بسمالله رحمن رحیم
در جلسۀ گذشته آنچه كه در کرمان در طي تاريخ واقع شده بود را بررسي كرديم. در اين جلسه ضمن اينكه تجربيات مشابه در چند شهر تاريخي اروپايي را بررسي میكنيم بحث خواهيم كرد كه براي ساماندهي شهر کرمان چه كارهايي را ميتوان انجام داد.
كار بررسي ساماندهي شهر يك كار ميانرشتهاي است كه متخصصهاي مختلف در آن سهيم هستند. مسئوليت هماهنگي و ساماندهي همۀ فعاليتها و تخصصهايي كه در طراحي شركت دارند بر عهدۀ متخصصين معماري و شهرسازي است و الگوها و راهبردهايي كه در اين زمينه ارائه ميشود ميتواند نقش اصلي و محوري را براي ساير زمينهها ايفا نمايد. ابتدا به بررسي تعدادي از شهرهاي اروپايي كه داراي بافتهاي تاريخي ارزشمند با تجربيات ساماندهي بودند ميپردازيم بعد راجع به ويژگيهاي شهر كرمان بحث و بررسي مينماييم.
امروزه كرمان داراي شرايط و وضعيتي است كه نياز به يك ساماندهي دارد يعني شهري است كه بعضي ويژگيهاي ضروري شهري در حد و اندازۀ كرمان براي آن در نظر گرفته نشده است.
شاخصهاي آماري نشان ميدهند كه به لحاظ ارزش زمين و مسكن در سال ۷۶ پايينترين حد را كرمان در ميان همۀ شهرهاي ايران داشته است. به لحاظ تراكم جمعيت تقريباً كمترين تراكم جمعيت را دارد و اين باعث شده است كه هزينۀ خدمات شهري به نسبت زيادي، گران تمام شود و مسئولين شهر توان ادارۀ شهر را به خوبی و با رعايت استاندارد و براي شهري در حد شهر كرمان را از دست بدهند.
به لحاظ تاريخي و فرهنگي هم عليرغم ويژگيهاي اقتصادي خاص كرمان اين پتانسيل دچار خلل و نقصان ميشود كه بافت مسكوني آن تقريباً در حال ازبينرفتن است. با پتانسيل تاريخي ومجموعههاي آن اگر در دل يك بافت زنده و پويا قرار نگيرد با هزينههايي كه به آنها تزريق شود قدرت نگهداري آنها بسيار كاهش پيدا ميكند. در هر صورت بايد راههايي را پيدا نماييم كه بدون هزينههاي كلان كه در قدرت ما نیست اين شهر را با يك وضع خوب و قابلقبول اداره نماييم.
كرمان بهعلت گستردگي بافت تاريخي خود و محدوديتهايي كه از نظر جذب جمعيت دارد كه عمدتاً به خاطر كمبود منابع آبی است بيشتر دچار خلل شده است. در اكثر شهرهاي تاريخي اروپا هم وضعيت مشابهي مانند كرمان وجود داشته است منتهي در دورهاي با يك چارهانديشي آگاهانه براي مناطق تاريخي خود راهحلهايي پيدا نمودند كه بدون ايجاد هزينههاي غيرقابلتأمين شهر به طريق عادي و در يك سيستم هماهنگ و منظم توانسته است به كار خود ادامه دهد.
در بين مسئولين و اهالي كرمان پيوسته يك نگراني وجود داشته است که «آيا احياي بافت تاريخي و توجه به هويت تاريخي به معني نگهداري خرابهها و جاهاي قديمي و كهنه و پرمشكل است؟ يا يك نگاه موزهاي و خيلي فانتزي يا واقعنگري و تطبيق آن با زندگي روزانه يا نيازهاي زندگي روزانه هم باشد؟». همواره اين نگراني در شهر مشكلاتي ايجادكرده است. به لحاظ تئوري آنچه كه در تاريخ است هيچكس حاضر به زندگی در خانهای با آن تصورات نیست. در حاليكه به لحاظ حرفهاي هرگز اين تصورات وجود ندارد كه احياي بافت تاريخي يك شهر به معني بيتوجهي به زندگي روزانه باشد يا بيتوجهي به نحوۀ زندگي امكاناتي كه درزندگي مورد نياز است و … .
