مساله: لغو فریز طرح توسعه دانشگاه تهران از سوی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران نخستین نمونه برتری خواستههای مدنی بر تصمیمات بروکراتیک در تاریخ شهرسازی ایران است. ابهام در مصوبه شورای عالی شهرسازی این نگرانی را همچنان دامن میزند که مرکز شهر تهران و زمینهای تملک شده دانشگاه پس از لغو فریز چه سرنوشتی خواهد داشت؟
با توجه به آن که تداوم هویت تهران بیش از هر دو عامل دیگر وابسته به حیات و دوام این محدوده به عنوان “مرکز شهر” است، میتوان حفاظت از آن را به عنوان یکی از بارزترین حقوق شهروندان نسبت به شهر باز شمرد. ارجاع بازنگری طرح، تحت عنوان “طرح ساماندهی” به واحد عمرانی دانشگاه که رویکردی منفعتطلبانه در توسعه دارد؛ دفاع از «حق شهر» را در پرده ابهام میبرد. مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در ارتباط با طرح ساماندهی دانشگاه تهران هرچند سندی مهم در تحقق مطالبه مدنی محسوب میشود ولی نقص آن در فقدان سیاستهای ساخت و ساز در محدوده و ابهام در ساز و کار اقدام، 2 سوال مهم را مطرح میکند:
سیاست اصلی در تهیه طرحهای ساخت در املاک اطراف دانشگاه تهران چیست؟
طرحهای ساماندهی به دست چه کسانی و با چه ساز و کاری باید تهیه شود؟
نتیجه راهبردی: تعیین «سیاست ویژه و واحد» با هدف اولویتبخشی «حق شهر» به سایر حقوق در طرح ساماندهی بافت دانشگاه تهران مهمترین اقدام از سوی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران خواهد بود که براساس آن رویکرد مداخله و تصمیمگیری گروههای ذینفع در فرآیند طرح روشن میشود.
طرح ساماندهی بافت دانشگاه باید با مشارکت گروههای ذینفع شامل گروههای مردمی، حرفهمندان و متخصصان تهیه شود. این مشارکت مستلزم تعریف ساز و کار مشخص از سوی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران است. اساس این ساز و کار باید تعامل بین گروههای ذینفع، نظرخواهی از آنها در مراحل مختلف تهیه، راهبری و تصویب طرح باشد.