رفتارهای احترام آمیز در گردشگری
آیا می توان همواره شاهد رفتارهای احترام آمیز در گردشگری بود؟
هنگامی که سفرها در جوامع افزایش می یابند، گاه مخاطراتی را به همراه خواهند داشت که در ابتدای امر از دید همگان به ویژه متولیان صنعت گردشگری دور می ماند. افزایش سفر در جامعه امروزی، نگاه های مختلفی را به خود جلب می کند، اغلب نگاه های توسعه ای با محوریت اقتصادی هستند و کمتر پیش می آید جوامع در یک نگاه کلی به عنوان «فرهنگ» نگریسته شوند، عدم توجه به این موضوع ما را با جامعه میزبانی روبرو می کند که اغلب در معرض خطرهای بسیاری قرار می گیرند، از جمله عدم احترام.
به راستی این امر از کجا شکل می گیرد؟ اگرچه در مطالعات گردشگری صحبت های بسیاری پیرامون موضوع فرهنگ، تعامل فرهنگی، احترام به جامعه میزبان، رعایت اخلاق و قوانین از سوی گردشگران مطرح شده است، حال در این میان صحبت از احترام است، احترام به فرهنگ جامعه محلی و اموراتی که برای جامعه محلی مقدس است. اما آیا به معنای دقیق کلمه شاهد چنین رفتاری هستیم؟
باید در نظر داشت که احترام جوانب مختلفی را در بر می گیرد، از احترام به قوانین، فرهنگ و اعتقادات جامعه محلی تا احترام به طبیعت، و به طور کلی رفتارهای احترام آمیز در مواجهه با جامعه میزبان و همینطور در برخورد با گردشگران. در این میان هویت فرهنگی جامعه میزبان، تعلق فرهنگی یک امر است و مواجهه با طیف گردشگرانی که فقط به سفر فکر می کنند، موضوعی است دیگر.
بحث احترام به فرهنگ از سوی گردشگران و همچنین جامعه میزبان، موضوعی جهانی و بحث برانگیز است به طوری که فقط به کشور ایران محدود نمی شود، درکشورهای توسعه یافته نیز همچنان در این زمینه نگرانی های بسیاری مطرح است و چالش های زیادی نیز به وجود می آید. به عنوان نمونه جوامع احترام بسیاری برای برخی مناطق قائل هستند و دوست ندارند گردشگران از آن ها بازدید کنند یا به عبارتی می خواهند گردشگران به آن احترام بگذارند.
در مطالعات گردشگری گردشگری مسئولانه را مطرح می کنند یا کدهای اخلاقی یا اصول گردشگری فرهنگی. صخره Uluru در استرالیا مظهر مخالفت بین مردم محلی در مورد گردشگری به شمار می رود. این صخره برای مردم محلی یک مکان مذهبی مقدس به شمار می رود و آنها می خواهند گردشگران به آن احترام بگذارند و از بالا رفتن از آن خودداری کنند.
با وجود این که حتی سازمان گردشگری استرالیا توصیه می کند که گردشگران از این صخره بالا نروند، مسیر بالا رفتن به روی گردشگران باز است و براساس گفته یکی از نگهبانان پارک، حدود 30 درصد از بازدیدکنندگان انتخاب می کنند که از آن بالا بروند. برخی از این گردشگران به خود حق می دهند که به بالا بروند و مناظر زیبای اطراف را تماشا کنند.
باید به این نکته توجه داشت که وجود تفاوت فرهنگی در یک جامعه نشان از غنای هویت فرهنگی یک جامعه است، چگونه می توان این موضوع را به عنوان یک مفهوم ارزشی نگریست؟ فرهنگ، ارزش است، اعتقادات، باورها، آداب و رسوم، پوشش، غذاها، آیین ها همگی صحبت از مفاهیم ارزشی دارند که در درون یک جامعه قابل توجه است، حال حضور گردشگر که آگاه به تفاوت فرهنگی نیست گاهی اوقات می تواند آسیب زننده باشد، آیا می توان گردشگران را غربال کرد؟
موضوع بسیار عمیق تر است، چگونه می شود یک فرد جامعه به هر جای دنیا و کشور خودش که سفر می کند رفتاری احترام آمیز داشته باشد؟ تفاوت فرهنگ در داخل کشور نشانه غنای فرهنگی، تعلق فرهنگی باشد که به آن افتخار می کند؟ چگونه می توان سفر را از یک رفتار سوگیرانه رها کرد و یک رفتار فرهنگی به شمار آورد؟ به عنوان مثال زمانی که افراد یک جامعه تحت فشارهای اقتصادی و اجتماعی هستند، اگر سفر کردن محدود شود، این به عنوان اقدامی برای تخلیه هیجان ها استفاده خواهد شد و در جامعه میزبان شاهد رفتارهای آسیب زننده خواهیم بود. جامعه خسته، عصبانی که در تنگنا قرار دارد، از سفر برای تخلیه این فشارها استفاده می نماید و در نتیجه رفتارهای بدی را شاهد خواهیم بود.
برخی اشاره به وضع قوانین می کنند، با اعمال قوانین سختگیرانه می توان بخش زیادی از این موضوعات را تحقق بخشید با این حال زمانی که یک مفهومی ریشه در باور افراد پیدا نکند نمی توان انتظار رفتار احترام آمیز از همگان را داشت. شاید باید نگاهی ریشه ای به موضوع داشته باشیم. هنگامی که سفر کردن به عنوان یک رفتار محترم و ارزشی نگریسته شود، هنگامی که ورود و بازدید از فرهنگ های گوناگون قابل احترام باشد و تفاوت فرهنگ ها بیش از آنکه تعجب برانگیز باشد، یک مفهوم ارزشی در نظر گرفته شود، هنگامی که سفر کردن و احترام گذاشتن در کنار یکدیگر در نظر گرفته شوند، می توان انتظار داشت رفتارهای بهتری را شاهد باشیم.
وقت نیازمند ایجاد نگاهی دو سویه در دو نقش متفاوت هستیم، باید رجوع کنیم به فلسفه گردشگری، و فرهنگ. فلسفه سفر چیست؟ افراد یک جامعه چه دلایلی برای سفر دارند؟ وقتی این فلسفه برای همگان روشن گردد، ما می توانیم جایگاه دو سویه را نیز مجهز کنیم، افرادی که نقش های خود را به خوبی فرا می گیرند. در برخی موقعیت های اجتماعی زمان زیادی به طول می انجامد تا افراد جایگاه های متقابل را تجربه کنند، اما در گردشگری شاید در اکثر زمان ها این جابه جایی نقش با سرعت بیشتری رخ دهد.
حداقل این است که افراد در فضای گردشگری داخلی یا گردشگری شهری قرار می گیرند. چگونه می توان جامعه گردشگران را به سوی آگاهی پیش برد؟ اقدامات در فضای آموزشی و رسانه ای صورت گیرد، سفر با انگیزه های آگاهی انجام شود یا یکی از انگیزه های سفر آگاهی یافتن باشد. حتی احترام گذاشتن می توان یکی از مولفه های سفر شناخته شود؟ این موضوع جای تفکر و تامل بسیاری دارد، از حوزه های مختلف جامعه شناسی، روانشناسی، سیاسی و فرهنگی، مطالعات توسعه و اقتصاد می توان آن را تحلیل و بررسی نمود. گردشگرانی که خود روزی در جایگاه جامعه میزبان قرار می گیرند، آیا با مفهوم احترام آشنایی دارند؟
احترام به معنای پذیرش، و نه تغییر دادن یا برابر شدن. صحبت از احترام به فرهنگ جامعه میزبان یعنی پذرفتن تفاوت هایی که در جلوه های مختلف ظهور می یابد به سخره گرفتن رفتارهایی که با فرهنگ خود متفاوت است، نشان از عدم آشنایی با گردشگری است. ما علاوه بر اینکه نیاز داریم به جامعه میزبان حضور گردشگران را آموزش دهیم، یا به عبارت دیگر جامعه میزبان را با حضور انواع گردشگران آماده سازیم، نیازمند آموزش به خود گردشگران هم هستیم. افرادی که در یک جامعه میزبان گردشگران هستند، روزی خود در قامت گردشگر قرار می گیرند، این موضوعی است که مورد غفلت قرار گرفته است.