ساخت فضاهای یادمانی در شهرهای ایران، به دنبال از دست دادن و فقدان اعضای برجستۀ کشور، امری سابقهدار است که آخرین بار در جریان شهادت سپهبد قاسم سلیمانی تکرار شد.
از اولین واکنشهای شورای شهر تهران به این مسأله، خبر تغییر نام یکی از بزرگراههای تهران، به نام او بود. در مصادیق شهادت سرلشکر علی صیاد شیرازی، وفات آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی و اخیراً شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، واکنش مدیریت شهری در شهرهای مختلف ایران، واکنش یکسان و ثابتی بود که به تغییر نام معابر، نامگذاری بوستانها و نقش چهره بر جدارههای شهری ختم میشد.
با تغییر نام بزرگراه، شمایل شهید هم بر یکی از دیوارهای شهر نقش خواهد بست و ارتباط یادمانی که رسالت به یادگار گذاشتن خاطرۀ فردی در جامعه را دارد، ناتمام خواهد ماند.
به نظر میرسد مدیریت شهری در ایران، ایدهای برای تحکیم این پیوند یادمانی با اعضای جامعه ندارند. راهبردهای تحققبخشی به حضور همیشگی این افراد از طریق ایجاد یادمان، از موارد فوق فراتر نمیرود. این فضاها در شهر باید به جای تبدیل شدن به نام و تصویر فرد، به شکل نزدیکی با زندگی اعضای جامعه گره بخورند، از نمایی دور از دسترس و عادیشونده به تجربهای نزدیک بدل و به صورت دائم در بطن زندگی مردم، جاری باشند تا به راستی به عنوان فضاهای یادمانی شناخته شوند.