پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

سیل، غافلگیری، خسارت؛ یک داستان تکراری

چکیده: با آگاهی از خسارات جانی و مالی سیلهای سالانه و انتظار اتخاذ اقدامات پیشگیرانه در برنامه ریزیهای شهری چه موانعی بر سر راه کاهش پیامدهای مخرب سیل وجود دارد؟

سیل های سالانه و عدم اقدامات پیشگیرانه مدیریت بحران

با توجه به آگاهی از خسارات جانی و مالی ناشی از سیل های سالانه و انتظار اتخاذ اقدامات پیشگیرانه در برنامه ریزی های شهری، چه موانعی بر سر راه کاهش پیامدهای مخرب سیل وجود دارد؟

ايران بدلیل شرايط اقليمی خشک و توزيع نامتناسب زمانی و مکانی بارش‌ها تحت تاثیر تغییرات اقلیمی، همواره در رديف مناطق با درجه خطرپذيری بالای به لحاظ سيل قرار دارد. وقوع سیل در مناطق جنوبی ایران تبدیل به یک سناریوی تکراری هرساله شده است. سیل به عنوان یک پدیده طبیعی و اقلیمی بدلیل تغییر در رژیم بارش رخ می دهد اما تبدیل آن به یک فاجعه و ایجاد آسیب، امری است که به شرایط و نحوه مدیریت شهرها باز می گردد.

خشکسالی ناشی از برداشت آبهای سطحی و زیرزمینی، توانایی پایین خاک در جذب رطوبت این منطقه، نابودی پوشش های گیاهی، سدسازی های غیر اصولی و عدم مدیریت صحیح آنها، ساخت و ساز بر بستر مسیل‌ها و رودخانه‌ها، مهمترین دلایلی هستند که هر بارش شدید و ناگهانی در یک مدت زمان کوتاه را تبدیل به سیلی ویرانگر در این مناطق می کنند.

در طی سال های اخیر در شهرهای ایران، هم امکان وقوع خطر و هم درجه آسیب پذیری افزایش یافته است. بر اساس گزارش ها، امکان وقوع سیل در ایران 10 برابر شده و این بدان معناست که حداقل یک سیل سهمگین در هر سال به وقوع خواهد پیوست و مردم و دولت ها باید برای رویارویی با این مسئله آمادگی لازم را داشته باشند.

از طرفی دیگر با شدت یافتن و کاهش طول دوره خطر، درجه آسیب پذیری و میزان بحران های ناشی از آن بصورت تصاعدی افزایش خواهد یافت و این مسئله تلاش‌ها برای بازیابی شهرها و بازگشت به حال عادی را بویژه برای جوامع محلی مشکل می سازد. این درحالیست که امکان پیش بینی سیل در دو مقیاس هواشناسی و اقلیمی میسر است، بنابراین غافلگیری و اظهار بی اطلاعی از وقوع سیل های مخرب، امری بی معنا و توجیهی بی اعتبار است.

برای سازمان هواشناسی پیش بینی سیل و دادن هشدارهای لازم امکان پذیر است. به لحاظ اقلیمی نیز آگاهی از وقوع هرساله سیل وجود دارد، مناطق آسیب پذیر شناسایی شده اند، اطلاعات و مطالعات کافی در خصوص اینکه کدام شهرها و مناطق نحوه برنامه ریزی و ساخت و سازهای آسیب پذیر دارند یا کدام همجواری ها و تغییر کاربری ها در کنار مناطق سیل خیز انجام شده، نیز صورت گرفته است.

 

سیل، غافلگیری، خسارت؛ یک داستان تکراری
تصویر 1: بارش ناگهانی باران در کنارک که علیرغم پیش بینی های سازمان هواشناسی بدلیل توسعه نیافتگی این منطقه از جنب های اقتصادی- اجتماعی و نامناسب بودن زیرساخت های شهری، خسارات بسیاری را به منازل شهروندان و بخش های کشاورزی وارد کرده و درجه آسیب پذیری مردم و شهر را در شرایط بحرانی قرار داده است. منبع: خبرگزاری برنا.