اما نمونههايي را ميتوانيم ببينيم كه يك شهر تاريخي هويت فرهنگي و تاريخي خود را حفظ مينمايد ضمن اينكه كاملاً مطابق با شرايط زندگي مدرن است زندگي كه در آن يخچال – فريزر – سرويس بهداشتي – ماشين و همۀ امكانات وجود داشته باشد – مغازهاي شيك – مركز فضاي شهري مناسب و…. ضمناً همۀ اينها در كالبد يك فضاي تاريخي اتفاق بيفتد اين تجربهاي است كه صورت گرفته است.
اصليترين بحث اين است كه ميتوان زندگي مدرن را با رعايت اصول در بافت تاريخي به جريان انداخت و اگر در اين كار موفق شويم همۀ مسائل حل ميشود. ديگر نيرو پولي از خارج لازم نیست كه تزريق شود تا ما بتوانيم شهر را به حالت اوليهاش برگردانيم. اگر بتوانيم بافت تاريخي را احيا نماييم نه تنها به لحاظ فرهنگي و تاريخي و هويتي كار بزرگي انجام شده است، بلكه مشكلات كاركردي شهر چه مشكلاتي كه شهرداري دارد از نظر آتشنشاني، آمبولانس و … و چه مشكلات مالي اينها حدود ۸۰-۹۰ درصد حل ميشوند. يعني نگاه فقط يك نگاه فرهنگي و تاريخي نیست بلكه نگاه عملكردي هم هست. بهعنوان نمونه نمونههاي تاريخي را كه در بعضي شهرها وجود دارد مورد بررسي قرار میدهیم:
افرادي كه در اين شهرها زندگي ميكنند كساني نبودند كه از زندگي با استانداردهاي بالا گريزان باشند و دنبال جاي لوكس و تميز و شيك نيز هستند و اين الزاماً هميشه به اين معني نیست كه جاهاي اصلي و تاريخي و با هويت را رها کنیم و براي زندگي راحت امروزي در نقاط جديد, شهر را توسعه دهيم.
كرمان در طول تاريخ نشان داده است كه با وجود شرايط نامناسب توسعهای كه داشته است مانند ساير شهرها نتوانسته است كه جمعيتش را به حد و اندازه شهرهاي مانند خود رشد دهد. در دورههايي از تاريخ، کرمان از نظر جمعيت جلوتر بوده است و يا از خيلي از شهرهايي كه امروزه بهعنوان شهر بزرگ شناخته ميشوند بزرگتر بوده است.
کرمان از نظر تاريخي از همۀ شهرهاي قديميتر بوده است ولي هميشه در يك حدي قرار گرفته است كه علت اصلي آن محدوديت منابع آب کرمان ارزيابي ميشود. وقتي محدوديت منابع آب در ميان باشد در جامعهاي كه اقتصاد آن به كشاورزي بستگي دارد امكان توسعۀ كشاورزي پيدا نميشود. در دورۀ معاصر اگر بخواهد به لحاظ صنعتي يك كاراكتر صنعتي فعالي مانند اراک پيدا کند امكان جذب جمعيت زياد را ندارد. کرمان مشكل توپوگرافي نداشته است يعني زمين به اندازه كافي دارد كه از طرف شهر توسعه پيدا كرده است. مشكل امنيتي هم ندارد كه مثلاً شهر مرزي باشد كه سياستهاي كشور نخواهند توسعه پيدا نمايد. كرمان هيچ مشكلي نداشته است بجز محدوديت منابع آب كه باعث شده است جمعيت آن در يك حد ثابتي باقي بماند. در اين ۳۰-۴۰ سال اخير كه نسبت به دورههاي تاريخي خود رشد ناگهاني داشته است به اين علت بوده است كه به لحاظ تكنولوژي توانستهاند با حفر چاه و انتقال آب به سطح زمين زمينههاي رشد آن را فراهم نماييد و گرنه تا زماني كه اين مسئله حل نشود زمينههاي ديگر امكان ظهور پيدا نميكنند. با توجه به اين فرضيه كه کرمان محدوديت منابع آب دارد ببينيم كه کرمان ميتواند چه شهري باشد؟
يكي از شاخصهايي كه در شهر امروزی کرمان مطرح است اين است كه بهعلت توسعۀ بيرويه شهر قيمت زمين كم شده و مسكن ارزان شده است. تراكم جمعيتي كم باشد و همۀ اينها باعث شده است كه حتي خود كرمانيها تمايلي به سرمايهگذاري در شهر نداشته باشند. اين هم يكي از مسائلی است كه کار ساماندهي را با مشکل مواجه مينمايد كه هميشه بايد منتظر سرمايهگذاري از خارج باشيم.
