شهر تهران علاوه بر یک شهر مدرن و نوبنیاد، شهری با قدمت شهرنشینی طولانی در ایران نیز هست. در تهران از جنبه تاریخی، تمام جاذبههای سطوح محلی، ملی، منطقهای و بین المللی قابل مشاهده است. در بین جاذبههای گردشگری شهر تهران، طبق آمار 46 درصد جاذبهها، انسان ساخت و مصنوع است. 37 درصد، جاذبههای فرهنگی و تاریخی و 15 درصد، هم مناظر طبیعی تهران است. نگاه ما به شهر تهران نگاه میراث اسلامی آن است. از نگاه دینی در تهران جاذبههای متنوعی از دین اسلام،زرتشت، مسیحیت و یهود، وجود دارد.
میراث را در تعاریف آکادمیک، به میراث جهانی و ملی تقسیم میکنند که به دو گونه اساسی میراث طبیعی و میراث فرهنگی تقسیم میشود و میراث دینی هم که از دیدگاه برخی از محققان در دل میراث فرهنگی قرار دارد. برخی دیگر اعتقاد دارند که میراث دینی به صورت کاملا متمایز قابل بررسی است. میراث فرهنگی به دو طبقه میراث فرهنگی ملموس و میراث فرهنگی ناملموس تقسیم میشود. سازمان جهانی یونسکو طبقهبندی جداگانهای از میراث اسلامی ارائه داده است، که در آن به آثار و ابنیۀ تاریخی اسلامی، موزهها، هنرهای اسلامی، شهرها، ادبیات، اداب و رسوم، محوطههای طبیعی مقدس، موسیقی و طب سنتی، ورزشها و آشپزی در فرهنگ اسلامی اشاره میکند. از سال 2010 میراث دینی، به عنوان یک ماهیت کاملا متمایز در یونسکو به ثبت رسیده است. به ویژه اگر از نگاه گردشگری آن را بررسی کنیم، مکانهای مقدس در دنیا همچنان جز پربازدیدترینها به شمار میروند و این میراث دینی را به یکی از مهمترین میراث زنده تاریخی بدل میکند. ارتباط میان گردشگری و میراث، بسیار بحثبرانگیز است. گروهی میراث را جزو منابع مطرح میکنند اما کارشناسان میراث با این تفکر به شدت مخاف هستند چرا که آنچه از گذشتگان بجا مانده، دارای ارزشهایی است که هیچ وقت نمیتوان جایگزینی برای آنها یافت. ارتباط گردشگری با میراث از نگاه بسیاری از محققان ناظر بر وجود میراث به عنوان عامل جریان گردشگری در جهان است.
در آیات قرآن کریم بسیار به اهمیت میراث اشاره شده است. از میراث آسمانها و زمین،که از آن خداوند است و به حفظ و نگهداری و صیانت از میراث یاد کرده و به سفر سفارش نموده است.
انسان فطرتاً از بعد مادی و جسمانی خود فراتر میرود و از سفرکردن به عنوان راهی برای یافتن پاسخ، و کسب معنا استفاده میکند. در حقیت او از ارتباطی که با محیط پیرامون و با سایر انسانها برقرار میکند، معنا و حقیقتی که در وجود خودش نهفته است، را میجوید تا نهایتاً به ارتباطی که با خداوند و خالق هستی وجود دارد، دست یابد. سفر انسان (با این ماهیت فطری)، آن رویکرد معنوی را رقم میزند. در واقع انسان، میخواهد از میراث تاریخی، به عنوان یک منبع برای اتصال به خالق هستی و آنچه که «خود»ش است استفاده کند. در عبارت آن را به صورت معناجویی میبینیم. در فرهنگ ایرانی، وقتی که صحبت از معنویت میشود فرهنگ ما یک نگاه صرف مذهبی به معنویت دارد، اما مطالعات آکادمیک، معنویت را امری فراتر از مذهب و دین، تصویر میکند و همان اتصال به خالق و معنا جویی میداند، که در درون هر انسانی وجود دارد. از این رو ما در بطن گردشگری و سفر به آن رویکرد معنوی میرسیم. نکته دیگر این است که فرد گردشگر در ارتباط با خودش و جامعه انسانی، جهان هستی و در نهایت ارتباط با خالق قرار میگیرد و مجموع این ارتباطها او را به وجود اصلی خودش نزدیک میکند.
میراث اسلامی شهر تهران را به دو گروه میراث اسلامی ملموس و ناملموس میتوان تقسیم کرد. بناها و آثار معماری اسلامی و کتب معماری جز میراث ملموس و فرهنگ دینی، سبک زندگی اسلامی، آیینها و اداب و رسوم آن، به عنوان میراث دینی ناملموس قرار میگیرند. آنچه که ما به عنوان یک میراث دینی یا اسلامی به آن اشاره میکنیم، ریشه در اعتقادات و باورها دارد. نگاه ما باید میراث محور باشد و نه نگاه منبع محور. این باورها و اعتقادات به رفتار و عناصر ملموس ارتباط پیدا میکند. در مجموع از یک سو تحقق ماموریت میراثی را داریم از سویی دیگر تحقق فلسفه گردشگری. شهر تهران به دلیل تنوع، تعدد و تکثری که از این نوع میراث دارد نیازمند برنامهریزی پیچیدهتر و جدیتری در سطح سیاستهای کلان توسعهای است.
- این نوشته، خلاصۀ مقالهای است که در همایش «اسلام و شهر، بازخوانی یک مفهوم» در دانشگاه علم و فرهنگ ارائه شده است.