چگونگی تحول سیاستهای منظرین صنعت نفت خوزستان در بستر زمان، در نشست «پیامدهای منظرین اکتشاف طلای سیاه در ایران» با سخنرانی فرشید خدادادیان، رییس واحد پژوهش و تاریخ شفاهی موزههای صنعتی نفت، سیدامیر منصوری عضو هیات علمی دانشگاه تهران و مهدی خاکزند عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مهدی خاکزند، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت در ابتدای این نشست با بیان اینکه رویکرد صنعتی میتواند برای نگاه منظرین هم فرصت و هم تهدید باشد، گفت: «پس از ورود دارسی به ایران برای استخراج نفت، از میان چند منطقه، خوزستان، آبادان و مسجد سلیمان به عنوان منطقهای مناسب برای استخراج نفت انتخاب شدند و تغییرات در این منطقه کپرنشین آغاز شد، خانه سازی، ایجاد بیمارستان، مراکز خرید و رستورانها در این مناطق شکل گرفت. رشد اقتصادی حاصل از استخراج نفت منجر به وقوع تغییراتی در کل کشور شد. سوال اول ما در این جلسه اینست، اکتشاف نفت در ایران تا چه حد توانست در رویکردهای منظرین تغییر ایجاد کند، چه منفی و چه مثبت؟».
فرشید خدادادیان رییس واحد پژوهش و تاریخ شفاهی موزههای صنعتی نفت با بیان اینکه کلان روایت تأثیرگذاری نفت در ایران چندان مثبت نیست، گفت: «وقتی در مورد پیامدهای منظرین اکتشاف نفت در ایران صحبت میکنیم، باید ابعاد مختلف موضوع اعم از عینی، ذهنی، تمدنی و تاریخی و همچنین زمانی و مکانی آن را مد نظر قرار دهیم».
توجه به مسألۀ حریم در ایجاد تأسیسات نفتی
وی تصریح کرد: «این اکتشاف مربوط به سال 1280 خورشیدی یعنی حدود 110 سال پیش و در جغرافیای بکر و خالی از سکنه که محل قشلاق عشایر بود، صورت گرفت لذا استخراج نفت در خوزستان در منطقهای فاقد سکنه دائمی و در نبود مدنیت صورت گرفت. گرد تأسیسات نفتی، کمپهای مخصوص کارشناسان خارجی و کپر و کومهها برای اقامتهای نیم روزه کارگران ایرانی ایجاد شد و همین امر موجب بوجود آمدن کلونیهای انسانی گردید که بهترین تعریف برای آن کمپانی سیتی است. یعنی شهری که شکل گیری آن بدلیل حضور نفت بوده است، این شهرها همزاد نفت هستند و با نفت، رشد و گسترش و توسعه یافتند. ضمن اینکه در آن زمان بیشتر اماکن تاریخی و باستانی منطقه، اماکن مقدس بودهاند و این مسأله عملیات استخراج نفت را محدود میکرد و این یعنی توجه به منظر فرهنگی و تاریخی که امروز به آن رعایت حریم و منظر اماکن تاریخی و مذهبی میگویند».
توجه صنعت نفت به هنر و زیبایی در گذشته
خدادادیان ادامه داد: «بررسی فعالیتهای صنعت نفت و شرکت شهرهای نفتی نشان میدهد که در طول تاریخ، چند پارامتر مد نظر صنعت نفت بوده است، اولین آنها دستیابی به بالاترین راندمان تولید و دومین مسأله محیط زیست، سومین توجه به انسان به عنوان نیروی مولد کار فارغ از نژاد، ملیت و رنگ و مذهب و چهارمین موضوع، توجه به هنر و زیباییشناسی بوده است».
