم درگردشگری به چه چیز مشهور شویم و این نکته مربوط به سطح کلان سیاستگذاری کشور ما است و باید در آنجا تصمیمگیری شود. مهمترین موضوعی که در گردشگری وجود دارد گردشگرهایی هستند که در مورد پدیدههای گردشگری اطلاع رسانی و تبلیغ میکنند.
یکی از حاضرین در این نشست در سوالی مطرح کرد: رویدادهای گردشگری در ایران چطور باید معرفی شوند چرا که تبلیغاتی صورت نگرفته است و حتی مردم کشور از آن اطلاعی ندارند؟
همایون با اشاره به پیاده روی اربعین گفت: مگر پیاده روی اربعین در سکوت و بایکوت خبری جهان اتفاق نیفتاده است، پس چگونه این رویداد چنین جمعیت زیادی را جذب میکند در حالیکه نه زیرساختی برای آن تهیه شده، نه نحوه بازاریابی درستی برای آن انجام شده و نه حمل و نقل و امکانات رفاهی مناسبی در نظر گرفته شده است؟ لذا این جاذبه است که مردم را به سمت آن میبرد و این جاذبه عشق به اباعبدالله است که جاذبه گردشگری برای پیادهروی اربعین ایجاد کرده است، یعنی 1380 سال کار فرهنگی، بنابراین فرهنگ نقش بسیار مهمی در گردشگری دارد و نمی توان گفت که با یک الگوی ساده اقتصادی میتوان گردشگر را جذب کرد، بنابر این باید در موضوع بازاریابی گردشگری سرمایهگذاری فرهنگی انجام داد.
مهدیه بد دبیر جلسه نیز با اشاره به موضوعات مطرح شده بیان کرد: مشخص است که موضوع برندسازی در حوزه گردشگری در کشور ما مورد غفلت واقع شده است و ما باید یک برند گردشگری فرهنگی برای خود ایجاد کنیم و برای هر رویداد و برای هر واقعه ای، پشتوانه فرهنگی بسازیم تا بتوانیم گردشگر را به سمت آن جذب کنیم و دولت نیز باید مشخص کند که از گردشگری چه توقعی داریم.
یکی دیگر از حضار با بیان اینکه مشخص شد که هر کشوری در حوزه گردشگری باید مزیت رقابتی خود را تعیین کند و سپس روی آن سرمایهگذاری کند گفت: با توجه به موضوعاتی که در سازمانهای گردشگری ما مطرح است گویا قرار است در کشور ما روی گردشگری سلامت سرمایهگذاری شود و بسیاری از شهرها با این برند در حوزه گردشگری سلامت فعال میشوند اما در این نوع گردشگری رویداد تعریف نشده است، در این حوزه چطور میتوان راهکار و الگوی ارائه داد؟
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق اظهار داشت: موضوع گردشگری سلامت در زمانی که آقای لنکرانی وزیر بهداشت بود مطرح شد و پایگاه آن به طور طبیعی شیراز خواهد بود اما چگونه میتوان گردشگری سلامت را در کشوری برند و روی آن سرمایهگذاری کنیم که مردم آن کشور از لحاظ سلامت، مشکلات زیادی دارند و مردم آن از لحاظ درمان به یک وضعیت استاندارد نرسیدند که بخواهیم سرویس اضافه به کشورهای دیگر ارائه دهیم. دوم اینکه هنوز در کشور ما بر سر طب سنتی، ایرانی و اسلامی دعوا وجود دارد و با تغییر دولت ها نظرات نیز تغییر میکند، در این وضعیت چگونه میخواهیم از آن برند بسازیم؟ بنابراین چیزی باید وجود داشته باشد تا روی آن سرمایهگذاری کنیم.
وی ادامه داد: ابتدا باید مزیت نسبی را پیدا کنیم و بسنجیم که در چه وضعیتی قرار دارد و اکنون به چه چیز نیاز داریم و چه اقتضائاتای داریم و چه کسانی میتوانند راحت تر به کشور ما بیایند، این مسائل نیاز به فکر دارد و به نظر میرسد که چنین بررسی انجام نشده است.
