چه راهکارهایی برای بازیابی ارتباط شهروندان در شهر وجود دارد؟ آیا شهروندان تمایلی به بازیابی این ارتباط دارند؟
با انقلاب صنعتی و تخصصی شدن تدریجی شغل ها، مسئولیت های مختلف بین مردم جامعه توزیع شد و وظیفه هر فرد در اجتماع منحصر به شغل تخصصی او شد. بتدریج وظایف روزانه مردم در ارتباط با محله و شهر نیز کاسته شد. برای نمونه زیباسازی و تمیز کردن معبر جلوی خانه و محله به افراد دیگری، بعنوان شغل و منبع درآمد، سپرده شد.
در طی این فرایند نه تنها وظیفه و مسئولیت در ارتباط با محله و شهر از مردم جامعه سلب شد، بلکه روابط اجتماعی مردم با یکدیگر و در ارتباط با شهر نیز محدود شد. ولی بنظر می رسد که در عصر حاضر، شهروندان تمایل به بازیابی این ارتباط از طریق شهر و خانه هایشان دارند. در ادامه نمونه هایی از این ارتباط در کشور هلند بررسی می شود.
در کشور هلند، ساکنان شهرها به طرق مختلف در تلاش برای ارتباط با سایر شهروندان هستند. یکی از این روش ها، تلاش برای ارتباط از طریق ساختمان های مسکونی است. از نمونه های بسیار رایج این امر، قرار دادن تابلوها و سایر تزیئنات رو به سمت پیاده رو است (تصویر 1).
بنظر می رسد که ساکنان از این طریق تمایل دارند تا خود را به مخاطبی که در حال گذر از پیاده رو کنار محل زندگی آنها است، معرفی کنند. همچنین برخی رسم ها در هلند، ارتباط میان شهروندان را تسهیل می کند. برای نمونه هر خانواده ای که صاحب فرزندی می شوند، عروسک لک لک را بر درب یا شیشه جلوی منزل نسب می کند چرا که لک لک در هلند، سمبل فرزنددار شدن می باشد (تصویر 2).
در ایران نیز در گذشته شاهد نمونه هایی از مشارکت مردم در فضاهای عمومی شهری از طریق فضای مسکونی، خصوصی، بوده ایم. برای نمونه پیرنشین جلوی خانه ها که جهت نشستن و جمع شدن در کنار خانه استفاده می شده است. همچنین گاهی طبقه دوم خانه روی کوچه های شهر ادامه داشته و ساباط داخل کوچه را شکل می داده است. در گذشته، کفسازی و درختکاری جلوی هر خانه توسط صاحب خانه و به سلیقه افراد انجام می شده و به همین جهت، همچنان شاهد تنوع کفسازی و درختان در کوچه های قدیمی هستیم.
متاسفانه در حال حاضر در ایران مسئولیت این امور از مردم صلب شده است. همچنین میزان امکان دخل و تصرف در نمای خانه و فضای اطراف خانه و محله روز به روز کاسته می شود. برای نمونه، اصول نماسازی شهرداری ها مردم را در حق انتخاب مصالح و رنگ نمای خانه خود محدود کرده است.
آیا اقدامات خودجوش مردمی در دخل و تصرف در نمای خانه و فضای اطراف خانه و محله تاثیری در بازیابی ارتباط شهروندان با یکدیگر و با شهر دارند؟
بنظر میرسد که چنین اقداماتی منتج به غنی شدن منظر شهری می شود چون معنای شهر را برای شهروندان گسترده تر می کند. چراکه با گذر از خیابان ها و کوچه ها با ساختمان های مسکونی، عابر با حوادث و عناصر مهم برای ساکنان آن بناها آشنا می شود. همچنین می توان اشتراکات بین این عناصر در یک محله را نیز شناسایی کرد. بدین ترتیب، معنای بناهای مسکونی و محلات تنها با نماهای شهری و عناصر شهری که انتخاب آنها در اختیار ساکنان نبوده تعیین نمی شود، بلکه مردم بطور مستقیم به معرفی خود و محله خود می پردازند.
از سوی دیگر، بازیابی ارتباط مردم با شهر با دادن مسئولیت و وظایفی مربوط به شهر آغاز می شود و خانه (حریم خصوصی شهروندان)، بهترین محل برای شروع این امر باشد. بنابراین در ایران نیز بایستی حق تصمیم گیری در مورد خانه و آنچه در نمای خانه قرار می گیرد به ساکنان برگردانده شود. این روند می تواند بتدریج منجر به تمایل مردم به پذیرش مسئولیت و وظایف بیشتر در ارتباط با محله و شهر شود که این امر منتج به بازیابی ارتباط شهروندان با یکدیگر و با شهر می شود.