وی اضافه کرد: «معماری منظر شاخهای از معماری است که با درک سه محور جایگاه محیط زیست و طبیعت، رابطه با انسان و توجه زیبایی شناختیهای هنری به سازماندهی زمین، ساختمانها و فضاهای بیرونی میپردازد. این اشتراکات و توجه به رویکردهای منظرین مد نظر کاوشگران و بهره برداران نفتی نیز بوده است. تلاش برای افزایش راندمان تولید با حداکثر استفاده از نیروی انسانی و تبدیل کارگران ساده به کارگر فنی یکی از اتفاقاتی است که در رویکرد توجه صنعت به نیروی انسانی رخ داد. تجهیز کردن این نیروها به علم و فن برای کمک به افزایش بهره برداری، ایجاد تأسیسات تصفیه فاضلابی که فاضلاب مناطق مسکونی و صنعتی وارد این تأسیسات میشده و پساب کمتر آلوده وارد محیط زیست میشد نیز ازدستاوردهای این صنعت است».
در ادامه خاک زند در خصوص دیسیپلینهای معماری منظر گفت: «معماری منظر از سه لایه اکولوژی، اجتماعی – فرهنگی و زیبایی شناسی به مفهوم لذتی که افراد در زمان قرار گرفتن در محیط میبرند، تشکیل شده است. وقتی در مورد نفت صحبت میکنیم در اولین نگاه چیزی جز تهدید نمیبینیم اما زمانیکه بررسی میکنیم که طلای سیاه چگونه زندگی افراد را تغییر میدهد، دیگر چنین نگاه تهدیدآمیزی به آن نخواهیم داشت. تغییرات در این عرصه حتی فرهنگ و ادبیات هم دچار تغییر کرده و در نهایت منظر در زیر ساخت تغییر ایجاد میکند».
نفت؛ ابزار جنگ فرهنگی دنیای امروز
سید امیر منصوری عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز گفت: «نفت اگرچه به لحاظ موضوعی نسبت به منظر صنعتی سوتیتر است اما به لحاظ اندازه از آن صدها برابر بزرگتر و در منظر سرزمینی موثر تر است. نفت یعنی انقلاب، حکومت، سیاست، تحریم، اقتصاد و گویی ما در دنیای معاصر جز نفت چیزی نداریم. ابزار جنگ فرهنگی دنیای امروز نیز نفت است، یعنی وقتی ما در حوزه نفت تحریم شدیم، درآمدها و نظام اجتماعی ما و به تبع آن نظام اقتصادی زیر فشار قرار گرفت و نظام فرهنگی به تبع نظام اجتماعی. به عقب تر که بر گردیم مشاهده میکنیم یکی از بزرگترین مناسبتهای کشور ما ملی شدن صنعت نفت است، همچنین ظهور دوره مدرن در ایران با آمدن رضاخان و مستشاران، پیرو قرار داد نفت ایران و انگلیسی بود و عقب تر انقلاب مشروطه نیز به واسطه ابعاد اقتصادی کشف نفت و قرارداد دارسی رخ داد که موجب ظهور جریانات جدید در نهضت عدالتخواهی شد، به گونهای تاریخ معاصر ما از نفت جدایی ناپذیر است، اگر نفت نباشد ما آدمهای دیگری خواهیم بود».
وی در خصوص ارتباط نفت و تأسیسات نفتی با منظر سرزمینی بیان کرد: «به دلیل اشتراکات زیادی که بین منظر و محیط زیست وجود دارد، تصور میشود که دامنه بحث ارتباط نفت با منظر به سمت محیط زیست است در حالی که اینگونه نیست، درسرزمینی که نفت بازیگر اصلی است برای حفاظت از سرزمین به مثابه یک منظر کلان و تبیین روشهای مداخله در این سرزمین باید معیارها، ضوابط، اصول و قواعدی را رعایت کند تا هرجا میرود هزاران تولید و محصول تاریخی و طبیعی را نابود نکند، لذا با دقت و شناخت ظریفی باید وارد صحنه شود. به عنوان مثال ضرورت ایجاد تأسیسات نفتی در هورالعظیم موجب خشک شدن این منطقه شد و اولین اثرات آن، وقوع ریزگردها بود، غیر از وجه زیست محیطی، هورالعظیم، ثروت تاریخی و طبیعی خوزستان بود. وجه زیست محیطی و وقوع ریزگردها قابل حل است اما وجه میراثی آن قابل جبران نخواهد بود».