حدادی خبرنگار روزنامه دنیای اقتصاد نیز خطاب به همایون گفت: شما میگویید کشوری که میخواهد عرضه کننده یک محصول گردشگری باشد باید در آن محصول حدنصاب خوبی را داشته باشد. در خصوص گردشگری سلامت هم باید گفت که یکی از شاخههایی که وزارتخانه میراث آن را دنبال میکند همین گردشگری سلامت است اما اشکال اینجا است که در این حوزه هیچ کاری انجام نشده و اکنون ناگهان میخواهند با یک دست چند هندوانه بردارند و این که حتماً باید در کشور ما وضعیت سلامت کاملاً خوب باشد و مردم ما از نظر سلامت و پزشکی در رفاه باشند تا گردشگری سلامت محقق شود بنظرم چندان قابل قبول نیست. چون مشاهده میکنیم اکنون کشوری مانند هندوستان در گردشگری سلامت حرف اول را میزند اما اغلب هندی ها به خاطر وضعیت اقتصادی یا فرهنگی اصلاً به پزشک مراجعه نمیکنند.
وی افزود: در خصوص رویدادها نیز اینگونه است، ما رویدادهای زیادی داریم اما ابتدا باید گردشگر داخلی را به آن جذب کنیم و بعد سراغ گردشگران خارج از کشور برویم.
ضرورت مشارکت مردم در امر گردشگری
در ادامه همایون با اشاره به موضوعات مطرح شده بیان کرد: به نظر من گردشگری اصولاً تا به مردم نرسد به هیچ وجه ارزش ندارد و رشد نمیکند، یعنی مردم باید احساس کنند که در گردشگری مشارکت دارند و مردم باید از همان لحظهای که گردشگر وارد کشور میشود با آن تعاملات فرهنگی داشته باشند.
نوری دکترای جامعه شناسی با بیان اینکه در این جلسه مطرح شد که ممکن است درآمد و سرمایهگذاری در حوزه گردشگری برابر شود و به همین دلیل نمی توان روی اقتصاد گردشگری حساب کرد، گفت: اینکه نباید صرفاً به جنبه اقتصادی گردشگری توجه کرد و جنبههای مختلفی از آن را باید در نظر گرفت، درست است اما مسئله مهم اینجا است که ما در ایران سالها است که میخواهیم استقلالمان را ثابت کنیم اما قدرت غرب این اجازه را به ما نمیدهد و ما میتوانیم در این حوزه از گردشگری عمومی و گردشگری رویداد کمک بگیریم. به عنوان مثال با جذب گردشگر خارجی تصویر جدیدی از کشور به آنها نشان دهیم تا آنها در کشور خود تبلیغ کنند. اکنون مردم آمریکا از داخل ایران خبر ندارند و تصویری که حاکمیت آن ها از ایران ساخته در ذهنشان است.
یک فعال حوزه گردشگری نیز اظهار داشت: بین رسوم ما و رویدادها یک فاصله و یک آشفتگی وجود دارد. ما باید یک اندازه و مقیاس و همچنین مخاطب مشخصی برای رویدادها داشته باشیم و این یک موضوع مکمل است. ما گردشگری را سر هم میکنیم و بررسیهایی که انجام میدهیم اجتماعی نیست و در اعلام آمار ها فقط حرکت امواج انسانی را مد نظر قرار میدهیم. گردشگری انواع مختلفی دارد، ما در گردشگری اجتماعی باید اجازه بدهیم و از جامعه نیز کمک بگیریم. رویداد باید تعریف واضحی داشته باشد و اندازههای آن مشخص شود، باید رویداد را کشف کنیم و مثالهای آن را مشخص کنیم اما متأسفانه ما برنامه نداریم. به نظر من در این مورد باید خردورزی ثابتی داشت و باید مشخص کرد که میخواهیم در گردشگری کدام مشکل را حل کنیم مشکل فرهنگی، اجتماعی و یا اقتصادی.
