رویکرد انسان محور از رویکردهای معاصر در طراحی، مدیریت و برنامه ریزی شهری به حساب می آید. شهرداری شهر تهران در سالهای اخیر در راستای عملی کردن مباحث مطرح در فضای اکادمیک و مدیریت علمی شهر، بر پیاده مداری، که از سیاست های اصلی مطرح در رویکر انسان محور به حساب می آید، تاکید داشته است.
اما سوالی که مطرح میشود این است که تا چه اندازه به این مهم دست یافته است و شاخص های مدیریت شهر تهران تا چه اندازه به شاخص های شهر انسان محور و پیاده مدار نزدیک شده است. با مرور ادبیات موضوع و بررسی تجارب جهانی در قالب طرح های جامع پیاده میتوان ساختار مطلوب، دلپذیر، امن، پیوسته ،بدون مانع و قابل دسترس شبکه مسیرهای پیاده را از شاخص های اصلی شهرهای پیاده مدار به حساب آورد. سیاستی که به واسطه طرح جامع پیاده در تمامی نقاط شهر به اجرا درآمده و جریان پیاده شهری در اولویت طراحی و تصمیم سازی مدیران شهری قرار میگیرد.
اما اتفافی که در متن شهر تهران قابل مشاهده است برخورد نمایشی و موضعی در نقاط محدودی از شهر تهران میباشد که عمدتا تعارض و تقابلی بین طرح تسهیل حرکت پیاده و درآمد اقشار متمول و درآمد شهرداری به چشم نمیخورد که هزینه چندانی بر شهرداری تحمیل نمیگردد. اما در بسیاری از نقاط شهر تهران شهرداری در جهت کسب درآمد بیشتر به راحتی کمترین حق پیاده یعنی وجود پیاده راه را در حاشیه خیابان را نادیده انگاشته و پیاده راه را به کسبه حاشیه خیابان در جهت توسعه کسب و کارشان واگذار میکند. اشغال صددرصدی پیاده راه مجاور رستوران ها و یا نمایشگاه های اتومبیل و منع ورود عابرین و قطع مسیر جریان پیاده مثالهایی هستند از سوداگری شهرداری تهران.
تا زمانی که پیاده مداری و انسان محوری در قالب طرح جامع پیاده در تمامی مناطق و عرصه های شهر مورد توجه قرار نگیرد، پروژه های محدود پیاده سازی محورهای سواره نمیتواند چهره موجهی از شهرداری تهران در جهت توسعه پیاده مداری و تحقق شعار انسان محوری را به نمایش بگذارد. بررسی شاخص های شهر پیاده مدار موید این مطلب است که رویکرد پیاده مداری در تهران از سطح شعار فراتر نرفته و شکل ملموس و عملی به خود نگرفته است.