۱. استفاده از رنگ در فضاهای شهری ضروری است. رنگها میتوانند به فضا تنوع و سرزندگی ببخشند و حتی به هویت یک مکان کمک کنند. اما آيا این اثربخشی برای نورهای رنگی نیز صادق است؟ اگر از نورپردازی رنگی استفاده شود، منظر شبانۀ مطلوبی ایجاد میشود؟ این نوشتار به اختصار به جنبههای مختلف این امر پرداخته است.
۲. غالباً نورپردازی رنگی باعث ایجاد تمایز منظر روزانه و منظر شبانه شده و از خوانایی مکان میکاهد. تصویری که از یک فضا در ذهن مخاطب است با نور سفید روز (نور خورشید) و رنگ طبیعی محیط سازگار است و تغییر آن در شب به اغتشاش بصری و عدم ارتباط مخاطب با محیط منجر میشود. فرض کنید یک درخت که در طول روز، سبز دیده میشود در منظر شبانه به رنگ بنفش دیده شود. آيا ذهن مخاطب به راحتی میتواند این دو را تطابق دهد؟
۳. گاهی نورپردازی رنگی با تغییر مداوم رنگها همراه است. چنین رویکردی در نورپردازی برای یک فضای شهری میتواند مناسبتی باشد یعنی در اوقاتی از سال که یک مناسب ملی با جنبههای شادی همراه است چنین نورپردازیای احتمالاً معنیدار و موجه خواهد بود. اما استمرار آن در تمام روزهای سال ناشی از عدم آگاهی به معانی و مفاهیم نورپردازی و منظر شبانه است.
۴. نورها و رنگها هر کدام معنی ویژهای برای مخاطب دارند به عنوان مثال نور سبز رنگ برای غالب ایرانیان نشاندهندۀ یک مکان ویژه است. بنابراین استفاده نابهجا از طیف نور سبز در مکان دیگر میتواند به گمراهی مخاطب منجر شود.
۵. شأن و هویت مکان در نورپردازی بسیار مهم است. بدیهی است که نورهای رنگی (اگر چه زیبا هستند) اما برای یک اثر تاریخی یا میراثی نامطلوب هستند. همانطور که پوشیدن کت و شلوار در کنار ساحل نامأنوس است پوشیدن لباس شنا هم در یک جلسۀ رسمی خوشایند نیست. هر چیزی مکان و زمان مخصوص به خود را دارد. فضاهای شهری به خصوص در بافتهای تاریخی، را نباید با کازینو، تونل وحشت یا مجلس عروسی اشتباه گرفت. نورهای رنگی زیبا هستند اما در جای خود نه هر جایی.
۶. تاباندن نور از زیر به یک عنصر فرم و سیمای آن را با حالتی که نور از بالا تابیده شود متمایز خواهد کرد. بنابراین فرم یک بنا یا یک درخت هنگامی که نور از پایین تابیده باشد کاملاً با تصویر روز متفاوت خواهد بود. به علاوه درختان به نور از بالا عادت دارند و چنانچه برعکس تابیده شود اثر اکولوژیک منفی در پی خواهد داشت.
۷. هنگامی که نهادهای شهری، یک رویکرد نامناسب را برای نورپردازی فضاهای شهری انتخاب میکنند قابل پیشبینی است که ذائقۀ شهروندان از آن متأثر خواهد شد و احتمال تقلید مردم از آن در فضاهای خصوصی و نماهای ساختمانها افزایش مییابد. بنابراین حساسیت در انتخاب یک اقدام در مقیاسهای شهری دو چندان میشود.
خلاصه آنکه در منظرشهری یک امر زیبا _همچون نورهای رنگی_ به تنهایی فاقد ارزش است. مکان نورپردازی، رنگ نور و رعایت خوانایی فضا و تناسب شأن مکان با نور مورد استفاده در کنار هم میتواند به آفرینش زیبایی منجر شود و برعکس بیتوجهی به مؤلفههای ذکرشده باعث تنزل امر زیبا به یک موضوع الحاقی و فارغ از بستر میشود. بنابراین اگرچه نورهای رنگی برای همۀ شهروندان یک امر جذاب و زیبا تلقی میشود اما کاربرد نابهجا از آن برای ارتقای کیفیت منظر شبانه، نوعی سوءاستفاده و ترویج یک رویکرد پوپولیستی در کیفیت بخشی به منظر شبانه تلقی میشود.