تغییرات آب و هوایی، مهمترین مشکل زیست محیطی
نوک پیکان تقصیر در تغییرات آب و هوایی به واسطه نابودی منابع طبیعی و جنگل زدایی به سمت چه کسی نشانه می رود؟
در سال های اخیر با افزایش دمای حدود ۱.۲ درجه سانتیگراد در سطح جهان و افزایش مقدار دی اکسید کربن تا 50%، «تغییرات آب و هوایی» به عنوان یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی در سطح بین المللی مورد توجه قرار گرفته است. تحقیقات نشان می دهد که حتی افزایش بسیار جزئی در دمای جهانی موجب عدم تعادل در پایداری چرخه آب و هوایی جهانی شده و متعاقباً تغییرات شدید اقلیمی نظیر دوره های طولانی مدت خشکسالی، سیل، از بین رفتن پوشش های گیاهی و طوفان های گرد و خاک و آلودگی های محیط زیستی جران ناپذیری را در پی خواهد داشت.
این موضوع آنچنان در سطح جوامع و اجتماع مورد توجه قرار گرفته است که در سال 2018 با شروع فعالیت اجتماعی یک دختر دانش آموز که اگرچه در بدو امر از نظر اجتماعی مطالبه گر جدی ای شناخته نمیشد، میلیون ها دانش آموز و کودک با برگزاری اعتراضات گسترده در خصوص مشکلات زیست محیطی نگرانی شان را برای آینده خود و نسل های بعدی ابراز کردند.
تلاش های آنان با شعار اینکه «ما فقط به اهدافی برای سال 2030 یا 2050 نیاز نداریم، بلکه به برنامه و راهکارهایی برای تمام سال های پیش رو و آینده نیازمندیم»، برگزاری اجلاس اقلیمی سازمان ملل (The COP26 global climate summit) را در پی داشته که می توان از آن به عنوان گامی بزرگ در متعهد سازی کشورها در راستای مقابله با تغییرات آب و هوایی نام برد.
این نشست با اشاره به جهانی بودن تغییرات آب و هوایی، بر لزوم مشارکت جمعی تمامی کشورها در راستای تحقق هدف کربن صفر (صفر خالص) از طریق کاهش انتشار گازهای گلخانهای به منظور کند شدن روند گرمایش جهانی تأکید دارد و در سال 2021، «توسعه کشاورزی پایدار و مقابله با جنگل زدایی» را به عنوان یکی از اصلی ترین برنامه های اجرایی در نظر گرفته است.
در حالی که موضوع محیط زیست و تغییرات آب و هوایی در مقیاس جهانی تا سطح دغدغه های کودکان و دانش آموزان نفوذ پیدا کرده، اما اخبار شنیده شده از رسانه های ایرانی، حاکی از سطح بسیار متفاوتی از دغدغه های زیست در ایران است.
به عنوان مثال مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری کردستان در سال گذشته همزمان با شیوع کرونا، گزارشی در مورد از بین رفتن غیر قانونی تعداد انبوهی از بلوط های مریوان واقع در کمربند قسمت جنگلی غربی کشور با هدف تغییر کاربری به عنوان زمین کشاورزی به منظور اش تغالزایی و یا قطع درختان به منظور تهیه چوب و زغال توسط سودجویان برای درآمدزایی کوتاه مدت در دوران کساد کسب و کارها به علت همه گیری کوید ارائه داد.
مقایسه مباحث مطروحه و رویکردهای اتخاذی در خصوص رفع مشکلات زیست محیطی در جهان و ایران زوایای تحلیل متفاوتی را در ذهن متبادر می سازد. از یکسو می توان به نقش حایز اهمیت مسؤلین در اتخاذ راهبردهای صحیح و اجرایی شدن طرح ها اشاره نمود.
متأسفانه به نظر می رسد در ایران به جای پرداختن به موضوع محیط زیست و محافظت از منابع طبیعی و جنگل ها به عنوان یکی از اساسی ترین فاکتورهای پایداری و سلامت شهری و راهبردی ترین مسایل کشوری در مقابله با تغییرات آب و هوایی به منظور پیشگیری از بحران های فجیع زیست محیطی نظیر کم آبی، سیل ها، خشکسالی ها، بیابان زایی ها و طوفان های گرد و خاک در بسیاری از استان ها، صرفاً به این موضوع به عنوان یکی از تیترهای پر مخاطب در ویترین های رسانه ای و اجرای پروژه های کوتاه مدت مقطعی و جزیره ای پرداخته شده است.
تاکنون برنامه ای هدفمند و طولانی مدت در راستای حل مسائل زیست محیطی امروز و آینده پیش رو و پایداری سازی محیط زیست سالم برای تمامی نسل ها در دستور کار قرار نگرفته است. بدون شک مسؤلین موظفند تا با اتخاذ برنامه های صحیح اجرایی و مدیریت راهبردی صحیح و صدور و اجرای قوانین مناسب بر منابع طبیعی مدیریت داشته و از آن حفاظت نمایند.
اما نمی توان تمامی نوک پیکان تقصیر را بر سمت مسولین نشانه رفت. چرا که شهروندان، مردم و اجتماع به عنوان کاربران و بهره برداران اصلی منابع طبیعی و جنگل ها نیز موظفند وظیفه امانت داری از میراث های طبیعی را که به رایگان از نسل های گذشته به آنان ارث رسیده است، به نحو صحیحی برای نسل های آینده ایفا نمایند.
اگرچه پیوند ناگسستنی ای میان ایرانیان و طبیعت از قدیم الایام وجود داشته و مردم ایران زمین طبیعت را به عنوان مادر خود می شناختند که می توان از مراسم سیزده به در به عنوان یکی از مراسم آیینی که در آن مردم برای دور شدن از گزندهای زمانه، به دامن پاک طبیعت پناه می بردند اشاره کرد، اما به نظر می رسد که با گذر زمان این پیوند دستخوش تغییر شده است.
این مهم نتوانسته جایگاه خود را در سطح اجتماع و مردم حفظ نماید. تا آنجا که سوداگران و سودجویان با ارجح قراردادن منافع شخصی بر منافع ملی بر جان طبیعت هجوم آورده و می کوشند تا آخرین غنیمت های مانده این زیستگاه های طبیعی را به یغما ببرند. برای تقویت پیوند انسان-طبیعت که بقاء و سلامت زمین و انسان ها در گرو آن است، مسؤلین و مردم باید با هم متحد گردند و در کنار اجرای پروژه های صحیح و بلند مدت و پایدار، مردم و اجتماع نیز به صورت خودجوش از منابع طبیعی و جنگل ها محافظت و مراقبت نمایند.