صیانت در شهر هوشمند
با شروع قرن 21، تلفیق کارکردهای دیجیتال و ICT، با نگرشهای پیچیده حکمروایانه اداره جوامع محلی، ایده «شهرهای هوشمند» را به طور قابل توجهی تغییر داده است. موضوعی که هدف این نوشته را «چرایی اهمیت صیانت از حقوق شهروندان در حوزه توسعه فناورانه مدیریت شهری در ایران» قرار داد.
برآوردها نشان می دهد که ظرفیت بازار جهانی شهرهای هوشمند، از حدود 550 میلیارد دلار در 2016 به 57/2 تریلیون دلار تا 2025 افزایش خواهد یافت. که بیانگر تبدیل شهرهای هوشمند به جایگاهی برای سرمایه گذاری، و حضور جدید بازیگران بخش خصوصی، در مناسباتی است که پیشتر توسط نهادهای دولت محلی اداره می شدند. در این راستا اما می توان دو دسته چالش های عمومی و زمینه مند را مورد توجه قرار داد.
چگونگی ترسیم نتایج مورد انتظار، حفظ حریم خصوصی، سازماندهی طیف متنوع و متکثر کاربران (شهروندان)، جمع آوری و تحلیل امن و معنی دار اطلاعات و غیره در دسته چالش های عمومی بوده. و چگونگی تامین هزینه ها در رقابت های فضایی شهری و میان شهری، نابرابری ها در دسترسی و بهره مندی از فناوری (با توجه به موقعیت اقتصادی شهروندان؛ و اقتضائات سنی با در نظر گرفتن رو به سالمندی بودن جمعیت کشور)؛ تاثیر و تاثرات سیاسی-فضایی ناشی از آن؛ و غیره، در دسته چالش های زمینه مند قرار می گیرند.
با این همه در حالیکه شرکت های بزرگ و بین المللی حوزه فناوری اطلاعات، با تاکید بر انگاره و انگاره سازی ها، به مصادره چشم اندازها، و تضمین بازارهای آتی خود می پردازند؛ بسیاری از اندیشمندان شهری فعالیت های خود را به تعریف شاخص ها؛ و یا به بازنگری در ساختار مفهومی شهر، ناشی از تغییر در ترتیبات سازمانی و نهادی، و تصمیم سازی بر پایه «کلانداده ها» -به تبعیت از پیشرفت های فناوری در زمینه توسعه سیستم عامل های مبتنی بر «فضای ابری» – محدود کرده اند.
در این راستا لازم به یادآوری است که شهرهای هوشمند تولید شده از، و تولید کننده میان کنش های اجتماعی و ابتکارات تکنولوژیکی در فضای شهرها هستند. و در حال حاضر در کشور ایران عموما رگولاتورهای تلفن همراه که صلاحیت آنها در حوزه خدمات دیجیتال، تلفن همراه و پهنای باند است، عملا به عنوان سیاست گذاران شهرهای هوشمند عمل می کنند!!! موضوعی که می توان آن را پاشنه آشیل مناسبات بلند مدت در روابط بین دنیای اجتماعی و فنی شهر به حساب آورد.
از این رو از آنجاییکه فناوری نقشی کلیدی در ایجاد محصولات جدید، توزیع، و فرآیندهای حکمروایی دارد؛ لازم است تا برای تحقق این نوع توسعه «مطلوب»، سازوکارهای «اجتماعی» صیانت از حقوق شهروندان در دستور کار قرار گیرد. تا از به حاشیه رفتن مفاهیم اساسی نظیر رفاه، امنیت و مشارکت شهروندی، در برابر جذابیت های گذرا و سطحی برای مخاطب اجتناب شود.
در نهایت باید انتظار داشت که «شهر هوشمند»، علی رغم تبلیغات و تصویرسازی هایی که با هدف تضمین بازار انحصاری برای شرکت های خاص حوزه فناوری اطلاعات، انجام می شود؛ و عموما شهرهای هوشمند را در خدمت وقایع، رخدادها و سناریوها معرفی می کند، تا واقعیت های مکان و مردم؛ بتواند سهم مهمی در خط مشی گذاری، انتخاب اهداف و حتی پوشش اهداف عملیاتی داشته باشد؛ و به تعبیر دیگر به جای درگیر شدن در «حل مساله»، «بهبود امور» را با «یافتن مساله» دنبال نماید.