آیا خوزستان تنها برای پایتخت نشینان ایران، استانی نفتخیز شناخته می شود؟
امروزه بر کسی پوشیده نیست که اعمال سیاست های نادرست داخلی، دهه هاست که نه تنها به تخریب منظر طبیعی خوزستان پرداخته بلکه باعث ناکارآمدی منظر صنعتی این شهر مهم ایران نیز شده است که حاصل آن چیزی به جز خشم، کینه و قربانی شدن ساکنین خوزستان و رو به زوال رفتن این جلگه حاصلخیز نداشته است. خوزستان که روزگاری به عنوان بهترین تجربه در امر ساماندهی و سکونت نوگرایانه و سبک مدرن زندگی به شمار می آمد، امروزه با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند که ریشه در سیاست های اعمال شده حکومتی دارد.
آیا دست یابی به منافع کوتاهمدت ارزشی فراتر از نابودی منظرین جلگه ای را دارد که زمانی با برنامهریزی مهندسین و صاحبنظران غیر ایرانی نگین شهرهای خاورمیانه به شمار میآمده است؟ از جمله مشکلات شایع این روزها در منظر طبیعی خوزستان عدم توجه به مشکلات زیست محیطی به مانند پروژههای سدسازی، انتقال آب، خشککردن هور و وجود ریزگردها است. در حالیکه منظر صنعتی شهرهای خوزستان که با هدف «توسعه» در حال شکل گیری هستند از جمله مشکلات دیگری است که تهدیدی مهم برای منظر این استان به شمار می آید.
بندر امام یکی از شهرهای منحصر به فرد خوزستان است که در درون خود دارای دو منظر صنعتی و منظر مسکونی است. به عبارتی بندر امام با نام قدیمی بندر شاهپور که هم اکنون به عنوان بزرگترین بندر تجاری خوزستان (در خور موسی در خلیج فارس) به شمار می آید، دارای صنایع بزرگ و مهم کشور از جمله صنعت حمل و نقل زمینی (راه آهن) و دریایی است که نیروی زیادی از افراد بومی و غیر بومی در آنجا مشغول به کار و فعالیت میباشند. همچنین وجود صنایع پتروشیمی و شرکت های مهندسی مهم وابسته به آن نیز در این بندر باعث افزایش بیشتر نیروی انسانی جویای کار در منطقه شده است.
در ابتدا اهالی بومی منطقه که اغلب کارگران و بارکشان بندر و اصناف بودند در جوار تاسیسات بندری در خانه های چوبی و یا حصیری زندگی می کردند. اما با روی کار آمدن صنعت پتروشیمی و توسعه آن، اسکان نیروی متخصص و همچنین بهبود شرایط نامطلوب مسکن کارگران سابق بندر، از جمله دغدغه های مهم برای منطقه شد چنانچه از کنار اسکله به فاصله پانزده کیلومتر شهر سربندر به عنوان بخشی از بندر امام خمینی با هدف اسکان نیروی کار شکل گرفت.
سربندر بخش مسکونی و غیر بندرگاهی بندر امام خمینی به شمار می رود. در دوره جنگ تحمیلی ایران و عراق با ورود افرادی که جنگ زده نامیده می شدند جمعیت سربند افزایش چشمگیری یافت و شهرک های مسکونی به مانند شهرک مقداد، شهرک دستغیب و شهرک هجرت (شهید جانبازان) در آن ساخته شد. با گذشت زمان و گسترش شهر در کنار بازار صدوقی و بازار بلوکی ها محلات مسکونی دیگری تحت عنوان فازهای مختلف اجرایی احداث شدند.
این محلات مسکونی به عنوان بخشی از عینیت کالبدی فضا، ساختار اصلی منظر شهر سربندر را شکل داده اند. با وجودی که سربندر منطقه ای است در جغرافیایی نزدیک به شهرستان آبادان و از نظر شکل گیری شهر تشابهات زیادی به این شهرستان دارد اما نتوانست از الگوی مشابه در ساخت محلات مسکونی از آبادان تبعیت نماید، لذا دارای منظر شهری محروم و نامناسبی نسبت به شهرهای همجوار خود است.
محلات مسکونی این منطقه با مشکلات بسیاری همچون عدم کیفیت مطلوب ساخت، آبگیری معابر، جاری شده فاضلاب های شهری، بهداشت نامناسب و همچنین کمبود فضای سبز مواجه هستند. به نظر می رسد آنچه که باعث آشفتگی منظرین در این منطقه شده (منطقه ای که با بهره مندی از منظر طبیعی خور از مناطق منحصر به فرد استان به شمار می رود) ریشه در دو عامل دارد. مهمترین عامل ریشه در سوء مدیریت در برنامه ریزی و اجراست که علاوه بر اینکه نیازهای اصلی عامه مردم را فدای افزایش ثروت و قدرت طبقه حاکم می کند بلکه با توجه به عدم زمان مندی و توجه نبودن زمان کافی وظایف اصلی خود را نیز انجام نمی دهند.
به طور مثال می توان به عقد قرارداد شهرداری بندر امام با شرکت سرمایهگذار دنیزگستر اشاره کرد که نه تنها نتوانست به تعهدات مالی خود عمل نماید بلکه متحمل ضرر برای شهرداری نیز شد. دومین عامل ضعف در شناخت سازمان فضایی شهر است. اگر ساختار شهر را به سه سطح کلان، میانه و خرد دسته بندی نماییم خیابان ها به عنوان عنصر میانی از سازمان فضایی شهر مهمترین عامل پیوند لایه های کلان شهر به لایه های خرد شهر می باشند. به نظر می رسد در سربندر لایه میانی خیابان نتوانسته اند ارتباط مناسب بین اجزای شهر برقرار نماید و در پیوند محلات مسکونی و یکپارچه کردن منظر شهر عملکردی ضعیف داشته اند.