منصوری با اشاره به ساخت منطقه عسلویه گفت: «هنگامی که انگلیسیها به آبادان رفتند برای استخراج نفت استاندارهای زیست محیطی را رعایت کردند اما اکنون ما آنقدر عسلویه را بد ساخته ایم که برای نجات مردم آنجا از آلودگی، شهری را در پشت کوهها ایجاد کنیم یا یونسکو از سالهای گذشته پیشنهاد داده بود برای کاهش خسارات منطقه عسلویه، طرح اصلاح آثار و خسارات ارائه شود و وزارت نفت پیشنهاد جنگل کاری را ارائه کرد که آنها این طرح را رد کرده و آن را مداخله نابخردانه دانستند، چراکه ما نتوانستیم در دوره مدرن شهری پایدار را بسازیم».
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به آلودگی هوای تهران نیز گفت: «منبع اصلی آلودگی هوای تهران که طی سالهای اخیر افزایش یافته است سوخت پالایشگاه و سوخت کارخانه سیمان معرفی شده است که وقتی مصرف گاز زیاد میشود، آنها مجبور به استفاده از مازوت میشوند. این مسأله نیز به ظاهر یک اتفاق زیست محیطی است که تأسیسات نفتی در شهر به بار میآورد اما این مسأله موجب میشود تهران تبدیل به یک شهر آلوده و بد تبدیل شود که همه میخواهند از آن فرار کنند، یا از زمانی که اکتشافات نفتی در دریای خزر رونق گرفته است، خزر از یک دریای ملموس و قابل دسترسی انسانی خارج شده است، چراکه میزان آلودگی آن افزایش یافته است و خزر در ذهن ما تبدیل به جایی پر از فضولات نفتی و صنعتی تبدیل میشود و جایگاه خود را از یک منظر ارزشمند سرزمینی از دست میدهد».
نفت، هم فرصتساز و هم تهدیدکننده
وی ادامه داد: «نفت بازیگر طراز اول و بسیار پر قدرتی است که میتواند بحران ساز باشد و با مدیریت میتواند، فرصت ساز شود، یعنی با قدرت خود میتواند ناجی منظر سرزمینی ایران شود».
خاکزند با تاکید بر نقش مهم مدیریت صحیح صنعت نفت اظهار داشت: «اکنون وقت آن رسیده که بیشتر به فرصتها و تهدیدات این صنعت در رویکرد منظرین بپردازیم، قطعا در نگاه توسعهای در صنعت نفت انتهایی برای آن نمیتوان متصور بود اما باید با نگاه صحیح و مدیریت خوب مسیر خود را ادامه دهد».
فرشید خدادادیان با بیان اینکه طی 40 سال اخیر هیچ سازمانی مسئولیتهای مربوط به حوزه خود را گردن نگرفته است و همه به دنبال مقصر هستند، اظهار داشت: «سازمان محیط زیست مشکل آلودگی هوای تهران را سوخت مازوت پالایشگاه نفت میداند در حالی که اصلا سوخت مازوت در پالایشگاه تهران استفاده نمیشود و نکته قابل تاسف اینست که آنقدر این پروپاگاندا گسترده است که هر چقدر هم این موضوع را توضیح دهید، به توجیه کردن متهم میشوید، شهرسازان تهرانی هم نمیپذیرند که با ساخت و ساز و بلند مرتبهسازی در منطقه22 و پردیس و رودهن، معبر گردش هوای تهران را بسته اند، به نظر من هرکسی باید سعی کند کار خود را به درستی انجام دهد».
توجه به المانهای فرهنگی در مناطق نفتی
رییس واحد پژوهش و تاریخ شفاهی موزههای صنعت نفت با اشاره به رویکرد منظرین به منطقهای که صنعت نفت در آن ایجاد شده است گفت: «ما در این منطقه به المانهای فرهنگی توجه ویژهای داریم که یکی از این المانها نگاه به نمادهای مناطق مختلف از جمله دومین شهر نفت خیز کشور یعنی شهر هفت گل است که المانهایی را ایجاد کرده است به عنوان مثال نامگذاری جرثقیل نفتی آبادان به نام اکوان که به حمل وسایل و ادوات متفقین کمک میکرده و در تمامی دوران فعالیتش به همین نام بوده است».