 امروزه جامعه جهانی بدنبال یافتن راهکارهای موثر در جهت کاهش و یا جلوگیری از مخاطرات طبیعی ناشی از تغییرات اقلیمی است، اما برای مدیریت شهرهای ایران مسئله تغییرات اقلیمی را به قدر کافی جدی نبوده و علیرغم مشاهده بحران های کم آبی، خشکسالی و فرونشست و … اثری از انطباق برنامه های شهری و برنامه ی کلان دولت با این موضوع مهم دیده نمی شود. نگاه مدیران و دولت معطوف به اقدامات واکنشی پس از وقوع یک سیل مخرب است. درحالیکه مدیریت بحران آخرین حلقه مواجهه با مخاطرات طبیعی است.

در رابطه با موضوع سیل تنها بر هشدارهای پیش از وقوع مخاطره بسنده می شود بدون آنکه زمینه و امکانات مناسبی برای تخلیه امن شهروندان از مناطق فراهم شده باشد. برای موضوع عدم توجه به اقدامات پیشگیرانه دلایل متعددی را می توان برشمرد:

  • مدیران شهری، آگاهی کافی از مفهوم آسیب پذیری و نقش آن در کاهش توان مقابله با بلایای طبیعی وجود ندارد؛ به همین دلیل ارزیابی آنان از ریسک سیل تک بعدی و با نقصان همراه است. غالبا خطر سیل یک مولفه نسبتا ثابت و قابل پیش بینی است درحالیکه فاکتور آسیب پذیری همانند نابرابری های اجتماعی، فقر، حاشیه نشینی، زیرساخت های ضعیف شهری و … به دلیل روابط علی پیچیده، میزان ریسک سیل و خسارات وارده را تعیین می کنند. لذا آسیب پذیری ها باید پیش از وقوع بحران کاهش یابد و نه پس از آن. حتی درصورت توجه به مقوله آسیب پذیری، ارزیابی ها مبتنی بر عوامل فیزیکی-محیطی مثل میزان مقاومت سازه ها، تراکم ابنیه و جمعیت، وضعیت معابر و شبکه راه، فاصله از محل خطر و … است. عوامل محیطی، لایه سطحی آسیب پذیری های شهری است که منجر به تلفات جانی و خسارات مالی می شود درحالیکه عدم توجه به ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی و ایدئولوژیک، پیامدهای غیرمستقیم سیل را در بلندمدت افزایش داده و با کاهش توانایی جامعه اثراتی به مراتب مخرب تر از وقوع خود سیل به جای می گذارد. چراکه آسیب پذیری ها در طول زمان بصورت تصاعدی افزایش می یابند. این آگاهی از پیامدهای سیل نیز وجود ندارد. وقوع سیل علاوه بر مردم و شهرها، دولت ها را نیز متحمل خسارت می کند. پس از وقوع یک سیل، استراتژی های مقابله ای دولت به دلیل مطالبات اجتماعی مردم در مسئول دانستن دولت در حل مشکلات و هرج و مرج های احتمالی، با چالش مواجه خواهدشد. این امر در طول زمان سبب آسیب پذیری بیشتر دولت ها و حمکران ها در تصمیم گیری های فوری می شود. درواقع آسیب پذیری شهرها، شهروندان و دولت ها در برابر سیل، یک چرخه معیوب تکرارشونده است که وقوع هر سیل دیگری باعث اختلال و ناتوانی بیشتر در عملکرد دولت می شود.
  • علیرغم وقوع سیل های متعدد در دهه های اخیر، مدیران تجربه عملی برای کاهش بلایا بدست نیاورده اند. دلیل آن عدم توجه به بحث پایش و کنترل پیامدهای ناشی از وقوع سیل است. بازبینی حوادث و بررسی علل و کاستی ها، از گام های مهم در مدیریت ریسک سیل بوده که باید منجر به ایجاد تجربه در اتخاذ شیوه های کاهشی و کنترلی برای سیل های بعدی باشد. درصورتیکه پایش مخاطرات در ایران تنها در ارائه گزارشی توصیفی از وقوع بلایا خلاصه می شود.
