در این روزگار و در شرایط تهدیدهای زیست محیطی مثل شیوع یک ویروس، خانه نشینی های اجباری و طولانی مدت به عنوان مهم ترین نسخه پیشگیری از ابتلا به بیماری های همه گیر در تمام جهان مطرح است. این در حالیست که ساعات کار طولانی در شهرهای شلوغ امروز، در عمل فضای خانه را از فضایی برای زندگی و زیست در بسیاری از موارد به فضایی برای خواب و گذر از روزی پر مشغله به روزی دیگر تبدیل کرده است. خانه های آپارتمانی به خصوص در ابعاد اقتصادی می توانند نمونه های قابل یافتی برای این ادعا باشند. خانه هایی که با متراژی حداقلی، بدون داشتن مقدمه و مؤخره فضایی کنار یکدیگر در طبقات چیده می شوند و از هیچ فضای دیگری به غیر از فضای اندک تحت اشغال خود بهره مند نیستند.
هرتزبرگر، معمار معاصر و محقق حوزه شهر در سال هایی نه چندان دور نسبت به فاصله ای دیوارگونه میان فضای داخل خانههای امروز و فضای بیرون هشدار داده است.
«پشت در خانه ما، دنیایی شروع می شود که کار چندانی با آن نداریم، دنیایی که نقش چندانی در شکل گیری آن نخواهیم داشت. حس رو به رشدی وجود دارد که این دنیا، دنیایی غیرصمیمی و خشن است و ما در آن به جای اینکه احساس کنیم در خانه خود هستیم، حس ترس و وحشت داریم».
با این حال نظریه پردازان حوزه شهری فراوانی، کیفیت سکونت در یک خانه را تنها منوط به قدر مطلق فضای داخل آن خانه نمی دانند و فضای خانه را در لایه هایی کارکردی و قابل نفوذ و زیست برای ساکنان، از فضاهای منتهی به آن در نظر می گیرند و مورد بررسی قرار می دهند.
در مقابل ساخت آپارتمان های اقتصادی امروز نه در داخل خانه بر اساس امکان زندگی تمام وقت تمامی افراد خانواده به خصوص در زمان های اجباری چون شیوع یک بیماری طراحی گردیده اند و نه به خاطر وجه اقتصادی از کارآیی و قابل استفاده بودن لایه های فضایی (فضاهای مشاع ساختمانی) منتهی به خود بهره مندند. این واحدهای آپارتمانی با متراژی حداقلی قرار گرفته کنار و در روی یکدیگر با فضاهای ارتباطی همچون راه پله ها و آسانسور و راهروها براساس ساده ترین برنامه طرح و کمترین میزان مساحت مورد نیاز مطابق با استانداردها و قوانین شهرداری از محیط ناآشنای شهر جدا شدهاند.
از منظر یک معمار و محقق حوزه شهر می بایست بر آماده کردن جوامع برای مقابله با تهدیدهایی همچون شیوع ویروس ها با تکیه بر افزایش کیفیت محیط مسکونی و در نتیجه فراهم آوردن امکان زیست طولانی مدت ساکنان در خانه ها، همت گماشت. به کارگیری فضاهایی که امروزه ظاهر تنها عملکردی به خود گرفته اند، می تواند بسیار کمک کننده باشد. فضاهایی که به خاطر تحت کنترل بودن بین تعداد محدودی از واحدها، می تواند از نظر بهداشتی مراقبت و پالایش گردد و همزمان به عنوان لایههای کارآ و قابل زیست منهی به خانه مطرح گردد.
پشتبامهای امروز در ساختمانهای اقتصادی، جایی برای کنار هم قرارگیری لولههای دودکش و ونت های تأسیساتی، کولرها و آنتن های تلویزیونی است که نگرانی از نم دادن را در زمستان ها برای ساکنین طبقه آخر به همراه دارد. اما در مقابل با اندکی تغییر می تواند به عنوان لایه فضایی منتهی به خانه [حیاط] دیده شود. کاستن از آلودگی های بصری و ساماندهی بام در کنار چیدمان چند گلدان ساده و نیمکت های چوبی، فضایی باز و در عین حال کنترل شده، برای غنای اوقات الزامی حضور در خانه در مواقع ضرورت چون شیوع بیماری ها پدید می آورد.