با توجه به اين ويژگيها كرمان بايد به تشخيص و كاراكتر خود يك تصميم اوليه بگيرد كه اين شهر چه شهري باشد؛ يك شهر صنعتي، كشاورزي، علمي و دانشگاهي. فرهنگي و … باشد محدودههاي جمعيتي آن در چه حدي هستند. اينها كاراكترهايي هستند كه در خيلي از شهرهاي دنيا وجود دارند.
اصولاً در برنامهريزي در كرمان در صدد اين نبودهاند توسعۀ جمعيتي پيدا کنند و مراكز صنعتي را به آنجا منتقل نمايند كاراكتر کرمان بايد يك كاراكتر دو بعدي كاملاً مشخص باشد:
۱. يك شهر توريستي باشد. (به دليل پتانسيل قويای كه دارد)
۲. يك شهر علمي_فرهنگي باشد.
به لحاظ توريستي كرمان ويژگيهاي كاملاً منحصر به فردي دارد. چند تا از اولينهاي ايران در کرمان وجود دارند اولين و قديميترين كاشيكاري ايران قبۀ سبز كرمان است. از پيدايش تزئينات مانند خواجه اتابك از قديميترين مساجد مسجد ملك (امام) با شبستان امام حسن از نمونههاي اصيل فضاهاي شهري مجموعۀ گنجعليخان كه بعداً مجموعۀ نقش جهان اصفهان بر اساس آن شكل گرفت. اينها ويژگيهايي هستند كه به لحاظ فرهنگي و توريستي پتانسيل خوبي دارند. بايد يك مقدار واقعنگر باشيم در طول يك شب كه نميتوان اين كارها را انجام داد و استان کرمان را بعنوان شهري در جهان مطرح نمود. هيچ شهري در ايران مانند کرمان اين امكان را ندارد كه بعنوان مثال يك كتاب چاپ نمايد و آثار تاريخي خود را معرفي نمايد. هر كدام از ابنيه تاريخي خود را در دنيا معرفي نمايد و به ثبت يونسكو برساند و … چون پتانسيل آنها در كرمان وجود دارد بايد شروع به تبليغ نمايد تا به نتيجه مطلوب برسد. کرمان نمي تواند يك شهر صنعتي و كشاورزي و … در قياس كلان باشد و با توجه به ويژگيهايي كه دارد اگر بعنوان فرضيه بپذيريم كه کرمان يك شهر علمي – فرهنگي – توريستي باشد بايد شهر را احيا نماييم. يكي از مشكلاتي كه امروزه گريبانگير شهرکرمان مي باشد اين است كه شهر در سطح بي رويه اي توسعه يافته است و به دليل اجتماعي ااگر بخواهيم مانندكارهايي كه در تاريخ شده بود ( در دورههاي مختلف ) حصار دور شهر را كوچك و بزرگ مينمودند و متناسب با جمعيت آن زمان محدوده شهر را تنظيم مي نمودند. چنين كاري امكان پذير نمي باشد و از طرفي با توجه به اينكه در كوتاه مدت يا ميان مدت امكان توسعه جمعيت هم وجود ندارد و سيستم اداره كشور و مالي كشور در سمتي نمي باشد كه از مركز يا از بوجه هاي عمومي خرج شهرها نماييند و تصميم گيري هر شهر به خود آن شهر واگذار شده است كه هزينه هايشان را تأمين نمايند. در يك شهري با ۲۵-۳۰ نفر در هكتار با سطح درآمد پايينتر از متوسط ما نميتوانيم يك شهر ايدهآل داشته باشيم.
