بازار بزرگ ایران، موسوم به ایرانمال بزرگترین مرکز تجاری معاصر ساختهشده در تهران است که فضاهای متعددی در ساختار خود دارد. یکی از این فضاها محوطهای سرپوشیده با نام باغ ایرانی است که الگوی ساخت آن را باغ ماهان ذکر کردهاند. بهطور کلی ساخت و طراحی فضای این چنینی در یک پروژۀ تجاری قابل نقد و بررسی است. هدف این نوشته کنکاش در اهداف، ایدهها و مفاهیم طراحی چنین فضایی است. سؤال اصلی این است که هدف از طراحی فضایی با عنوان باغ ایرانی در پروژۀ ایران مال چیست؟ پاسخ این سؤال از طرف سازندگان آن در پایگاه اینترنتی ایران مال این گونه آمده است: «هدف باغ ایرانی، احیای باغهای باستانی ایرانی و اسلامی و شناساندن آنها به مراجعان است. مجموعهای که یک اتصال منطقی با معماری مدرن کل مجموعه دارد و در عین دعوتکنندگی یک نشانه تأثیرگذار در کل بناست. نمادی اصیل، فاخر و جذاب برای مخاطبان مجموعه که کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و زیباییشناختی فراوانی به همراه دارد» [1]. حال باید دید که طراحان و سازندگان این مجموعه در عمل چقدر به این هدف نزدیک شدهاند؟ آیا مفاهیم بهکار گرفته شده در طراحی کهنالگوی باغِ ایرانی را در این فضا میتوان مشاهده کرد تا نمادی اصیل همراه با کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و زیباییشناختی برای مخاطبان باشد؟
در باغ ایرانی محور مرکزی باغ مسیری مستقیمالخط است که از ابتدا تا انتهای مسیر برای مخاطب مشخص است. «منظرۀ اصلی باغ محصول ساماندهی این محور است؛ منظرهای که با بدنههای قوی قاب شده و به ناظر اجازۀ تماشای صحنههای تصادفی را نمیدهد» [2]. اما در فضای باغمانند این پروژه نه تنها پیوستگی و یکپارچگی حرکتی وجود ندارد بلکه مخاطب دچار سرگشتگی در یافتن مسیر میشود. مخاطب بعضاً در مسیر میانی با دیوارهایی صلب برخورد میکند که او را به کنارهها میراند، مسیری که گاه از گوشهها و گاه از وسط بدون هیچ انسجامی بازدیدکننده را دچار گمگشتگی فضایی میکند. این اصل مغایر با محور مرکزی در باغ ایرانی است که بیش از هر چیز در این فضا آزاردهنده است. نکتۀ دیگر قراردادن سقفی بر فراز باغ است که بیکرانگی باغ و اتصال آن با آسمان را از بین میبرد. در صورتیکه در کهنالگوی باغ ایرانی«سطح آب، آینهوار تصویر آسمان را منعکس میکند؛ یعنی تصویر امر لایتناهی و بیکران که بیننده را به جهان کامل باغ ایرانی وارد میکند» [3]. علاوه بر این، سطوح دسترسی و چشمانداز مخاطبین به این باغ بسیار پراکنده و بدون کنترل است. در صورتیکه انسان با قرار گرفتن در باغِ ایرانی و طی طریق در کنار درختان و آب به عظمت طبیعت پی میبرد نه با حرکت در سطوحی بالاتر و در مسیری به موازات نوک درختان که در ایران مال صورت گرفته است. در این پروژه راهروهایی که در سطوح مختلف بخش تجاری دید به باغ را بدون هیچ هدفی فراهم میآورد، از معنای باغ ایرانی میکاهند. در کهنالگوی باغِ ایرانی یکی از دلایل وجود دیوار و محصوریت آن، کنترلکردن دید ناظر به داخل باغ است. ورود ناظر به باغ از نقطهای مشخص و به منظور فراهمآوردن بهترین چشمانداز در بدو ورود صورت میگیرد. «تأکید هنرمند ایرانی بر محصوربودن باغ از طریق ساخت و پرداخت فضای تأمل با ساماندهی باغ به مثابه مکانی مقدس با رعایت حرمت و انتظام ویژه اینگونه فضاها توجیه بیشتری دارد. این سنت تدریجاً به عنوان جزء جداییناپذیر باغ ایرانی شناخته میشود و زیبایی باغ در گرو آن قرار میگیرد» [2]. اما در باغِ پروژۀ ایران مال گویی ناظر دعوت به بالارفتن از دیوارهای باغ شده است، تا در سطوح مختلف امکان دیدن عناصری درهم را داشته باشد.