سید امیر منصوری عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز با اشاره به اینکه موضوع که آیا گردشگری الزاماً نباید در مقیاس اقتصادی باشد گفت: اگر هزینه و فایده گردشگری را با هم مقایسه کنیم، ممکن است فایده هنگفتی در میزان خرد نداشته باشد و اگر چنین باشد، ما باید در اقتصاد کلان به دنبال منافع آن باشیم مانند آموزش و پرورش که ابتدا هزینه میکند اما در کل سود ایجاد کرده است، گردشگری در حساب اقتصاد خرد چندان توجیه ندارد اما در اقتصاد کلان توجیه دارد یعنی موجب صرفهجوییهایی در فرایند رشد اجتماعی میشود.
وی ادامه داد: ما باید به آوردههای گردشگری توجه داشته باشیم، اگر هزینهها و فایدهها بالانس باشند، ممکن است اهداف سیاسی را به دنبال داشته باشد، یعنی آن نوع از گردشگری به اهداف دیگری فکر میکند که در کل تبدیل به فایده میشود.
منصوری تصریح کرد: گردشگری کار فرهنگی و تابع کردن گردشگران در جهان است، با این فرضها شعاری که در پوستر این نشست آمده است “همبستگی ملی از مسیر فرهنگ عمومی” باید از همین جنس باشد و به نظر میرسد، شاید گردشگری رویداد میتواند به همبستگی ملی منجر شود. فرهنگ عمومی در رویدادها و سرمایهگذاری و برنامهریزی کردن بتواند دستاوردهای زیادی در همبستگی ملی داشته باشد که جزو موارد اقتصاد کلان محسوب میشود. اما سوال من اینجاست که تکلیف ما در مورد رویداد چیست؟ اگر قرار باشد رویدادی رخ دهد بهتر است آن رویداد را مخفی کنیم و اتفاقاً باید برای آن ضد تبلیغ داشته باشیم که افراد زیادی در آن حضور پیدا نکنند که رویدادها را مانند هم کنند.
در گردشگری رویداد محور،تماشگر و بازیگر جدا نیستند.
وی اضافه کرد: مراسم پیاده روی اربعین، نمونه موفق گردشگری رویداد محور است اما مگر در آنجا بازیگر و تماشاچی با هم متفاوتاند، آنجا کسی نمیرود شخص دیگری را تماشا کند و همه در عین حال که بازیگرند،تماشاچی هم هستند. در این رویداد تماشاچیان نیز نقش پیدا کردهاند و جزئی از مراسم هستند، به نظر من شاید ما به لحاظ ساختاری راجع به ماهیت گردشگری رویداد باید تعریف دیگری داشته باشیم. گردشگری رویداد از جنس گردشگری طبیعت یا گردشگری معماری یا شهری نیست که بین ناظر و هدف فاصله وجود داشته باشد. ما باید رویدادها را طوری برنامهریزی و هدایت کنیم که بازیگران آن زیاد شود نه این که بازیگران اندک و تعداد تماشاچیان زیاد باشند.
منصوری با اشاره به اصالت فرهنگ در رونق بخشی به گردشگری اقتصادی گفت: به عنوان مثال در مازندران در فصل برداشت مراسمی وجود دارد که آن ها در گذشته برای اینکه اقتصادشان بچرخد آن را تبدیل به یک آیه و چیزی را ستایش میکردند. به نظر میرسد که در مفهوم و ماهیت گردشگری بین موضوع گردشگری و بازیگران گردشگری و مخاطب تفاوت داشته باشد.