تأثیر نفت بر سبک زندگی
خدادادیان با اشاره به فعالیت کارگران صفر در صنعت نفت بیان کرد: «این کارگران به مرور زمان تبدیل به نیروهای فنی و درگیر تفکر صنعتی شدند و این تفکر در جلوههای مختلف زندگی آنها تأثیر میگذارد و یک نسل بعد متصدی دستگاههای صنعتی میشوند و کار ماشین نویسی انجام میدهند و حتی چهره آنها شبیه هنرپیشههای خارجی میشود. همزیستی مسالمت آمیز ادیان و مذاهب یکی از شاهکارهایی است که به واسطه صنعت نفت در این اتفاق افتاد و تنها جای ایران که بین کلیسا و مسجد دیوار دومی وجود ندارد، آبادان، بهبهان است و این اتفاق مربوط به 80 سال پیش است، اما امروز یک تفکر مصموم مسجد نشین حکم تکفیر همسایه مسیحی را میدهد. وقتی در مورد تساهل و تسامح مذهبی صحبت میکنیم منظور اینست که مسلمان، مسیحی، زرتشتی و… آنقدر اشتراکات فکری، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارند که کنار هم بودن را نه تنها میپذیرند بلکه استقبال میو باور میکنند و از پیامدهای منظرین در صنعت نفت، تساهل و تسامح بسیار متکثر است».
وی تصریح کرد: «متخصصان تقویت نگاه منظرین، بر سرزمین به جای زمین تاکید دارند و ما حداقل اگر در پیشینه تاریخی صنعت نفت در آبادان، مسجد سلیمان و سایر مناطق نفت خیز شاهد تغییر هویت سرزمینی در منظر بوده ایم، این تغییرات منجربه ظهور بروز شهروندانی شده است که به این تفاوت میبالند و بر این تفاوت تاکید دارند. یک بخشی از این تفاوت غیر تعمدی است مانند استفاده از واژگان انگلیسی و بخشی هم خودآگاه است، در بسیاری از مواقع یک عدهای تعمدا در گویش محلی خود از واژگان انگلیسی استفاده میکنند تا تفاوت خود را با سایر افرادی که در مناطق نفتی نبودهاند به رخ بکشند و این یعنی تأثیر فرهنگی صنعت نفت و اینکه این تأثیر فرهنگی مثبت است یا منفی جای قضاوت ندارد چراکه فرایندی است که در تاریخ افتاده است».
رییس واحد پژوهش و تاریخ شفاهی موزههای صنعتی نفت اضافه کرد: «وجود شیروانی در خانههای مناطق نفت خیز ممکن است این موضوع را تداعی کند که شدت بارندگی موجب شکل گیری این معماری شده است در حالیکه شما وقتی به ارتفاع دو متر و 10 سانتی سقف کاذب حصیری با شیروانی مینگرید متوجه میشوید که این معماری بدلیل تبادل حرارت است».
وی ادامه داد: «یکی از وظایف ما نگهداری از میراث صنعت نفت است که در نگهداری منظر پساصنعتی نیز دارای اهمیت است و رویکرد ما توسعه پایدار است. تاکنون دو موزه در آبادان تأسیس شده است یکی موزه بنزین خانه و دیگر مجموعه کارآموزان و اکنون نیز در حال ایجاد موزه اکتشاف حفاری و تولید صنعت نفت در مسجد سلیمان هستیم. یک دوگانه غلطی در کلان روایتها است که این دوگانه اساسا غلط است، نفت میتواند کشوری مانند نروژ را به جایگاه رفیع اقتصادی برساند و در عین حال کشورهای حاشیه خلیج فارس را به یک دوگانه استبداد زده مرفه برساند، اینکه ما چه استفادهای از نفت میکنیم به چشم انداز و نحوه بهره برداری ما از آن بستگی دارد. استعمار دو رویکرد دارد یکی بهره برداری از منابع و دیگری عمران و آبادانی، اینکه عمران و آبادانی چقدر بماند بسته به تلاش ما دارد».