  • کاهش هرساله بودجه دولت به منظور رفع مشکلات زیست محیطی و مدیریت بحران از دیگر موانع مهم در اتخاذ اقدامات پیشگیرانه است. تخصیص بودجه کافی می تواند به کاهش خطر بلایا کمک کند اما اعتبارهای در نظرگرفته شده، سنخیتی با ابعاد و حجم مسئله و شرایط ناپایدار شهرهای ایران ندارد. بطور مثال اعتبار تخصیص داده شده به مسائل زیست محیطی در بودجه سال 1401، تنها 553 میلیارد تومان است درحالیکه رقم خسارات مالی ناشی از سیل هرباره بیش از چند ده هزار میلیارد تومان است.
  • مسئولیت پذیرش برنامه ریزی برای اقدامات پیشگیرانه در میان نهادها بدرستی تدقیق نشده است. مقوله کاهش خطر سیل یک موضوع بین نهادی است که نیازمند همکاری و هماهنگی همزمان چندین سازمان مختلف است که البته این مسئله از چالش های جدی در امور مدیریتی در ایران است.
  • مدیران شهری عمدتا به دنبال روش های پیچیده مهندسی و راهکارهای پرهزینه برای مقابله با سیل هستند درحالیکه خطر سیل را می توان از طریق روش های ساده تر مانند آزادسازی مسیل های تاریخی برای طی کردن مسیر طبیعی سیلاب نیز کنترل کرد. جالب تر آنکه مدیران بدون درنظرگرفتن مسئله کاهش سیل و پیامدهای مخرب آن، در اقدامی آینده نگرانه به دنبال تبدیل تهدید سیل به یک فرصت و بازیابی آب سیلاب ها برای کنترل خشکسالی هستند. موضوعی که می تواند برای بسیاری از کشورها در سطح دنیا یک چالش باشد.
  • با نگاهی واقع گرایانه، دولت ها قدرت و توانایی کافی در اجرا و پیاده سازی همه طرح ها و برنامه را به تنهایی نخواهد داشت. از طرفی دیگر در بسیاری از جوامع، مردم انتظار دارند که دولت هزینه های مقابله یا بازسازی سیل را بپردازد و این موضوع تاثیر مستقیمی بر کاهش انگیزه آنان برای اتخاذ اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه دارد. درحالیکه کاهش خطر یک مقوله مشارکتی است. چه در مرحله شناسایی خطر و عوامل آسیب پذیری، و چه در تصمیم گیری ها برای تعیین اقدامات عملی و پیاده سازی آنها، نهادهای محلی و مشارکت مردم بومی نقشی مهم خواهد داشت. بهره گیری از تجارب جوامع محلی در رابطه با نحوه مدیریت محیط (حتی از طریق شیوه های بومی) می تواند گامی موثر و ساده و کم هزینه در مدیریت ریسک سیل باشد.

با توجه به موارد اشاره شده، مدیریت فعلی شهرهای ایران در برابر سیل یک مدیریت ناپایدار است و این شیوه مدیریت شرایط را در برابر وقوع سیل های آتی، بیش از پیش مشکل می کند. برنامه کاهش ریسک سیل در وهله اول نیازمند وجود یک اراده عملی قوی در سطح کلان و سپس ایجاد تغییر در الگوهای رایج مدیریت شهری بالا به پایین و یک جانبه است که بدین منظور باید در آن با تقویت نهادها و جوامع محلی، فرصت های مشارکت با مردم برای پیشبرد اقدامات پیشگیرانه میسر شود. بدون تحول در رویکردها، تاب آوری و توانایی برای مواجهه با سیل به سطح مطلوبی نخواهند رسید و این امر آسیب پذیری شهرها را تشدید خواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *