The line، شهر خطی نئوم در عربستان
زمان زیادی از معرفی ایده شهر خطی «نئوم» در عربستان سعودی با عنوان The Mirror lineبرمبنای ایده Landscraper یا «خراش زمین» نگذشته است. محل این پروژه بلندپروازانه در شمال غربی عربستان، در نزدیکی خلیج عقبه و مشرف بر ساحل دریای سرخ است. آنطور که از ایدههای منتشر شده از این طرح برمیآید، ایده ساخت شهر آیندهگرایانه نئوم با تمرکز بر پایداری محیطی، همخوانی با محیط زیست، جذب گردشگر و اقتصاد سیاسی برنامهریزی و تلاش شده است تا تمام فناوریهای آینده گرایانه از حمل و نقل پاک و معماری هایتک تا منظر مبتنی بر ساخت خرداقلیم مطبوع و هوش مصنوعی در آن به کار برده شود.
شهر نئوم، تراشه ای خطی به طول 170 کیلومتر، عرض 200 متر و طول 500 متر است که در نگاه اول با مقیاس اعجاب آور خود نوید یک شهر بلندپروازانه و آینده گرایانه برای آینده را میدهد. شهری که ادعای اسکان 9 میلیون نفر با امکان انتقال سریع السیر و ارائه خدمات خودکار به شهروندان و گردشگران را دارد و 1 تریلیون دلار برای آن بودجه درنظرگرفته شده است. با عبور از لایه اعجاب اولیه این طرح و با دقت در محل استقرار، ابعاد، بودجه و تاثیر ایدههای مطروحه بر محیط پیرامونی، جنبه های قابل تأملی از آن، مکشوف خواهد شد.
ایده شهرهای آینده گرایانه به عنوان امتداد رویای معماران فوتوریست اروپایی که در اوایل قرن بیستم تحت تاثیر جنبشهای مدرنیستی ایتالیا و فرانسه و مقهور از پیشرفتهای شگرفت تکنولوژیک، رویای تسلط مطلق انسان بر زمین را با سطوح و خطوط پویا و سرعت بالا در سر می پروراندند، شکل گرفت هاست. رویایی که با پیشرفت در تولید انرژی های غیر فسیلی، امکانات تکنولوژیک و تنها با سرمایه سرسامآور کشورهای حاشیه خلیج فارس قابل تحقق شد.
ایده شهر «مصدر» از اولین نمونه های تحقق یافته شهرهای آینده گرایانه و پایدار است که در کشور امارت و با هدایت معماران اروپایی شروع به کار کرد و در پی تحقق شهر بدون کربن، سبز، تکنولوژیک و عاری از سوخت های فسیلی بر مبنای شبکه حمل و نقل سریع السیر زیرزمینی در ساختار شهری چند مرکزی و مختلط شکل گرفت و عمدتاً با ساخت مراکز عمومی آموزشی و فرهنگی بزرگ مقیاس توسعه یافته است.
طرح شهر خطی نئوم در مقایسه با ایده شهر مصدر بسیار بلند پروازانه تر و حاوی نکات قابل تأملی است. در وهله اول سازمان فضایی این شهر با از بین بردن شبکه دسترسی پیاده و ساختار تقسیم شهری، با بلند مرتبه سازی در عرض محدود در تلاش برای ایجاد یک دره مصنوعی و به تبع آن یک میکروکلیمای قابل زیست در صحرای خشک عربستان است.
میکروکلیمایی که با اتصال به خلیج عقبه تمام تلاش خود را برای تامین منابع مصرف آب خواهد داشت و با ایجاد دیواری بلند در طرفین به دنبال فرار از مخاطرات زیست محیطی آینده خواهد بود، ولو که این دوسیاست کلان به ازمیان رفتن مطلق زیست سرزمینی در تمامی اراضی پیرامون آن منجر شود.
به همین دلیل این ایده بیش ازآنکه آینده گرا به معنای ایده ای بدیع و پیشروانه برای گشودن دروازه های جدید تمدن و زیست انسان باشد، گویی رویکردی آینده گرایانه، رادیکال و از سر ناچاری به عنوان تنها راه زیست در سرزمینی بی آب و پر نفت است که فریاد می زند تنها راه نجات، بلند پروازی پرهزینه برای تغییر پرهزینه اقلیم و استفاده متمرکز از منابع آبی موجود است. راهی که به نظر معطوف به انتفاع طبقاتی خاص و هزینه های سرسام آور خواهد بود و زیست در خاورمیانه را به زندگی در تراشه هایی منفرد و مطبوع در دل سرزمین هایی وسیع و خالی از حیات بدل خواهد ساخت.