استقبال از بیان های جدید هنر در دنیای مجازی و انزوای هنرهای سنتی
هنر از انحصار دنیای واقعی تا دنیای مجازی
هنرهای سنتی جایگاه خود را در تولید آثار هنری و نمایش موزه ای برای نسل جدید، در مقیاس جهانی حفظ کرده اند؟
تا قبل از نقلاب صنعتی، هنر به مثابه موجودیتی تشریفاتی در قالب هنرهای دستی در اختیار طبقه ای خاص بود. پس از انقلاب صنعتی و تغییر اساسی در شیوه تولید و تکثیر آثار هنری به شیوه تولید ماشینی، هنر از انحصار طبقه ای خاص خارج شد و کپی ماشینی از یک شی با ارزش یا هنری، جنبه عمومی تری را به هنر بخشید. به طوری که قیاسی میان هنرهای دستی و هنرهای ماشینی صورت گرفت و جان دمیده شده در هنرهای دستی با هنر تقلیدی و تولید انبوه ماشینی مقایسه می شد. گرچه این تغییر پارادایمیک در اشاعه هنر و تکریم شی هنری، برای نسل امروزی عادی شده است.
تحول در بیان هنر از یک طرف، و عمومی شدن مخاطب هنری، تحت تاثیر انقلاب ها و جهش های علمی و اجتماعی قرار می گیرد، به عنوان مثال انقلاب در ارتباطات و ظهور هنر دیجیتال نمونه ای مشابه از این تغییرات است. با عمومی شدن فضای مجازی و پیشرفت در دنیای ارتباطات، هنر از انحصار دنیای واقعی در اختیار عامّه هم پا را فراتر گذاشت و مرزهای کالبدی-تجربی هنر جای خود را به هنر مجازی داد.
تا جایی که امروزه هنر دیجیتالی جسم زدایی شده در دنیای مجازی نظیر توکن های غیر قابل معاوضه (NFT) نمایش موزه ای ارتباطات و تکنولوژی مشابه موزه آینده دبی (تصویر 1) با استقبال نسل جدید عرصه را بر هنرهای سنتی و نمایش موزه ای آن در دنیای واقعی تنگ کرده و مورد استقبال عموم واقع می شوند.
به عنوان مثال در سال 1392 طی مراسمی از تابلو معراج استاد فرشچیان رونمایی می شود (تصویر 2) و عده ای برای لذت و احترام به هنر دست استاد فرشچیان از چنین آثار برجسته ای بازدید می کنند.
در مقابل در NFT معراج (تصویر 3) هنر در معرض دید عموم است که شخص و یا اشخاصی با خریداری این اثر هنری شناسنامه آن را به هردلیلی به نام می زنند. در نتیجه تغییراتی انقلابی در مخاطب هنری، هنرمند و اشاعه هنر و فضای نمایش اثر هنری و موزه ای در جریان است.
در این راستا دو سوال اصلی مطرح می شود: برای توسعه هنر و جذب مخاطب بین المللی، بایست همگام با تغییر نیازها و مطالبات هنر مردمی اقدام کرد یا وظیفه هنرمند دستکاری ذهن مخاطب و اشاعه هنر قابل لمس در نمایش موزه ای سنتی است؟ سوال دوم: آنچه امروز در دنیای واقعی در نمایش هنرهای تجسمی و خلاقانه به مثابه هنرِ موزه ای رنگ باخته و عرصه را برای هنر مجازی و بازنمایی موزه ای علم و تکنولوژی باز کرده است، در تلفیق هنر و مهندسی در معماری، منظر و طراحی شهری چه جایگاهی دارد؟
به نظر می رسد در آینده ای نه چندان دور شیوه های جدید بازنمایی هنر و تمایلات عامّه تغییرات اساسی خواهد کرد و اندیشه های نسل جدید سوار بر قطار تغییرات، مطالبات جدیدی را خواهند داشت و اگر در خیال بر این قطار سوار شویم، معماری، منظر و شهر تغییرات اساسی خواهد کرد. همانطور که امیل زولا خطاب به هنرمندان نسل جدید می گوید: پدران شما شعر جنگل و رودخانه سرودند، شما باید شعر راه آهن و قطار و تولیدات صنعتی بسرایید، معماران، مهندسین منظر و طراحان شهری در دنیای ارتباطات و اطلاعات، چگونه شاعرانگی کنند؟