جستاری در تعرض به کیفیت آب رودخانههای شهری در ساختار بحرانی مدیریت رودخانه ها در ایران
در نگاه سیستمی به رودخانه های شهری به عنوان مجموعه ای خود بسنده و متعادل، همواره شرایط تعادل به عنوان عاملی اصلی در سلامت سیستم و پایداری آن درنظر گرفته می شود. بدیهی است که در این چارچوب هرچه منابع و جریان رودخانه مخدوش گردد و یا کلیت رودخانه در قالب برهم زدن کیفیت آب، کمیت آب و تعرض به حریم رودخانه، از تعادل خارج گردد، کل سیستم با وضعیت بی تعادلی روبرو می گردد و در صورت ادامه این اختلال، حیات آن با تهدید جدی مواجه می شود. به دلیل مبتلا شدن رودخانه های متعددی در ایران به این تعارضات، در 3 یادداشت جداگانه به نمونه ها و نتایج این مسائل خواهیم پرداخت.
در همین راستا درجستار اول به مسئله تهدید کیفیت آب رودخانه ها در اثر ورود جریانات اضافی، ناسالم، آلوده و مخاطرات ناشی ازآنها می پردازیم:
به سبب مدیریت بخشی نگر و کوتاه مدت رایج در خصوص پدیده رودخانه های شهری و عدم قدرت نهادهای دیده بان درخصوص رودخانه ها ریخته شدن پساب، فاضلاب شهری و خانگی و زباله های صنعتی و آلوده به بستر رودخانه ها، در موارد متعددی آنها را از کارکرد و حتی معنا تهی کرده است و نقش آنها را از حیات بخشی به تهدید جدی محیط زیستی تغییر داده است.
در یکی از این نمونه ها رودخانه «کَشَف رود» در استان خراسان که چندین سال پیش به دلیل تغییرات جوی و احداث سد خشک گردید و عملا به مسیل تبدیل شد، در معرض این تغییرات کیفی قرارگرفت و تعرض به این پدیده اکولوژیک و اجتماعی از سوی مدیریت شهری و مدیریت صنعتی در بخش های خصوصی و عمومی به تخلیه فاضلاب و پساب به درون این رودخانه انجامید. موضوعی که به دلیل استفاده سنتی و مسبوق به سابقه در مصرف آب این رودخانه در کشاورزی منطقه به آلودگی مراتع، آلودگی خاک و تغییر ساختار زمین و بیماری و آلودگی دام ها در منطقه چرمشهر انجامیده است.
در نمونه ای دیگر، رودخانه «زنجانرود» به عنوان تنها رودخانه استان زنجان با تغییر کیفیت جریان آب جاری به مجرایی برای تخلیه فاصلاب شهری و پساب صنعتی تبدیل شده است. تغییری که علاوه بر تعرض به کلیت سیستمی رودخانه، موجب آلودگی محیطی شدید، دوری مردم و به خطر افتادن پل میربهاءالدین به عنوان اثری میراثی شدهاست.
فقدان ساختار مانع و مدیریت قاطع در برابر این تعرضات به ساختار رودخانه ها موجب شده است که این مسئله به رودخانه های بزرگ، دائمی و شناخته شده تر مانند: جاجرود، کن، ونک و … تعمیم یابد و در یکی از حادترین نمونه ها با تخلیه 95% فاضلاب شهری در 23 نقطه به رودخانه کارون به عنوان پرآب ترین رودخانه ایران، عملاً تهدید کیفیت آب رودخانه به رویه ای رسمی در مدیریت شهری بدل شود.
خوانش و تحلیل این نمونه ها و ده ها نمونه دیگر در سال های اخیر نشان می دهد که چگونه ازبین بردن کیفیت جریان رودخانه های شهری، علاوه بر نابودی اکوسیستم رودخانه، آلودگی محیطی، تغییر کیفیت آبهای زیرزمینی، تهدید کشاورزی و تغییر معنای و مفهوم اجتماعی و تاریخی رودخانه ها موجب خواهد شد که در مرحله اول ساختار سیستمی رودخانه از هم پاشیده شود و در وهله دوم با تبدیل یک رودخانه شهری با تعریف پدیدهای طبیعی-تاریخی به یک کانال حمل زائدات، حل صحیح و پایدار مدیریت فاضلاب و پساب شهری و صنعتی به قیمت ازمیان رفتن منابع اصلی زیست انسانی و طبیعی به تعویق انداخته شود.