چگونگی حفاظت از میراث تاریخی و طبیعی شهرها در عین حفظ حقوق مکتسبۀ صاحبان املاکی که واجد این شرایط هستند، چالش بزرگ شهرها است. از یکسو، این سرمایهها متعلق به شهر و از سو در تملک فردی است که نسبت به مالکیت آن، حق دارد.
پرداخت هزینههای حفظ این میراث، بر عهدۀ مدیریت شهری است، اما شهرداریها، سرمایۀ کافی برای پرداخت سودی که ممکن است مالک از فروش و یا ساخت ملک به دست بیاورند را در اختیار ندارد.
یک راه خروج از این وضعیت، اخذ ارزش افزودهای که شهر برای سایر املاک ایجاد کرده و واگذاری آن در ازای سود فروش به مالک میراث طبیعی و تاریخی شهر است.
مالکان املاک شهری به واسطۀ استفاده از خدمات و توسعههای شهر، بیآنکه نقشی در ایجاد این رونق داشته باشند، از اعتباری در گذر زمان برخوردار میشوند که متعلق به شهر است. پرداخت حق بهرهوری از خدمات شهری و افزایش ارزش سرمایه به نهادهای مدیریتی شهر، میتواند سودی که مالک باغ و خانۀ تاریخی از ساخت خواهد برد را جبران کند.
پرداخت مابه تفاوتی که در طول چند سال میان مبلغ خرید و فروش ایجاد شده، به شهرداری، علاوه بر اینکه منبع درآمد پایداری برای این نهاد ایجاد میکند، مانع از تعلق گرفتن، سود به سرمایه میشود، در نتیجه سود به سمت تعلقگرفتن به تولید حرکت میکند.
علاوه بر اینها عدالت را در شهر برقرار میکند. در طی سالهای گذشته و پس از دو طرح جامع ۷۱ و ۸۶ در تهران، سهم ارزش افزودۀ خدمات شهر، برای مناطق جنوبی در قیاس با سایر مناطق هیچ است.
اختلافی که به واسطۀ تمرکز منابع و امکانات شهری میان شمال و جنوب شهر ایجاد شده است، روندی تصاعدی دارد و رو به افزایش است. اخذ این درآمد به نفع شهر، اخذ سهم مناطق کمتر توسعهیافته از مناطقی است که از ارزش افزودۀ ایجاد شده توسط شهرداری استفاده میکنند.