بنابراين در وهلۀ اول بايد به فكر يك نظام براي شهر باشيم. در حال حاضر نه نظام محلهاي سابق را داريم نه محدودههاي بسته و قطعي سابق نه يك نظام مدرن. بلكه تلفيقي از رشد بخشي و موضعي محلات و شهركها را در نقاط مختلف داريم كه بين آنها زمينهاي خالي زيادي رها شده وجود دارد كه اينها همه مشكل خدمات شهري را مضاعف ميکند.
براي حل چنين مشكلاتي تجربهاي در ۱۳۰-۱۴۰ سال قبل در پاريس اجرا شده است كه بافت قديم پاريس را جدا نمودند و در آن يك كمربندي قرار دادند و كل پاريس را به هشت قسمت تقسيم نمودند ( ۸ دايرۀ متحدالمركز ) كه حدود ۸۰ كيلومتر شعاع آن مي باشد و اداره هر قسمت را به خودشان واگذار نمودند. كاري مشابه آن را ميتوان در کرمان انجام داد.
در مرحلۀ بعدي بايد وضعيت استقرار نهادهاي اداري و اقتصادي شهر را بر اساس نظام مشخص قرار داد. در تجربههاي تاريخي هميشه استراكچر و اسكلت اصلي شهر مجموعههاي بازار آن زمان بوده است. در حاليكه امروزه در کرمان چنين اسكلتي وجود ندارد. هر كدام از ادارات در يك نقطه از شهر قرار دارند كه با پتانسيلي كه دارند ميتوانند اطراف خود را آباد نمايند زماني كه در اطراف يكديگر نباشند قدرت تأثيرشان به حداقل ميرسد. در مورد نواحي اقتصادي هم اين مشكل را داريم. در گذشته يک بازار مركزي داشتيم و يكسري بازارچههاي محلهاي اما امروزه اين نظام وجود ندارد. بهعنوان مثال اگر در كوير چند باغ جدا از هم درست نماييم زمانيكه در معرض خطر قرار گيرند همۀ آنها تحت تأثير قرار ميگيرند ولي اگر اين باغها را مجتمع نماييم فقط لبههاي آنها در معرض خطر خواهد بود.
ايدۀ بعدي اين است كه نقاط تاريخي را كاملاً معرفي و مشخص نماييم. اسكلتي را كه بر مبناي مكانهاي اقتصادي و اداري داريم بافت تاريخي را هم در آن قرار دهيم. شبكههايي را درست نماييم كه نقاط تاريخي را بهم وصل نمايد امكان حيات اين شبكه مضاعف مي شود. اينها عمدهترين مطالب و نكاتي هستند كه در حوزۀ معماري و شهرسازي كرمان ميتوانيم داشته باشيم حمام گنجعليخان در كرمان پربينندهترين موزۀ ايران است. ارگ بم شهريست كه از تمام دنيا براي بازديد از آن ميآيند و … در کرمان آثار باستاني زيادي وجود دارد اگر كشورهاي منطقه حاشيه خليج فارس را جذب نماييم مشروط بر اينكه حركتمان موضعي نباشد و ساماندهي شده باشد كه هم مشكل شهر هم مشكل توسعه و … همه را ببينيم. کرمان ميتواند شهري باشد كه بهترين دبيرستان، بهترين دانشگاه، بهترين مركز تحقيقات را داشته باشد.
بنابراين بايد يک حركت هماهنگ و همهجانبه کرد كه کرمان به يك شهر زيبا و مناسب تبديل شود.