خدادایان با طرح این سوال که چرا مدرنیزاسیون نفتی به مدرنیته عقلی ما منجر نشده است؟ گفت: «نبود مدرنیته عقلی منجر به تربیت مدیرانی میشود که هورالعظیم را خشک میکنند و یا دریای خزر را به نابودی میکشند و مهم تر از آن باید بدانیم چه مجموعه عواملی در عدم شکل گیری تفکر مدرن در ایران موثر است».
ضرورت تغییر در تفکر برای بهره برداری از نفت
خاک زند در نتیجه گیری فرصت و تهدید صنعت نفت گفت: «صنعت نفت میتواند سرشار از پتانسیل برای ما باشد اما ما نیازمند تغییر در نگاه و تفکر هستیم، مدیران و دولت باید بتوانند درست فکر کنند و درست تصمیم بگیرند تا ما در این صنعت موفق باشیم. صحیح ترین تفکری که امروزه وجود دارد تفکر پایدار است و ساده ترین موضوع برای پایداری، تفکر جهانی و رفتار مدرنیته است اما متاسفانه ما آن را یاد نگرفتیم تا در یک تفکر پایدار از آن استفاده کنیم».
آپارتمان نشینی،محصول صنعت نفت
سید امیر منصوری با بیان اینکه حتی نماهای ساختمانها نیز وابسته به صنعت نفت است، گفت: «ما در تمام عرصههای زندگی خود تحت تأثیر نفت هستیم. نفت، اصلی ترین بازیگر سرزمین ما است و اکنون مسائل روز ما نیز درگیر نفت است اما ما هرگز نسبت نفت با منظر سرزمینی را بررسی نکردیم. آپارتمان نشینی ما محصول صنعت نفت است که بخاطر ارزان بودن انرژی، معماری اقلیمی را رها کردیم و به ساخت و ساز در تمام شهرها با ضوابط مشابه و بدون هویت محلی اقدام کردیم و این بدلیل رفاهی است که نفت برای ما آورد. ما به واسطه وجود نفت فکر کردن را کنار گذاشتیم.به نظر من وزارت نفت میتواند پرچمدار این خواسته باشد که تبعات را بررسی و بدنبال راه حلی برای استفاده از منافع نفت باشد».
در بخش پرسش و پاسخ این نشست نیز نعمتاللهی با اشاره به سابقه اکتشاف نفت در ایران بیان کرد: «متاسفانه در این صنعت هیچ نگاهی به محیط زیست وجود ندارد و اخیرا که در حوزه حفاری HSE ورود کرده کمی رعایت میشود».
جلیلی نیز از دیگر حاضرین در جلسه گفت: «درست است که نفت تسهیلاتی را در اختیار ما قرار داده است و معماری ما را یکسان کرده است اما در آبادان مسجدی وجود دارد که رنگ آن سفید است، چراکه معمار به گرمای هوا فکر کرده است و مسجدی در تبریز به رنگ قرمز ساخته شده است، چراکه هوا سرد است و معمار رنگ قرمز را انتخاب کرده تا گرمای خورشید را به خود بگیرد. متاسفانه باید بگوییم در دانشگاههای ما تدریس به گونهای شده که معماران ما دیگر فکر نمیکنند لذا همه چیز گردن صنعت نفت نیست بلکه معماران ما نیز مقصرند».
یکی دیگر از حضار نیز بیان کرد: «اگر نفت بخشی از مسئولیت اجتماعی خود را به سمت تحقیق و توسعه در حوزه انرژیهای نو تجدید پذیر ببرد، کمک بزرگی به منظر میکند. یک زمانی نفت وارد آبادان شد و جاذبههای گردشگری را در آن محدوده ایجاد کرد در عین حال ما عسلویه را ساختیم که مرکز آلودگی شده است، چه فرقی بین این دو وجود دارد و چه چیز آبادان را به مقصد گردشگری تبدیل میکند اما عسلویه را نه؟».