سازندگان ایران مال،باغایرانی را به این صورت تعریف کردهاند: «بیگمان یکی از نیکوترین جلوههای صورت و معنا برآمده از باور ایرانیان با ۲۵قرن قدمت، باغ ایرانی است» [1]. اما سازندگان این پروژه کدام صورت و معنای باغ ایران را در این پروژه به تصویر کشیدهاند؟ باغایرانی مفاهیم بسیار عمیقتری از شکل پلکانی آن به عنوان مثال در باغ شازده ماهان دارد که باید به آن پرداخت، که حتی این شکل پلکانی نیز در ضعیفترین حالت خود در این پروژه به تصویر کشیده شده است. در باغ شازده ماهان مسیر حرکت آب در محور مرکزی و سطوح پلکانی از ابتدا تا انتهای مسیر ادامه دارد و چشمانداز بیکرانی را خلق میکند، در حالیکه در این باغ به اصطلاح ایرانی، حوضچههایی به صورت منقطع و پراکنده در سطوح مختلف و منفک از هم طراحی شده و مهمترین اصل باغ شازده یعنی مسیر حرکت آب و حرکت مستقیمالخط ناظر از ابتدا تا انتهای این مسیر را در سطوح پلکانی نادیده گرفته است. در اینجا صرفاً درختانی در دو سوی یک فضا، عناصری را احاطه کردهاند که در کلیت آن هیچ نظم و وحدتی دیده نمیشود تا نمادی از کهن الگوی باغ ایرانی باشد.
آنچه باغایرانی را تبدیل به کهن الگو کرده و در طی سالیان متمادی به ارزشهای آن افزوده، همنشینی مؤلفههای مفهومی آن در وحدتی خاص است که منجر به خلق منظر باغ ایرانی در ابعاد عینی – ذهنی آن شده است. بررسی مفاهیم کهنالگوی باغ ایرانی نشان میدهد که هدف سازندگان این پروژه برای احیاء و شناساندن باغهای ایرانی و اسلامی به مراجعان عملی نشده است. بدیهیترین اصول زیباییشناسی و مفاهیم باغ ایرانی حلقۀ مفقوده این فضا است که باعث میشود، نه تنها تداعیکنندۀ باغِ ایرانی نباشد بلکه صورتی مخدوش از آن را به معرض نمایش بگذارد. هنگامی که توانایی شناساندن و بازنمایی باغ ایرانی با مفاهیم اصیل آن به عنوان یک کهن الگو به مراجعین وجود ندارد، بهتر آن است که حداقل صورتی تصنعی، کمیک و غیرقابل باور از باغِ ایرانی را به مخاطب ارائه نشود. ارزش حفظ کهنالگوها که باغایرانی هم یکی از آنهاست، بیشتر از آن است که در پروژۀ تجاری همچون ایران مال که ملغمهای از هر جا و هر مکان است، به سخره گرفته شود و فقط استفادۀ صوری از نام آن در جهت اهداف تجاری و سودآوری شود.
منابع:
- پایگاه اینترنتی بازار بزرگ ایران، باغ ایرانی
- منصوری، سید امیر. (۱۳۸۴). درآمدی بر زیبایی شناسی باغ ایرانی. باغ نظر، دوره ۷، شماره ۳: ۶۳-۵۸.
- بهشتی، سید محمد. (۱۳۸۷). جهان باغ ایرانی. فصلنامه گلستان هنر، (۱۲): ۱۵-۷.