پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

بازنگری در مفهوم نقد و منتقد در معماری معاصر ایران

چکیده: نقد معماری باید دارای چارچوب و اصولی جهت دستیابی به نتایج روشن و کارآمد باشد. آموزش تحلیل و نقد آگاهانه از جمله نکات کلیدی در آموزش معماری نیز محسوب می‌گردد.

  نقد معماری دوره معاصر                                                               

از موضوعات کلیدی و قابل‌توجه در جریان رشد و شکوفایی معماری، بررسی آثار گذشتگان و آثار معاصر معماری و تحلیل آگاهانه آن‌هاست تا بتوان به ادراکی درست از چگونگی و جایگاه معماری امروز و ترسیم آینده معماری دست یافت. تعمق و ژرف‌نگری در آثار هنری به طور عام و در آثار معماری به طور خاص و با تفکیک بد از خوب و زیبا از زشت و جست‌و‌جوی عوامل و دلایل چیستی و چگونگی آن‌ها نیازمند داشتن آگاهی و دانش کافی است تا بتوان در مورد آثار هنری یا معماری به گونه‌ای منتقدانه اظهارنظر کرد.

در حقیقت نقد معماری باید دارای چارچوب و اصولی باشد تا دستیابی به نتایج روشن و کارآمد را امکان‌پذیر کند. همچنین شایان ذکر است که آموزش تحلیل و نقد آگاهانه از جمله نکات کلیدی در آموزش معماری نیز محسوب می‌گردد. نقد وارد شده در نوشتار حاضر بر چگونگی نقد آثار معماری معاصر و در کل شیوه بیان منتقدان معماری در فضای حرفه‌ای، چه در حوزه آموزشی و چه در رسانه‌ها می‎باشد.

آنچه در زمینه نقد آثار معماری می‌توان بیان کرد این است که منتقد معماری نداریم، چون اصلاً منتقد نداریم! «ترس» و «تنبلی» دو مشکل جدی ما هستند. نه تنها نیاز ندارد، بلکه زیر سؤال بردن کارها و زحمات دیگران و عیب‌جویی و عیب‌گویی برای افراد تنبل، هم لذت‌بخش است و هم نوعی سیاست دفاعی. نقد، نیاز به سلامت نفس و نیت سالم دارد؛ یعنی برای نقد هر پدیده‌ای، منتقد لازم است بدون احساس دوستی و دشمنی با پدیدآورنده، فقط به اثر پدید آمده بپردازد.

حتی بایستی تلاش شود تا حد امکان از برخورد سلیقه‌ای با اثر نیز دوری شود. تلاش شود منطق و چرایی هر بخش توضیح داده شود؛ اما امروزه بسیاری از افراد از صاحب اثر معماری یا حامیان و سرمایه‌گذاران پروژه‌ها می‌ترسند یا از آشکار شدن درونیات ناسالم خودشان می‌ترسند و یا در بسیاری از موارد از هر دو. منتقد نداریم چون داشتن منتقد، به‌ویژه منتقد هنری احتیاج به سطحی از رشد فرهنگی دارد که در آن قرار نداریم.

انتقاد هنری، خود یک کار هنری، آن هم کاری سطح بالا. در جامعه‌ای می‌توان منتظر یک کار هنری سطح بالا بود که به سطح معینی از رشد و توسعه فرهنگی رسیده باشد. منتقدان هنر، به طور عام و منتقد معماری که در اینجا به طور خاص موردنظر ماست، عناصر سطح بالایی هستند.

این موجودات هنری نه در هر سطحی از رشد فرهنگی جامعه متولد می‌شوند و نه اگر متولد شوند، به بالندگی و شکوفایی می‌رسند. از این گذشته، سطح بالایی از رشد فرهنگی لازم است تا این افراد در جامعه دیده شوند، شنیده شوند و اثربخشی داشته باشند.

پس جامعه از یک سو باید رشد و توسعه فرهنگی بیابد که علاوه بر هنرمند، به طور عام و مدت‌ها بعد از هنرمند، هنرمندی به نام منتقد هنری را در دامن خود پرورش دهد. از سوی دیگر این رشد یافتگی فرهنگی باعث شود که صدای منتقد هنری شنیده شود که البته در ابتدا در دایره‌ای بسیار محدود شنیده می‌شود.

بعد به تدریج این شنیده‌ها به «دانش» تبدیل می‌شود. بعد از مدت‌ها، دانش به «بینش» تبدیل می‌شود و بینش به «کُنش» و کنش به «فرهنگ». در این موقعیت است که می‌توانیم منتظر رشد این دایره و در واقع ارتقای سلیقه عمومی در عرصه هنر و به تبع آن در معماری باشیم.

بازنگری در مفهوم نقد و منتقد در معماری معاصر ایران
تصویر 1: نقد معماری معاصر. مآخذ: https://noandishaan.com/63866

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

حمید ممانی

حمید ممانی

عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه فنی و حرفه‌ای همدان
میزان مطالعه مطلب