آتشینبار از دیگر حاضرین در جلسه با اشاره به نقش صنعت نفت در منظر سرزمینی گفت: «درست است که صنعت نفت، صنعت مادر است اما بخشی از آن مشغول از بین بردن منظر سرزمینی ما است. فضای جدیدی که در حوزه صنعت ایجاد شده، ورود به موضوعات فرهنگی است که بدنبال ایجاد رفاه عمومی برای بخشی که در آن صنعت کار میکنند، هستند اما از مجموعه نفت که درآمد زیادی هم دارد این انتظار میرفت که بر نکات مهمی دست بگذارد. بنظر میرسد ایجاد یک موزه یا مجموعه فرهنگی ورزشی خیلی بر منظر سرزمینی تاکید ندارد و بیشتر یک نگاه گذرا و کارتبلیغاتی است. مجموعههای صنعتی بدنبال یکسری کارهای خورد هستند که پیوست مطالعاتی ندارند».
یکی دیگر از حاضرین در نشست با اشاره به برخی معضلات در حوزه منظر بیان کرد: «برخی از این معضلات بین المللی است و همه آنها در چارچوب ملی نیست که ما برای آن چاره اندیشی کنیم. جنبههای منفی نفت در کل جغرافیای فرهنگی ایران تأثیر منفی گذاشته است و حتی اگر ما نیز اصلاحاتی انجام دهیم، بدلیل اشتراکاتی که با سایر کشورهای همسایه داریم شاید آنها حاضر به انجام اصلاحات نباشند. ما باید به آینده نفت نیز توجه کنیم، زمانی که نفت تمام شده، اقتصاد نفتی فروپاشیده و محیط زیست از بین رفته است،در این صورت نیز مسأله باید بصورت بین المللی حل شود، مسأله نفت یک مسأله فرامرزی است».
خاک زند در واکنش به موضوعات مطرح شده گفت: «هرگز نمیتوان بعد اقتصادی صنعت نفت را نادیده گرفت که نه تنها بر معماری و منظر بلکه در تمام ابعاد زندگی ما تأثیر خواهد داشت. ما وقتی به صنایع خرد تر نگاه میکنیم جالب است که کیفیت هایی دارند و به نکاتی توجه کردهاند که قابل تامل است و تنها نکتهای که وزارت صمت برای سایتهای صنعتی و تولیدی به آن توجه میکند اینست که چند سوله دارد و ارتفاع آن چقدر است و چند درخت باید کاشته شود و هیچ نگاهی که بتواند به سرزمین متصل شود، وجود ندارد، درحالی که در گذشته به ابعاد مختلف روحی روانی نیز توجه میشد. صنعت نفت امروز دو لایه را در خود دارد یک نگاهی که در پس اتفاقات از گذشته تا کنون است و نگاهی که بر اثر گذر زمان جنبه میراثی پیدا کرده است. همچنین امروز نبود تفکر ناپایدار مضراتی را به همراه دارد».
نیاز امروز انسان خردمند است
خدادایان نیز در ادامه با تاکید بر اینکه ما امروز به انسان خردمند نیاز داریم اظهار داشت: «هر موضوعی در کشور متولی خود را دارد و اگر در جایی هم بخواهید کمک کنید آن را نمیپذیرند، البته مکنت مالی نفت تمام مسائل را تحت الشعاع قرار داده است و تخصیصهای مالی هم که انجام میشود خروجی مناسبی ندارند. در خصوص اینکه وزارت نفت خودش متولی ترویج رویکرد منظرین شود نیز باید گفت چون این موضوع جزو دغدغهها نیست و هجمه هایی نیز وجود دارد خیلی نمیتوان در این حوزه موفق شد».
وی افزود: «موزهسازی به هیچ عنوان کار تبلیغاتی نیست بلکه در راستای مسئولیت اجتماعی انجام میشود و دغدغه ما هم مناظر شهر است و هم شهروندان آن مناطق. ما شرکت شهرهایی ایجاد کرده ایم که تولید آنها کاهش یافته است و کاهش درآمد داشتهاند و اعتبارات این شهر را کاهش یافته است در حوزه مسئولیتهای اجتماعی میراث صنعتی نفت فرصتی برای احیاء اقتصادی و اجتماعی آن مناطق دیده شده است».