تصویر دیوار نگاره جدید میدان ولی عصر از یازده کادر مستطیل شکل با ابعاد متفاوت تشکیل شده که ارتباط چندانی با یکدیگر ندارند. تنها نگاه بعضی از افراد حاضر در کادرها به کادربزرگ میانه تصویر دوخته شده تا این عدم ارتباط را از بین ببرد. شاید برای ایجاد ارتباط میان بعضی کادرها گوشهای از یک کادر با سر انسانی از کادر دیگر پر شده است. در گوشه سمت راست تصویر شعار امسال “بهار تو خونهها” با سفید بر زمینهای قرمز نگاشته شده. انسانهای درون کادرها بیشتر به صورت خانواده تجسم شدهاند و تنها کادری که یک سرباز را در خود جای داده و کادر پرستار تنها هستند. خصوصیات خانوادهها بیشتر شبیه به یکدیگر است و تیپ اجتماعی طرفدار حکومت جمهوری اسلامی ایران را به یاد مخاطب میاندازد. بزرگترین کادر به یک خانواده پر جمعیت شش نفره اختصاص یافته که در سنین مختلف هستند و در کنار هفتسین بر روی زمین نشستهاند. در گوشهای از هفت سین عکسی از سردار سلیمانی دیده می شود. شاید از نظر طراح کاملترین خانواده یک چنین خانوادهای است.
اما کادر تصویر زن پرستار (یا پزشک) مهمترین کادر در این کادرها است. پسزمینه این کادر نشان از آن دارد که پرستار در مکانی ایزوله شده در بیمارستان حضور دارد و ماسک و عینکش را از چهره برداشته که این با وضعیت ایزوله پس زمینه در تضاد است. پرستار دستانش را به طرفین باز کرده و انگار میخواهد عزیزی را در آغوش کشد. لباس ایزوله سفید او حسی ملکوتی به تصویر بخشیده است. لبخند پرستار آرامش بخش است و این نیز در تضاد با پسزمینه است. در گوشه لباس او دکمه قرمز رنگی است که شبیه دکمه اپلیکیشن اسکایپ است. در عین حال انگار نمادی از قلب اوست.
از نگاه من این پرستار نمادی از جهان مدرن است که زمانۀ اپیدمی بیماری کرونا را زمانی برای بازبینی کلی در باورهای سنتیمان میداند. او نمادی است که در مقابل طب سنتی ایستاده و یادآوری میکند ویروس کرونا (کووید-19) با عنبر نسارا و روغن بنفشه از بین نخواهد رفت. این پرستار نمادی است در مقابل تحجر. او به مخاطب میگوید که اگر اسکایپ نبود، امروز این ارتباط وجود نداشت. او میگوید اگر سال 1391 در ایران کسانی با تلفن تصویری با نگاه سنتی خویش مخالفت نمیکردند هم اکنون اپراتورهای همراه اول یا ایرانسل بصورت مستقیم وظیفه برقراری این تماس تصویری را بر عهده میگرفتند. آری او نمادی از تغییر نگاه مردم است که دریافتهاند صله رحم را میتوان به صورت مجازی انجام داد و مصافحه سنتی شاید موجب مرگ ایشان شود. در مقابل او کسانی صف کشیدهاند که بدون استفاده از گان و دستکش بر بالین بیماران کرونا میروند و شاید اینبار با پزشکی سنتی، موجب مرگ انسانهای زیادی گردند. در مقابل او کسانی هستند که حیدرحیدرگویان درهای حرم میشکنند و به واقعیات اطراف خویش وقعی نمینهند. این روزها به یاد کتاب شازده حمام نوشته دکتر پاپلی یزدی میافتم. هنگامی که مردم استفاده از دوش آب استفاده نمیکردند و خزینه را ارجح میدانستند و البته هزار بیماری پوستی نتیجه تحجر ایشان بود.