یکی دیگر از حاضرین در جلسه با اشاره به موضوع سود و میزان سرمایهگذاری در گردشگری اظهار داشت: شاید بین سود و سرمایهگذاری در گردشگری منطق وجود نداشته باشد اما در هرکار اقتصادی باید سرمایهگذاری کرد، گردشگری در حوزه سرمایهگذاری و درآمدزایی پس از نفت و خودروسازی رتبه سوم را دارد، کمااینکه اقتصادهای خرد نیز درگیر گردشگری هستند. در گردشگری رویداد نیز رویدادها تاریخ مختلفی دارند که از فرهنگ نیز استفاده شده است و ما اکنون باید مشخص کنیم چه نوع از گردشگری را میخواهیم در کشور داشته باشیم.
یک فعال گردشگری با اشاره به سخنان امیر منصوری گفت: من مخالف این موضوع هستم که گردشگری تماشاخانه نیست که یک عدهای تماشاگر باشند. جاذبه تنها مبنای گردشگری نیست و موارد دیگری هستند که باید جاذبه را همراهی کنند. اگر قبل از برنامه ریزی هویت گردشگری مشخص شود و گردشگری فرهنگ را دولت انتخاب کند چطور میخواهیم کاری کنیم که رویدادها سهم مساوی در فضای فرهنگی داشته باشند.
همایون عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق گفت: از نظر من وزنگذاری برای گردشگری مهم است چراکه وقتی برنامهریزی میکنیم یک جاذبهای را بیشتر مد نظر قرار میدهیم و یکی را کمتر و این یعنی نظام برنامهریزی اما ما نمیخواهیم وزنگذاری کنیم.
وی ادامه داد: گردشگری در ادامه صنعت خودرو و نفت نیست البته از نظر آماری ممکن است اینگونه باشد. اگر مدلهای توسعه گردشگری درست شکل نگیرد سبب زمین خوردن اقتصادی منطقه میشود، پس نیاز به هویت دارد. عنوان جهانگردی را به گردشگری تغییر دادند چون میخواهند به موضوع گردشگری توده به آن سمت برویم که بدترین کاریست که میتوانیم با میراثمان کنیم رویدادهای ما براساس سنت ما و اصیل است اما ما فقط به دنبال گردشگری توده هستیم که ممکن است به تخریب محیط زیست و فرهنگ و میراث بیانجامد.
همایون تصریح کرد: انگیزه کشور میزبان گردشگری مهمتر از انگیزه گردشگر است و این دو باید از هم جدا باشند. گردشگر باید با انگیزه فرهنگی بیاید و میزبان انگیزه اقتصادی داشته باشد. اینکه ما فقط در برنامهریزیهایمان موضوع انطباق با الگوی جهانی را در نظر داشته باشیم درست نیست بلکه میتوانیم الگوهای موفقی برای خودمان داشته باشیم.
وی افزود: هر اتفاقی را نمیتوانیم جزو رویدادها قرار دهیم، باید ببینیم این الگو میخواهد ما را به کجا ببرد ما باید برنامه داشته باشیم و بیبرنامگی ما را ذیل آن ریلی میبرد که نظام جهانی برای ما تعریف کرده است.
همایون با اشاره به سخنان منصوری اظهار داشت: ما یا خودمان را در تاریخ حبس میکنیم یا به سرمایه فرهنگیمان اضافه میکنیم و الگو را گسترش میدهیم و جهانی میشویم و این یک الگو است و ما باید برای رویدادهایمان، چنین الگویی داشته باشیم تا کسانی که در رویداد شرکت میکنند تماشاگر نباشند، اگر زمینه مشارکت فراهم شود، موفق خواهیم شد. جهانگردی داخلی بسیار مهم است چراکه از هویت ما نشأت میگیرد و ما هویت را بازسازی میکنیم و توسعه هویت در گرو ریزش هویت است. ما جهانی نیستیم اگر قرار است تمدن بسازیم باید بتوانیم فرهنگ خود را توسعه دهیم.
مهدیه بد در پایان گفت: از مجموع موارد مطرح شده در جلسه امروز به این نتیجه میرسیم که حلقه مفقوده ما در گردشگری رویداد محور، هدفگذاری برای رویدادها و نداشتن برنامه است و مشارکت مردم و انجام تبلیغات نیز از نکات قابل اهمیت در این حوزه است.